پرونده ویژه/ قصه بی‌پایان استقلال و استراماچونی؛ مرور خیانت‌ها و بی‌کفایتی‌ها

پرونده ویژه/ قصه بی‌پایان استقلال و استراماچونی؛ مرور خیانت‌ها و بی‌کفایتی‌ها

پایگاه خبری فوتبالی- سوت پایان دیدار استقلال پدیده در لیگ هجدهم که زده شد و شکست استقلال به ثبت رسید ساعاتی بعد حکم اخراج وینفرد شفر صادر شد.

به گزارش فوتبالی، وینفرد شفر، کورس قهرمانی را از استقلال گرفته بود. استقلال در جام حذفی، حذف شده بود و البته در لیگ قهرمانان آسیا هم از العین شکست خورده بود و آنجا هم حذف شده بود. دربی دور برگشت را هم به پرسپولیس با آن ماجرای عجیب رحمتی و فرشید اسماعیلی و منشا و پاتوسی باخته بود. رختکن استقلال با شفر به هم ریخته شده بود. اخراج شفر درست به نظر می رسید اما چون مدیران قبل از فتحی با شفر قراردادی بلندمدت بسته بودند اخراج شفر باعث می شد که او بتواند حق و حقوقش را طلب کند. در هر حال همان زمان فرهاد مجیدی دستیار شفر سکان هدایت موقت استقلال را در دست گرفت. استقلال فصل را با مجیدی در حالی به پایان می رساند که مدیران وقت استقلال به دنبال یک پروژه جدید در استقلال بودند. پروژه ای که بتواند استقلال را به ثبات فنی برساند تا در هر سه جام یعنی لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا مدعی باشد. به همین دلیل مدیران وقت باشگاه سراغ استراماچونی سرمربی سابق اینتر رفتند. اواخر خرداد ۹۸ در دوران مدیرعاملی امیرحسین فتحی و معاون ورزشی بودن علی خطیر، قرارداد استقلال با سرمربی سابق اینتر بسته شد: یک سرمربی جوان و جسور به نام آندره‌آ استراماچونی.

استرا و چهار دستیارش با قراردادی مقرون به صرفه برای آبیها به ارزش یک و نیم میلیون دلار برای دو سال به تهران آمدند. استراماچونی تیمی را که علی خطیر با همفکری امیدرضا روانخواه و با نظارت خودش بسته اند را تحویل می گیرد. همزمان پرسپولیس هم گابریل کالدرون آرژانتینی را جانشین برانکو می کند. تیم ملی هم به سراغ مارک ویلموتس می رود و تراکتور هم با دنیزلی استارت می زند. یک لیگ جذاب در فصل ۹۹-۹۸ در پیش است. علی خطیر معاون ورزشی باشگاه و  مهمترین حامی استرا همان اول فصل در پی به وجود آمدن برخی اختلافها با مدیرعامل وقت باشگاه و برخی اعضای هیات مدیره استقلال بر سر مسایلی مثل تعاملات عجیب باشگاه با برخی ایجنت ها، استقلال را ترک می‌کند تا استراماچونی مهمترین حامی خود را از دست بدهد. استراماچونی، در آن زمان نسبت به این مسایل واکنشی نشان نمی‌دهد و حتی نسبت به استعفای حامی‌اش هم سکوت می‌کند.

استقلال فصل را با استراماچونی بد شروع می‌کند، در تبریز به ماشین سازی می‌بازد، با فولاد در تهران مساوی می کند، با نفت مسجدسلیمان مساوی می کند، دربی را می بازد و در اصفهان با ذوب مساوی می کند تا این تیم در پایان هفته پنجم در قعر جدول رده بندی قرار بگیرد! 

