دایی: با مدیریت درست باید بیش از ۱۰۰ بازیکن ایرانی شاغل در اروپا می‌داشتیم/ فوتبال در ایران سالم نیست

دایی: با مدیریت درست باید بیش از ۱۰۰ بازیکن ایرانی شاغل در اروپا می‌داشتیم/ فوتبال در ایران سالم نیست

پایگاه خبری فوتبالی- سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان در گفت‌وگویی مفصل با نشریه «کیکر» در مورد مسائل مختلفی صحبت کرد.

به گزارش فوتبالی، علی دایی، اسطوره فوتبال ایران که با 109 گل‌ زده با پیراهن تیم ملی فوتبال ایران، دارنده رکورد بهترین گلزن تاریخ در رده ملی است، در گفت‌وگویی مفصل با هفته‌نامه «کیکر» آلمان در مورد مسائل مختلف از جمله نزدیک شدن کریستیانو رونالدو به شکستن رکوردش، بازی در بوندس‌لیگا، سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران و ... صحبت کرد. در زیر این گفت‌وگو را می‌خوانید: 
*آقای دایی! آیا نگران شکسته شدن رکوردتان به عنوان بهترین گلزن تاریخ در رده ملی نیستید؟

منظورتان شکستن این رکورد توسط کریستیانو رونالدو است؟ خیر، نگرانی از این بابت ندارم. رونالدو بدون شک بهترین فوتبالیست تمامی ادوار است و هیچکس به اندازه او سزاوار شکستن رکورد من نیست. متقاعد شده‌ام که این رکورد، پاداش سختکوشی و عزم راسخ است، از این‌ رو این پاداش خوبی برای کریس خواهد بود.

*آیا تاکنون با کریستیانو رونالدو ملاقلاتی داشته‌اید؟

تنها یک بار که ما در جام جهانی جهانی 2006 با تیم ملی فوتبال پرتغال بازی کردیم.

*باشگاه اورتون که بیشتر سهامش در اختیار هموطن شما یعنی فرهاد مشیری است، چشم به استخدام شما به عنوان مربی دارد. چطور این اتفاق افتاد؟

از طریق یک دوست. زمانی که من به انگلیس سفر کرده بودم، درباره احتمال حضورم در کادر فنی اورتون صحبت کردیم که این افتخاری بزرگ است و بابتش قدردانی می‌کنم.

*شما از لحاظ ورزشی قرار است چه پستی در اوتورن بگیرید؟

روی هم رفته، فکر می‌کنم که من در رده بین‌المللی بازی کرده‌ام، تمرینات در سطوح مختلف را تجربه کرده‌ام و حتی به عنوان عضوی از تیم ملی فوتبال ایران کار کرده‌ام اما من به این مشهورم که همیشه درباره یادگیری چیزهای جدید مشتاق هستم و شانس انجام این کار در لیگ برتر انگلیس می‌تواند چالشی فوق‌العاده برایم باشد.

*شما از سال 1997 به مدت پنج سال در بوندس‌لیگا بازی کردید (107 بازی با 19 گل‌زده). از آن دوره چه چیزی در ذهن‌تان مانده است؟

من تنها در آلمان بازی نکردم، بلکه در آنجا زندگی هم کردم. به عنوان یک جوان هر روز در حال یادگیری بودم و نسبت به هر چیزی که دوست داشتم، کنجکاو بودم.

*آیا هنوز با هم‌تیمی‌های سابق و اعضای باشگاه‌هایی که در آلمان در آنها بازی کرده‌اید، ارتباطی دارید و اینکه آیا هنوز تیم‌های سابق خود را دنبال می‌کنید؟

هنوز هم با برخی از آنها در ارتباط هستم اما متأسفانه این ارتباطات کمتر شده است. برخی از آنها را هنوز در رویدادها و مراسم‌های فیفا ملاقات می‌کنم. از اینکه دوباره آرمینیا بیلفلد را در بوندس‌لیگا می‌بینم، خوشحالم. من واقعاً طرفدار این تیم هستم چون اولین تیم من در اروپا بود.

*آیا هنوز با ارنست میدندروپ، سرمربی وقت آرمینیا بیلفلد در ارتباط هستید، کسی که شما را برای پیوستن به این تیم متقاعد کرد و در مسیر تبدیل شدن به بهترین گلزن جهان قرار داد؟

متأسفانه نه دیگر ارتباطی با او ندارم. من البته در ادامه با مربیان بزرگ دیگری در بایرن مونیخ و هرتابرلین از جمله اوتمار هیتسفلد و یورگن روبر کار کردم و از این بابت خیلی افتخار می‌کنم. در آن مقطع میدندروپ همانند یک پدر برای من بود. می‌دانم که او هنوز هم در فوتبال نقش پررنگی ایفا می‌کند و تنها می‌توانم از همینجا برای او آرزوی سلامتی کنم و بابت تمامی کارهایی که برایم کرد، از او تشکر کنم.  

*آیا هنوز هم تصاویری از عملکرد انفرادی‌تان از جمله اولین گل‌تان در بوندس‌لیگا با پیراهن آرمینیا بیلفلد، در ذهن‌تان دارید؟

بله. دومین بازی من برای آرمینیلا بیلفلد در فصل 98-1997 بود که موفق شدم روی پاس یورگ بوده گل تساوی را به ثمر برسانم. در نهایت ما آن بازی را با نتیجه 2 بر یک بردیم.

*کریم باقری در ادامه هم‌تیمی شما در آرمینیا بیلفلد شد. چه سرنوشتی برای کریم و دیگر فوتبالیست‌های نسل شما رقم خورد؟

کریم اخیراً به عنوان مربی تیم فوتبال پرسپولیس تا فینال لیگ قهرمانان آسیا پیش رفت، هر چند در نهایت تن به شکست دادند. وحید هاشمیان دستیار سرمربی تیم ملی فوتبال ایران است. مهدی مهدوی‌کیا و خداداد عزیزی هم مربیگری می‌کنند. ما تلفنی خیلی با هم صحبت می‌کنیم و اگر شرایط مهیا باشد، در تهران یکدیگر را می‌بینیم.

*شما در آستانه 50 سالگی هستید. در سال 1990 شما در رشته مهندسی فارغ‌التحصیل شدید اما حالا به عنوان سرمربی مشغول به فعالیت هستید. همچنین شما یک تاجر هستید. می‌شود بگویید در چه بخشی تجارت می‌کنید؟

پس از پایان دوران فوتبالم، کمپانی تولید پوشاک ورزشی خودم را راه‌اندازی کردم، سپس کشور ما با تحریم‌های بین‌المللی روبرو شد ... حالا با یک شرکت بیمه، شریک هستم و همچنین در صنعت استیل فعالیت می‌کنم. من و خانواده‌ام اینجا در تهران خوشحالیم. دختر بزرگم در حال تحصیل در شهر لندن است. دختر کوچکترم هم که 12 ساله است در اینجا به مدرسه می‌رود و در کنارش در حال یادگیری زبان آلمانی است.

*در سال 2012 شما تصادف شدیدی در یک سانحه رانندگی داشتید، به طوری که حتی شایعه شد که در آن سانحه جان باخته‌اید ...

بله، تصادف بدی بود. آن سانحه پس از بازی خارج از خانه تیم راه‌آهن در اصفهان افتاد. ما آن بازی را باختیم و من با خودروی خودم در حال بازگشت به تهران بودم. شاید ذهن من هنوز درگیر بازی بود و این اتفاق بدون دخالت عامل خارجی رخ داد. در آن سانحه البته دچار آسیب‌دیدگی جدی نشدم. پس از آن ماجرا بود که یاد گرفتم که تنها برای خودم زندگی نمی‌کنم، بلکه برای خانواده‌ام، دوستانم و هواداران هم زندگی می‌کنم.

*این حقیقت دارد که شما در سال 2019 حاضر نشدید در هواپیما کنار محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین کشورتان بنشینید و به جایش چند ردیف عقب‌تر نشستید؟

من همیشه با مردم کشورم در ارتباط بوده‌ام و به آنها نزدیک بوده‌ام. من انسانی آزاده هستم و برای کسانی زندگی می‌کنم که با حمایت‌شان من را تبدیل به کسی کردند که امروز هستم. به همین خاطر بود که ترجیح دادم در این موردی که می‌گویید کنار مردم عادی بنشینم. من به سیاست علاقه‌ای ندارم، از این‌رو آن حرکتم، اقدامی سیاسی نبود.

*در جریان همه‌گیری ویروس کرونا چطور با فوتبال در ارتباط هستید؟

من بازی‌های لیگ‌های سطح بالای دنیا را از طریق تلویزیون دنبال می‌کنم و تماشای هیچیک از بازی‌های بایرن مونیخ را از دست نمی‌دهم. همچنین کتاب‌های بهترین مربیان جهان را می‌خوانم و سعی می‌کنم با یادگیری نکاتی از آنها در کار مربیگری پیشرفت کنم. کسب عناوین قهرمانی و کسب موفقیت‌های شخصی برایم کافی نیست.

*دوره حضورتان در تیم ملی فوتبال ایران به عنوان سرمربی خیلی خوب پیش نرفت. کجای کار اشتباه بود؟

به طور کلی در ایران، هم در رده ملی و هم در رده باشگاهی مشکل مدیریت وجود دارد و به جای اینکه بر اساس دانش افراد به آنها پستی تعلق بگیرد، بیشتر براساس رابطه‌ها این اتفاق می‌افتد. اگر مدیری برود و مدیر جدید جایگزینش شود، اغلب کل افراد زیردست او نیز تغییر می‌کنند. در نتیجه چشم‌انداز تیم ملی ایران هم با این وضعیت نمی‌تواند خوب باشد. فوتبال در ایران سالم نیست.

*اوضاع استعدادها در فوتبال پایه ایران چطور است؟

هنور هم استعدادهایی در رده‌های پایه وجود دارند. با وجود سوء مدیریت، بازیکنان ایرانی هنوز هم به لیگ‌های اروپایی راه پیدا می‌کنند اما به خاطر عدم تعادل لازم در فوتبال‌مان، تعداد فوتبالیست‌های شاغل در اروپا تنها به دو جین می‌رسد، این در حالی است که می‌توانست به بیش از 100 فوتبالیست شاغل در اروپا برسد.

6641