وب سایت رسمی برنامه نود- در نیمه اول تیم ملی فوتبال ایران با تک مهاجم بازی را شروع کرد. تاکتیک کی روش این بود که شجاعی مهاجم دوم و همچنین بازیساز ایران باشد.
در همان دقایق اولیه بازی مشخص شد که ایران و چین هر دو از روی نیمه زمین پرسینگ را در دستور کار قرار داده اند.
ایران برای ندادن فرصت ارسال و ضربات ایستگاهی به چینی ها برنامه ویژه داشت و در مقابل تیم چین برای ندادن فضای فرارهای سرعتی به بازیکنان ایران برنامه ریزی کرده بودند.
به نظر می رسید تاکتیک کی روش این بود که می خواست ایران بیشتر در زمین خودی توپ را به گردش در بیاورد تا تیم چین جلو بکشد و آن وقت ایران از فضای پشت مدافعان استفاده کند اما این اتفاق نیفتاد.
ایران با توجه به عرض دادن حریف و پوشش کناره ها، به خوبی با چند پاس عمقی و فرارهای سردار آزمون باعث شد تا دفاع چین جمع تر و برای مهاجمان ایران فرصت ایجاد شود.
هافبک ها در بازی چین بهتر و روان تر از بازی با قطر بودند و اصرار ایران برای نفوذ از جناحین خوب بود اما کمبود بازی ترکیبی در کناره ها باعث می شد که نفوذها کمتر خطر ساز شود.
اکثر ارسالها بدون هدف بود و کی روش کنار زمین مرتب به این نکته را اشاره می کرد که سانترها تند و تیز و کوتاهتر باشد تا اشتباه دفاع حریف، موقعیت بوجود آورد. اما ملی پوشان نتوانستند کی روش را در این زمینه راضی کنند. البته می شد روی ضعف بازی با پای دروازبان چینی ها روی پاسهای رو به عقب خط دفاعی چین حساب کرد اما در هر حال نیمه اول با تساوی بدون گل به پایان رسید.
نیمه دوم :
در نیمه دوم بازی با تعادل بیشتری در جریان بود و در وسط زمین توپ بیشتر به گردش در آمد. اکثر حملات ایران بوسیله حرکات انفرادی بازیکنان بدست می آمد و چین به خاطر سرعت مهاجمان ایران و کارهای تاکتیکی تیم کی روش زیاد جلو نکشید.
البته این حالت برای دفاع ایران هم وجود داشت و با توجه به اینکه برای تیم چین نباختن بیشتر از پیروزی اهمیت داشت، اگر ایران روی نفوذ از جناحین، با سرعت و نفرات بیشتری کار می کرد ( کار ترکیبی ) می توانست از خط دفاع و دروازبان چین 3 امتیاز بگیرد.
تیم ملی ایران این توانایی را داشت که با به گردش در آوردن توپ در زمین خودی، فاصله لازم را بین خط دفاعی و دروازه چین ایجاد کند تا مهاجمان سرعتی ایران حداکثر استفاده را ببرند.
چین در 30 دقیقه پایانی در اکثر زمان بازی، با پنج دفاع بازی می کرد تا هم مقابل دروازه اش را از نظر عرضی بیشتر پوشش دهد و هم از پاسهای داخل عمق و ارسالهای هافبک های ایران جلوگیری کند. تاکتیک چینی ها باعث شد ارسالهای هافبک ها در عمل هدفدار و خطرناک نشود.
به نظر می رسید با توجه به ضعف تکنیکی دروازبان چین روی زمین، ایران می توانست با تاکتیک پرسینگ و حرکت ناگهانی تیمی، راههای انتقال توپ را بسته و بازیکن صاحب توپ را مجبور کند که با دروازبان بازی کند و از ضعف دروازه بان حداکثر استفاده را ببرد.
درست مثل گل اول ایران مقابل قطر که با همین تاکتیک بدست آمد. گرفتن کرنر و اوت دستی نزدیک به منطقه جریمه حریف هم امکان پذیر بود و البته این امکان وجود داشت بازیکن صاحب توپ بی هدف توپ را دور کند که باز هم به نفع تیم ملی فوتبال ایران بود. چرا که بدون دوندگی صاحب توپ می شد و روی دروازه حریف فشار آورده می شد.
در کل بازی ایران مقابل چین نسبت به بازی اول روانتر بود و تحرک و جابجایی تیمی بهتر شده بود و البته نوع بازی چین این امکان را مهیا کرد. پس از تعویض شجاعی با قوچان نژاد ، نفرات مرکزی خط هافبک به دستور کادر فنی ( با نشان دادن حرکات دست قوچان نژاد در بدو ورود به زمین) بیشتر در زمین ایران بودند تا اسیر ضد حمله و فشار 10 دقیقه آخرتیم چین نشوند.
در دقایق پایانی هم هر دو تیم مساوی را به باخت ترجیح می دادند هر چند که ایران حملات بیشتری نسبت به چین داشت.
پس از دو بازی، از کادر فنی این انتظار می رود با توجه به اینکه تیم ملی در نظم و ساختار دفاعی خیلی خوب کار می کند، در فاز حمله هم راهکارها و تاکتیکهایی تعریف شده را کار کنند.
چون در دو بازی آینده ، گرفتن امتیازها می تواند برای صعود به جام جهانی تاثیر مستقیم داشته باشد. البته در مجموع گرفتن یک امتیاز برای ایران از نظر جایگاه در جدول عملکرد خوبی است.
محمد رضا پرکاس- مربی فوتبال در آلمان