به گزارش "ورزش سه"، یادداشت کوتاه منتشر شده از جناب آقای گودرزی وزیر محترم ورزش در واکنش به اعتراض ها به انتشار قرارداد بازیکنان و کادرفنی لیگ برتر، حاوی نکاتی بود که توضیحات بیشتری از ایشان می طلبد:
"یک عمر است که ما همه چیز به ویژه قرار دادهای کلان و گزاف فوتبالی ها را از دید مردم پنهان کرده ایم خوب به چه نتیجه ای رسیده ایم ؟ آیا توانسته ایم تورم موجود در فوتبال را مهار کنیم؟"
"ورزش سه" در اینجا قصد ندارد نسبت به درستی یا نادرستی این تصمیم موضعی اتخاذ کند ولیکن اگر دستور جناب آقای وزیر به سازمان لیگ مبنی بر انتشار رقم قراردادها که با مصوبه سال 1393 هیئت رئیسه فدراسیون به اجرا درآمد در جهت مهار تورم در فوتبال بوده است، باید گفت که همه شواهد حکایت ازناکارآمدی این ابتکار دارد چراکه تنها در یک سال اخیر تعداد میلیاردرهای لیگ از 12 بازیکن به 21 بازیکن افزایش یافته است. آن هم در شرایطی استثنایی که حتی می توانست به پایین آمدن رقم دستمزدها منجر شود:
بحران حاکم در صنایع نفت وفولاد
در عرض 3 دهه اخیر 3 بخش از صنعت در فوتبال ایران نقشی پررنگ داشته اند و بار هزینه های مالی را به دوش کشیده اند: خودروسازان، نفت و فولاد. خودروسازان کمتر به دنبال بستن تیم ها با بودجه های آنچنانی بوده اند و دو باشگاه کم هوادار سایپا و پیکان همواره از نوعی سیاست معقول در عقد قراردادها پیروی کرده اند. صنعت نفت نیز نه تنها همواره از ورود به کورس جذب ستاره ها خوداری کرده بلکه خروج کاملش را از باشگاهداری با واگذاری رسمی نفت تهران کلید زده است. می ماند فولاد که شکوفایی این بخش به مدت یک و نیم دهه، سرمایه هنگفتی به تیم هایی مثل فولاد مبارکه سپاهان، فولاد خوزستان و ذوب آهن اصفهان سرازیر کرد. در بین آنها سپاهان پرافتخارترین باشگاه تاریخ لیگ برتر بیش از بقیه از طرف مدیران اسبق سرخابی ها به دامن زدن به افزایش رقم قراردادها و تورم در فوتبال متهم شده است. اما با بحرانی که امروز صنعت فولاد در جهان و بطور خاص در ایران با آن روبروست، این باشگاه ها دیگر توان ادامه پرداخت دستمزدهای بالا را ندارند، بودجه هایشان را تا نصف تقلیل داده اند و بسیاری از ستاره ها را راهی دیگر تیم ها کرده اند.
عدم تمایل قطر به جذب بازیکنان ایرانی
بازارنقل و انتقالات فوتبال، یک بازار جهانی است وتعیین قیمت بازیکنان، تنها به میزان عرضه و تقاضا در بازار داخلی محدود نمی شود و می باید از اهمیت تقاضای لیگ های خارجی نیز سخن گفت. یکی دیگر ازعواملی که در گذشته موجب بالارفتن رقم قراردادها میشد، پیشنهادهای نجومی باشگاه های اماراتی و قطری و علاقه خاص آنها به جذب بازیکنان ایرانی بود. امارات با انتخاب نامی جعلی برای لیگ فوتبالش عملا چند سالی است از لیست مقصد بازیکنان ایرانی حذف شده است و باشگاه های قطری نیز در اقدامی که شبهات سیاسی در آن دیده می شود امسال نه بازیکن جدیدی از ایران گرفتند و نه قراردادهای قبلی را تمدید کردند.