علیرغم نتایج ضعیف روزنه های امید در دل هواداران آبی همچنان پابرجاست. استارت بردهای استرا از بازی با گل ریحان در کرج در جام حذفی رقم می خورد .گل گهر اولین قربانی لیگ برتری استقلال است، فجر سپاسی در جام حذفی مغلوب بعدی آبیهاست، سایپا و پارس جنوبی تیمهای بعدی بودند که مقابل استقلال استرا دستها را به علامت تسلیم بالا می برند.

اوج کار آبیها در تبریز در مقابل تراکتور پرستاره دنیزلی رقم می خورد تا زوج قایدی و دیاباته پوست از سر تراکتور بکند. صنعت نفت در تهران جوری لوله می شود که هواداران استقلال سر از پا نشناسند. نساجی در قائمشهر به استقلال شکل گرفته می بازد و سپاهان قلعه‌نویی هم به کمک داور از استقلال مساوی می گیرد و تا استقلال با بردن پدیده یحیی به صدر جدول لیگ برسد.

استقلال بعد از سالها به صدر جدول لیگ رسید و هواداران آبی سر از پا‌‌ نمی شناختند اما کنفرانس خبری بعد از بازی حامل یک اولتیماتوم سفت و سخت از سرمربی ایتالیایی بود. او تأکید کرد با ادامه این وضعیت استقلال را ترک خواهد کرد. پولهایی که از حسابهای مختلف و اشخاص متفرقه به حساب استرا نشسته بود با اینکه به نوعی توانسته بود تحریم های ایران را دور بزند اما پلیس مبارزه با پولشویی ایتالیا را حساس کرده بود و به گفته خود استراماچونی، زندگی او و خانواده اش در ایتالیا حسابی به خطر افتاده بود. ضمن اینکه شرایط خاص تهران و چند نقطه از ایران در آبان ۹۸ او و همسرش را برای جدایی و فسخ یکطرفه با استقلال مصمم تر کرد.

 عدم دریافت مطالبات و بی توجهی مدیران باشگاه به اخطار استراماچونی، شرایط را برای فسخ یک طرفه فراهم کرد. در حالیکه باشگاه استقلال در حساب ترکیه اش حدود ۸۸ هزار یورو داشت و استراماچونی ۸۰ هزار یورو می خواست، اما دو یکی دو عضو هیات مدیره وقت با پرداخت پول به استراماچونی به دلایل نامعلومی مخالفت کردند! دلایلی که بعدها گفته شد برای این بوده که استراماچونی از استقلال برود! در همان زمان می شد از طریق ترکیه به استراماچونی پول داد اما این اتفاق به دلایل نامعلومی نیفتاد!

همان زمان برخی رسانه ها نوشتند اراده دولت وقت برای به کار گیری مربیان داخلی برای تیمهای ورزشی مزید برعلت شد تا کسی به اولتیماتومهای استراماچونی توجهی نکند. استراماچونی، فردای بازی با پدیده قراردادش را یک طرفه فسخ کرد و برای همیشه از ایران رفت!

خبر ترک کردن ایران توسط استراماچونی، مثل بمب می ترکد! منجر به تجمع و حمله هواداران استقلال به ساختمان باشگاه و برخی مدیران میانی می شود. در هر حال تلاش آن زمان مدیران استقلال و شخص خلیل زاده و فتحی که حمایت سلطانی فر را هم به همراه داشتند نتیجه نمی دهد. جواد زرینچه سرپرست آن زمان استقلال، بعدها در گفت و گویی گمانه زنی رسانه ها را تایید می کند که پول ندادن به استراماچونی عمدی بوده و پول در باشگاه بوده اما به استراماچونی ندادند تا باشگاه استقلال را ترک کند. این اتفاقات بود که خشم هواداران استقلال را به همراه داشت. تجمع پشت تجمع، اعتراض در ورزشگاه و شعار علیه وزیر و مدیریت به اوج خود می رسد تا استقلال در غریبانه ترین حالت ممکن با هدایت وریاغفوری به مصاف پیکان برود.

