پایگاه خبری فوتبالی- مترجم اسبق تیم ملی ماجرای جالبی را از یک شب تلخ در رختکن این تیم، تعریف کرد.
به گزارش فوتبالی، شاید یکی از بدترین روزهای تاریخ تیم ملی، شکست ۳ بر یک مقابل بحرین در انتخابی جام جهانی ۲۰۰۲ باشد که خاطره‌ای تلخ را برای اهالی فوتبال ایران رقم زد و شادی زشت حریف با پرچم عربستان سعودی هم این تلخی را دوچندان کرد.
رضا چلنگر را می‌توان حافظه بخش مهم و پررنگی از تاریخ فوتبال ایران دانست که سال‌ها در کنار هیاهوی فوتبال و هواداران، فراز و نشیب‌های زیادی را تجربه کرده و کنار بازیکنان سرشناس و بزرگی حضور داشته است. علی دایی کاپیتان اسبق تیم ملی ایران که از معدود چهره‌های بین‌المللی ورزش کشور محشوب می‌شود، یکی از افرادیست که چلنگر سابقه کار با او را دارد.
مترجم محبوب فوتبال ایران با بیان اینکه دیدار تیم ملی در زمان سرمربیگری بلاژویچ فقید (یکی از مربیان بزرگ و صاحب سبک فوتبال جهان) مقابل بحرین، بدترین و تلخ‌ترین خاطره او محسوب می‌شود، می‌گوید: "پرچم عربستان را آوردند و شادی بدی می‌کردند. علی دایی عصبانی بود و خواست به سمت داور برود که او را گرفتم. دیدم پلیس می‌خواهد حمله کند دستم را روی سینه پلیس گذاشتم تا علی را نزند!"
چلنگر، تعصب علی دایی و عِرقی که به پیراهن تیم ملی داشت، را اینطور توصیف می‌کند: "پای او را زده بودند و جورابش کیسه خون بود. سر و دندانش را هم شکسته بودند. یعنی در نیمه اول سه مصدومیت داشت! بین دو نیمه وارد رختکن شد و مثل شیر زخمی با عصبانیت قدم می‌زد."
مترجم اسبق تیم ملی با اشاره به وضعیت رختکن در آن شب تلخ، عنوان کرد: "بچه‌ها درست بازی نکرده بودند، بلاژویچ گفت خجالت بکشید این کاپیتان شما است! مثل شیر در قفس است. به یکی از بازیکنان گفت چرا (در زمین) قدم میزنی و دستت را روی کمرت گذاشتی؟ و همینطور با تک تک بازیکنان صحبت کرد. او به بازیکنان گفت من نمی‌دانم، به زمین می‌روید و حتی به قیمت کارت قرمز برنده بیرون می‌آیید. بچه‌ها تکانی خوردند و یک گل هم زدیم ولی متاسفانه نشد."
تیم ملی ایران در دور دوم انتخابی جام جهانی ۲۰۰۲، به واسطه شکست مقابل بحرین، تیم دوم گروه A شد تا عربستان جواز صعود به جام جهانی را به دست بیاورد. تیم ملی به مرحله پلی‌آف رفت و پس از کنار زدن امارات، حریف ایرلند پرقدرت آن دوره شد و با قبول شکست ۲ بر یک در دو بازی رفت و برگشت، از حضور در اولین جام جهانی مشترک که در آسیا برگزار می‌شد، باز ماند.