چه کسانی مسئول تورم امسال هستند؟
اگر وضعیت کلی رکود بازار، همراه با کاهش تورم در اقتصاد کشور را نیز به شرایط فوق اضافه کنیم، حداقل انتظارات این بود که شاهد تورم درفصل 95-96 فوتبال نباشیم. اما هستیم! دو متهم اصلی، باشگاه هایی نیستند جز استقلال و پرسپولیس که زیر نظر وزارت ورزش در صدرمتقاضیان، جمعا 37 میلیارد تومان برای این فصل به بازیکنان و اعضای کادر فنی خود تعهد داده اند.
احتمالا منظور جناب آقای گودرزی از"باشگاه هایی که هرگز به مرحله خود کفایی نرسیده اند و همیشه دست در جیب دولت و بیت المال دارند، ببینید چه هزینه هایی می کنند ؟" باید همان دو باشگاهی باشد که اعضای هیئت مدیره و سرپرست ها زیر نظر وزارتخانه تحت امرایشان انجام وظیفه می کنند که در اینصورت باید گفت اصولا اهل فوتبال با سرمربیانی که شکست تیمشان را به گردن بازیکنان می اندازند میانه خوبی ندارند.
ایجاد تعهد مالی بدون پشتوانه، عامل اصلی تورم در فوتبال ایران تورم در فوتبال دنیا متاثر ازعوامل عدیده ایست که ورود به جزئیات آن در مجال این نوشتار نیست ولی به جرات می توان گفت "ایجاد تعهد مالی بدون پشتوانه"، بزرگترین عامل تورم فوتبال در ایران است. تعهداتی که بخشی از آن تحقق پیدا نمی کند و خود موجب ایجاد تورمی کاذب می شود. عدم تناسب دخل و خرج، عدم شفافیت منابع و ... در یک کلام "پنهان کاری".
تراز مالی باشگاه ها را در معرض دید عموم قرار نمی دهند ولی به تعارف می گویند این دو باشگاه متعلق به تمام مردم ایران است و سهامداران واقعی آن هواداران میلیونی هستند. کدام سهامدار؟ آنها محرم نیستند بدانند باشگاهشان چقدر دریافتی از اسپانسرها داشته ؟ فصل گذشته را با چه نتیجه مالی به اتمام رسانده است؟ این هوادار آنقدر نجیب است که عضو سامانه هواداری باشگاه می شود، مبلغی از سبد هزینه های ماهانه خود را به عشق باشگاه صرف کمک می کند با این حال وقتی هیچ حساب و کتابی از طرف آن سامانه یا باشگاه به وی داده نمی شود باز هم دم بر نمی آورد ... به عشق باشگاه. ولی افسوس که مدیران قدر این مشارکت مردمی را نمی دانند و به اهمیت این بدعت در نوع "تعاونی" مدیریت اقتصادی فوتبال آنچنان که باید و شاید پی نبرده اند تا جایی که همه دلسوزان، نگران ازدست رفتن این سرمایه و روحیه تعاون در بین هواداران هستند.
لزوم پژوهش در مدل های بومی مدیریت اقتصادی فوتبال
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، نظام اقتصادی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی تعریف شده است که در گذرگاه نزاع دولتی ها با خصوصی ها، بخش تعاونی اقتصاد ایران مغفول مانده است. اگر ارقام دریافتی 16 و 18 میلیاردی سرخابی ها از طریق سامانه هواداری صحت داشته باشد، به معنی "مشارکت نقدی و مستقیم" هواداران در بیش از نیمی از هزینه های جاری این دو باشگاه در فصل گذشته است. چنین آماری را کجا می توان پیدا کرد؟
تثبیت و تضمین تداوم این تعاون، اعتماد همه اجزا و ارکان مجموعه به یکدیگررا می طلبد. اعتماد هوادار به مدیریت، اعتماد مدیریت به هوادار با محرم دانستنش و چه بسا با اعتماد بازیکن و کادرفنی به مجموعه که می تواند منجر به فدا کردن بخشی از مطالبات مالی در ازای موفقیت گروهی شود. این هم یک راه برای مهار تورم است.
شاهین اشکان