مدافع پیشین سرخ آبی ها گفت: بازیکنان استقلال جدا از همه شرایطی که در این هفته ها تجربه کرده اند جمعه می خواهند همه دق و دلی شان را در این بازی بزرگ خالی کنند.
مهدی هاشمی نسب در گفت وگو با کاپ، به نکات جالبی از خاطراتش در دربی ها اشاره کرد و بدون نام بردن از استقلال و پرسپولیس گفت: دوست دارم یکی از این دو تیم جمعه با اختلاف فاحش حریفش را شکست دهد اما چون پای احساسات هواداران وسط است اسم تیمی که دوست دارم برنده باشد را نمی گویم.
همه می گفتند استقلال برنده می شود
اولین دربی را 22 آبان سال 77 تجربه کردم. نمی دانستم فیکس هستم یا ذخیره در آن دوره یحیی گل محمدی، بهروز رهبری فر، نادر محمدخانی ، افشین پیروانی و علی مافی نژاد مدافعان پرسپولیس بودند و میدان گرفتن از این بازیکنان که با سابقه تر از من بودند و چندتای شان عضو تیم ملی بودند سخت بود. یادم هست چون در دو بازی قبلی گل زده بودم پروین من را در ترکیب اصلی قرار داد قبل از بازی خیلی از بازیکنان پرسپولیس می گفتند استقلال برنده بازی می شود چون جوان تر است و یکدست، انگیزه و انرژی بیشتری هم دارد اما ما آن بازی را یک برصفر بردیم.
پروین گفت برو 6 ماه نانش را بخور
بعد از اتمام این بازی علی پروین در رختکن به سبک خودش از من تمجید کرد و گفت آقا مهدی یک گل زدی برو 6 ماه نونش را بخور. یادم هست حمید استیلی هم سراغم آمد و گفت دوستی دارم شدیدا پرسپولیسی است که خارج از ایران زندگی می کند او یک سکه طلا به عنوان جایزه به تو خواهد داد. اسم این دوست آقا جلال است که هنوز هم جزو دوستان صمیمی من به شمار می رود. هر دربی که گل می زدم یک سکه به من هدیه می داد. آن موقع ها پول های امروز در فوتبال وجود نداشت. حتی یک جایزه هم از باشگاه پرسپولیس گرفتم بعد از گل سومی که در دربی زدم باشگاه به من یک عدد سیم کارت هدیه داد. زمانی که قراردادم با پرسپولیس تمام شد و این باشگاه نخواست با من همکاری اش را ادامه دهد به استقلال پیوستم. استقلال یک اردو در کشور یوگسلاوی داشت و آقای نصرالله عبداللهی به باشگاه پرسپولیس رفت تا پاسپورت من را از آنها بگیرد به او گفته بودند ما یک سیم کارت به هاشمی نسب داده ایم آن را پس بیاورد تا پاسپورتش را بدهیم یعنی حتی هدیه ام را از من پس گرفتند. البته من از سیم کارت استفاده کرده بودم و به قولی هدیه را باز کرده پس فرستادم. ولی آن آقا جلال پرسپولیسی هیچوقت به من نگفت سکه ها را پس بده الان هم ماهی سه، چهار بار تلفنی با هم صحبت می کنیم. البته ایشان جزییات ماجرا را می دانست و هیچ وقت از من گلایه نکرد.
برای عابدزاده دربی و محلات فرقی نداشت
من در پرسپولیس و استقلال دربی های زیادی را تجربه کرده ام و با روحیات بازیکنان هم نسل خودم آشنایی دارم. برای احمدرضا عابدزاده واقعا فرقی نمی کرد در دربی جلوی 100هزار تماشاگر بازی می کند یا در محلات! در روحیه عقاب نه استرسی پیدا می شد نه هیجانی، از میان بازیکنان پرسپولیس نادر محمدخانی، رهبری فر، شاهرودی و علی کریمی و از جمع بازیکنان استقلال پرویز برومند، سهراب بختیاری زاده، محمودفکری، محمد نوازی و جواد زرینچه دربی باز بودند. نه مثل عابدزاده ولی تا حدودی شبیه او بودند و استرس و هیجان دربی خیلی روی آنها تاثیر نمی گذاشت.
از فردای دربی می ترسیدیم
بازیکنان پرسپولیس و استقلال بیشتر نگران فردای دربی هستند. استرس شکست در این بازی مهم مختص 90 دقیقه مسابقه نیست. در واقع همه چیز بعد از سوت داور مشخص می شود. اگر برنده باشید که انگار قهرمان لیگ شده اید ولی وای از شکست. فردای دربی و محل تمرین. مثل جهنم می ماند برای بازیکنان تیمی که باخته اند. در فوتبال تشویق و فحاشی به مثابه عشق و نفرت می ماند که اصطلاحا به تار مویی تشبیه می شود. شک نکنید استرس بازیکنان فعلی استقلال و پرسپولیس برای دربی از دیروز شروع شده است و آنها از الان نگران بازی جمعه هستند.