همزمان در پرسپولیس محمدحسن انصار‌ی‌فرد مدیرعامل وقت، هم نتوانست پول کالدرون را بدهد و برخی گفتند این اتفاق هم عمدی بوده تا کالدرون هم مثل استراماچونی، با فسخ یکطرفه، تهران را ترک کند. سناریو به خوبی پیش رفت تا مربیان خارجی یک طرفه قراردادشان را فسخ کنند و بروند.

هفته شانزدهم که تمام می‌شود و تیمها به تعطیلات می روند وقت تعیین سرمربی داخلی برای سرخابی هاست. فرهاد مجیدی سرمربی استقلال می شود تا از محبوبیت او برای پایان دادن به خشم هواداران استقلال استفاده شود و در کودتایی شبانه یحیی گل محمدی با دستور وزیر ورزش و همراهی وزیر صمت از پدیده یا همان شهرخودرو جدا می شود و سرمربی پرسپولیس شود.

با گذشت دو سه روز شدت فشارها به فتحی و‌ سلطانی فر آنقدر ادامه پیدا می کند که پس از بازی استقلال بدون سرمربی - پیکان، بازیکنان استقلال در میکسدزون علیه فتحی مصاحبه های تندی می‌کنند و او در نهایت مجبور به استعفا می‌شود. خلیل زاده سرپرست باشگاه می شود و با وعده بازگشت استراماچونی سعی در ترمیم فضای هواداری دارد اما او هم در این پروژه موفق نمی‌شود. در حالیکه تیمی متشکل از علی خطیر معاون مستعفی باشگاه که رابطه نزدیکی با استراماچونی داشت و رحمان رضایی بازیکن سابق پاستورلو مدیربرنامه و وکیل استراماچونی و یک وکیل سوییسی در حال راضی کردن استراماچونی برای بازگشت بودند یکی از معاونان اسبق باشگاه از طریق یک رابط در بخش قراردادهای سازمان لیگ ( که مدیر این بخش بعدها برکنار شد) متن قرارداد استراماچونی را در رسانه های داخلی منتشر می‌کنند. با این اتفاق، استراماچونی و وکیلش زیر میز می زنند و مذاکرات به بن بست می خورد. استقلال در حال توافق با دی بیاسی ایتالیایی بود که خلیل زاده نتوانست مجوزهای لازم را ار سلطانی فر بگیرد و پس از اینکه وزارت ورزش اجازه نداد، این خلیل زاده بود که با فرهاد مجیدی مذاکره و توافق کرد تا او سرمربی استقلال شود.

 البته با توجه به برخی محدودیت های اداری، خلیل زاده نمی‌توانست مدیرعامل استقلال شود. به همین دلیل فتح الله زاده به عنوان عضو هیات مدیره استقلال منصوب می شود و به تلویزیون می رود و علیه استراماچونی مصاحبه می کند و به صورت غیرمستقیم او را زیاده خواه می داند. در نهایت در اسفند ۹۸ فتح الله زاده که مدیر مغضوب دولت تدبیر و امید است سکان مدیریت استقلال را به عنوان سرپرست باشگاه برعهده می گیرد. بازگشت فتح الله زاده هم خشم هواداران استقلال را کم نمی کند و همچنان شعارها ادامه دارد. فصل جدیدی از زندگی با ویروس کووید۱۹ از اسفند ۹۸ دنیا را به هم می ریزد. فتح الله زاده کرونا می گیرد و آنقدر حالش بد می شود که تا حد مرگ می رود. البته او که حمایت وزیر ورزش هم را پشت خود نمی بیند هم به دلیل بدهی های سنگین باشگاه و هم به دلیل کرونا استعفا می دهد و می رود تا این بار احمدسعادتمند به صندلی مدیریت استقلال برسد.