فکر نکنید پرسپولیس راحت بازی را می برد
با توجه به عملکرد تیم پرسپولیس در هفته های گذشته و موقعیت فعلی این تیم در جدول لیگ برتر وقتی صحبت از دربی می شود خیلی ها می گویند پرسپولیس جمعه راحت استقلال را شکست می دهد اما اصلا اینطور نیست. تجربه بازی های دربی و همان مسابقه 22 آبان سال 77 به من می گوید پرسپولیس جمعه بازی سختی در پیش دارد. بازیکنان استقلال جدا از همه شرایطی که در این هفته ها تجربه کرده اند جمعه می خواهند همه دق و دلی شان را در این بازی بزرگ خالی کنند. خوب می دانند اگر این بازی را ببرند تمام ناکامی هایشان در ماه های گذشته جبران می شود و روی دوش هواداران خود که این روزها خشمگین و ناراحت هستند جای می گیرند.
مشکل تیم استقلال بدنی است نه روحی
علیرضا منصوریان دوست صمیمی و محترم من است. چنانچه او را همیشه داش علی صدا می زنم واین اظهارنظرم دخالت در کار رفیقم نیست. تجربه او در مربیگری خیلی بیشتر از من است اما به عنوان یک بیننده که بالاخره فوتبال بازی کردم و ادعایی هم از فهم فوتبال و مربیگری ندارم نقطه نظر شخصی ام این است که استقلال از مشکل بدنی رنج می برد نه روحی. ماشین سازی جزو تیم های خوب و قلدر و بامهره لیگ برتر به شمار می رود. در ماه های آینده خواهید دید جزو تیم های نیمه بالای جدول خواهد بود. آن وقت استقلال در 30، 35 دقیقه بازی این تیم را شدیدا تحت فشار گذاشته بود و می توانست 4، 5 گل بزند اما بعد از آن انگار عطش استقلال خوابید واقعیت این است توان بدنی بازیکنان استقلال دچار افت شد این را من به خوبی پای تلویزیون احساس می کردم. در نیم ساعت اول بازیکنان استقلال اجازه نمی دادند تیم ماشین سازی صاحب توپ شوند هرجا توپ بود چند بازیکن استقلال را می دیدم اما بعد از آن بازیکنان در خیلی از صحنه ها بیینده گردش توپ بازیکنان ماشین سازی بودند. مثلا در دقیقه 80 بازی آندرانیک تیموریان یک ضربه کرنر روی دروازه استقلال زد آن کرنر را مدافعان استقلال دفع کردند و تبدیل به یک ضدحمله شد. همین ضدحمله نزدیک خط محوطه جریمه تیم ماشین سازی توسط آندرانیک تیموریان دفع شد. یعنی در دقیقه 80 یک بازیکن پا به سن گذاشته ماشین سازی اینقدر انرژی و سرعت داشت که در کمتر از 10 ثانیه خودش را از نقطه کرنر تیم استقلال به نزدیکی خط محوطه جریمه تیم خودشان رسانده بود. این یعنی توان بدنی او استاندارد است اما واقعا در نیمه دوم خیلی از بازیکنان استقلال دچار افت بدنی بودند. در فوتبال امروز دنیا تمرینات همه تیم ها پرفشار انجام می شود. با یکی از لژیونرها صحبت می کردم می گفت اگر جمعه بازی داشته باشیم شنبه ریکاوری است ، یکشنبه ، دوشنبه و سه شنبه تمرین پرفشار چهارشنبه تمرین سبک ، پنجشنبه روز قبل ازبازی تمرین پرفشار آن وقت جمعه که وارد زمین می شدم سبک سبک و پر از انرژی بودم. آیا واقعا مبنای تمرینات استقلال اینطور بوده است؟ باز هم تاکید می کنم قصددخالت ندارم و فقط نظر فنی و شخصی ام را بیان می کنم.
با خودم کنار نیامدم، حرف دلم را بزنم
هیچکس از دل دیگری خبر ندارد. در آستانه بازی استقلال وپرسپولیس ته دلم دوست دارم یکی از این دو تیم با اختلاف برنده مسابقه باشد اما با خودم کنار نیامده ام که حرف دلم را بزنم. نمی توانم بگویم با خودم چند چند هستم چون نمی خواهم حرف هایم باعث رنجش خاطر کسی شود. هوادار پای تلویزیون یا روی سکو یکسری چیزها را می بیند و خیلی از چیزها را نمی بیند و طبعا نمی داند. ولی من هم نمی خواهم حالا که سال ها از زمان بازیگری ام گذشته مسایل را کالبدشکافی کنم اما می توانم شفاف بگویم اگر از ابتدا متولد شوم همین راهی را که قبلا رفته ام ، می روم. با تمام مشکلاتش. هنوز وقتی دوستان قدیمی ام عکسی از من در فضای مجازی منتشر می کنند هواداران پرسپولیس می روند و زیر آن عنوان فحش ها را می نویسند. این باعث خوشحالی من است چون نشان می دهد اینقدر برایشان مهم بوده ام که بعد از سال ها نمی توانند من را فراموش کنند و می آیند وقت شان را می گذارند حرف های من را می خوانند و می روند زیرش برای من فحش می نویسند. وقتی این فحش ها را می بینم خوشحال می شوم که آدم مهمی بوده و هستم. باور کنید انگار دارند قربان صدقه ام می روند. خواندن فحاشی آنها برایم لذت بخش است و خدا می داند قصد تمسخر یا شوخی با این عزیزان را ندارم. این حرف دلم است. آنها خیلی چیزها را نمی دانند و به من بی احترامی می کنند. از نظر من این کامنت ها فقط یک محبت است.