شکایت کالدرون و  استراماچونی در فیفا به ثبت می رسد تا پرسپولیس و استقلال مجبور به پرداخت کل قرارداد آنها شوند. البته سعادتمند با شعار بازگشت استراماچونی، مدتی افکار عمومی هواداری استقلال را سرگرم میکند و البته باعث رنجش فرهاد مجیدی هم می شود و اختلاف مجیدی و سعادتمند آنقدر بالا می گیرد که مجیدی پس از شکست دادن پرسپولیس در نیمه نهایی جام حذفی، قهر می کند و می رود. مجید نامجومطلق و وریا غفوری با التماس، مجیدی را باز می گردانند اما ترکش اختلاف های مجیدی و سعادتمند باعث شکست استقلال در فینال جام حذفی مقابل تراکتور می شود و مجیدی از استقلال می رود تا محمود فکری جای او را بگیرد. استقلال با مددی و پرسپولیس با سمیعی راه را ادامه می دهند و در این بین پرسپولیس قهرمانی لیگ نوزدهم و بیستم را با یحیی به دست می آورد.

لیگ بیستم تمام می شود و عمر دولت هم به پایان می رسد. سجادی وزیر وقت استقلال را به آجورلو می دهد و ترجیح می دهد فعلا صدری را که جانشین سمیعی شده بود برکنار نکند.

شکایت کالدرون زود به نتیجه می رسد و صدری که در وزارت ارتباطات نفوذ زیادی داشت پول کالدرون را پرداخت می کند تا خطری متوجه پرسپولیس نشود. در این بین سرخابیها مجوز حرفه ای را به علت نداشتن شرایط لازم دریافت نمی کنند و هر دو از آسیا حذف می شوند. 

پاییز ۱۴۰۰ زمان جابجایی مدیریت در پرسپولیس است و درویش از دوستان سجادی سکان مدیریت پرسپولیس را به عهده می گیرد. زمستان۱۴۰۰ سهام سرخابیها به بورس می رود و میلیاردها تومان پول به سوی خزانه دو تیم‌‌محبوب پایتخت سرازیر می شود. مددی در روزهای پایانی حضورش، مهدی قایدی را به شباب الاهلی می فروشد تا پول استراماچونی جفت و جور شود. حتی مددی به آجورلو می گوید که پول استراماچونی در حساب باشگاه است و می تواند طلب سرمربی ایتالیایی را از پول فروش قایدی بدهد.  

آجورلو مدیر عامل جدید استقلال اما این پول را به استراماچونی نمی‌دهد و پس از برکناری اش مشخص شد بیشتر از گلیم آبیها هزینه کرده است تا سر و صدای قربانزاده رییس سازمان خصوصی سازی دربیاید. البته خرج کردن پولهای بی حساب و کتاب در استقلال، رضایت بازیکنان را به همراه داشت. قراردادها چند برابر شدند و درآمدهای استقلال پیش خور شد تا پول استراماچونی در محل دیگری هزینه شود و به خود استراماچونی نرسد. 

نتیجه این هزینه ها برکناری آجورلو در آبان ۱۴۰۱ توسط سجادی و وزارت ورزش شد. فتح الله زاده برای پنجمین بار مدیرعامل استقلال شد اما در انجام امور باشگاه ناتوان نشان داد و فرصت آبیها برای پرداخت بدهیهای سنگین که با افزایش قیمت ارز چند برابر شده بود در تاریخ ۱۱ فروردین به پایان رسید.

خبر از زهر تلخ تر بود: قهرمان بدون باخت لیگ بیست و یکم مجوز حضور در آسیا را به علت بدهی های سنگین به دست نیاورد و پسران آبی شانس حضور در بزرگترین تورنمنت قاره را به احتمال قریب به یقین از دست دادند. حالا استقلال است و یک مدیر مستعفی و میلیاردها تومان بدهی انباشته و رویاهایی که بر باد رفته. در این میان نه کسی پاسخی دارد و نه کسی شرم و حیایی.

گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی