به گزارش "ورزش سه"، کیهلینی مدافع میانی یووه تعریف کرده که «کونته همیشه از بازیکنان میخواست وقتی در زمین/استادیوم یک تیم، شکست میخورند یا به تساوی میرسند، تاریخ بازی و جزئیاتاش را به یاد بسپارند و از همان روز، منتظر بازگشت به آن زمین/استادیوم باشند تا خاطره تلخ امتیاز از دست دادن را جبران کنند.»
یکی از مهمترین خاطرات از این دست، تساوی 2-2 یووه با کیهوو در شهر ورونا در فصل 2012-2013 است؛ بازیای که در آن یووه دو بر صفر جلو میافتد اما در نیمه دوم دو گل میخورد و بازی با تساوی به پایان میرسد. کونته جوری به این 2 امتیاز از دست رفته واکنش نشان داده که بوفون و کیهلینی چند هزار کلمه درباره آن بازی حرف زدهاند.
عصر یکشنبه اما وقتی سوت پایان بازی آرسنال-چلسی به صدا درآمد، فضای شبکههای مجازی پُر شد از یک فکت مهم: «کونته از 7 سال پیش تا امروز، هرگز در دو بازی پیاپی شکست نخورده بود.» حالا اما کونته در 5 روز، به لیورپول و آرسنال باخته است. آنتونیو کونته خودش را یک مربی وسواسی معرفی کرده؛ مربیای که برای انتخاب GAME-PLAN تیماش پیش از بازیهای بزرگ، ساعتهای زیادی را صرف تماشای ویدئوی بازیهای حریف و بررسی دیتاها و آمار و ارقام میکند.
کونته به درستی به این نتیجه گرفته بود که اگر مقابل لیورپول، فوتبال پرو-اکتیو(کنشی) براساس طراحی حمله با نیروهای پرتعداد و پرس از بالای زمین هنگام از دست رفتن توپ را اجرا کند؛ بهترین فرصت برای یورگن کلوپ ایجاد میشود تا همان جور که به ارسنال در امیریتس ضربه زده بود، چلسی را هم در لندن تحت تاثیر قرار دهد. لیورپول در خط حمله، سه بازیکن سرعتی و دریبلزن دارد؛ استوریج، مانه و کوتینیو.
نکته دیگر: در فلسفه فوتبال یورگن کلوپ، دو فاکتور اهمیت اساسی دارد: سرعت بالا در جابجا کردن توپ هنگام مالکیت و بازی پرفشار روی توپ برای پس گرفتنِ آن. لیورپولِ کلوپ تیمی شده که توپ را به سرعت در زمین خودی و زمین حریف جابجا میکند و میزان جابجاییهای بازیکنانی که توپ ندارند هم زیاد است. در این شرایط بازدهیِ مهاجمان سرعتی لیورپول بالا میرود. مجموعه این نکات باعث شد کونته به این نتیجه برسد که دست به آرایش اصلی خود(1-4-1-4) نزند و ترکیب اصلیاش هم بسیار نزدیک به چهار بازی پیشین باشد، اما در استراتژی کلی خود مقابل لیورپول بازنگری کند: به این مفهوم که در «بازی با توپ»، مدافعان کناری را چندان بالا نکشد و تعداد نیروهای زیادی را درگیر بازیسازی و حضور در یک سوم دفاعی لیورپول نکند و در فاز «نداشتن توپ» هم پرس را از زمین حریف آغاز نکند و جمع شده در زمین خودی، اصطلاحا «خطِ تقابل» یا آغاز نبرد فیزیکی را بگذارد در نزدیکی محوطه جریمه خودی.
هرچند چلسی دو بر یک به لیورپول باخت، اما استراتژی کلی کونته نادرست نبود. یک نکته به چلسی ضربه زد: اینکه کلوپ با پیشبینی استراتژیِ کونته، تیماش را عقب نگه داشت و اجازه نداد این موقعیت شکل بگیرد که «لیورپول حمله کننده باشد و چلسی تیمی شود که براساس دفاع-ضدحمله بازی کند.» بازی به همین دلیل جذابیت زیادی برای تماشاگران نداشت. چون هر دو تیم میخواستند دفاع-ضدحملهیی بازی کنند، اما شکل بازی حریف اجازه نمیداد.
آنتونیو کونته در مصاحبه پس از بازی گفت:« ما گل اول را روی ضربه کاشته خوردیم و گل دوم به دنبال اوت دستیِ لیورپولیها و شوت استثنایی هندرسون زده شد. سرنوشت بازی در این سطح و در این کلاس را همین جزئیات روشن میکند و ما به این جزئیات باختیم.»
کونته کاملا درست میگوید. این بازیای بود که میشد به عکس: روی دو ضربه ایستگاهی به سود چلسی تمام شود. فاصله دو تیم همین جزئیات بود. اما نکته مهمتر در روند بازی چلسی دیده شد. اینکه حتا مربیای در کلاس کونته و تیمی در کلاس چلسی، وقتی چند روز برای یک شکل کلی بازی تمرین کرده و اماده بازی دفاع-ضدحملهیی شده، در جریان بازی پس از دریافت گل، به سختی میتواند شکل دیگری از بازی را اجرا کند.
تیم کونته آنقدر روی مسترپلنِ خود متمرکز شده بود که پس از عقب افتادن هم نتوانست فوتبالِ کنشی و هجومی هفتههای پیشین را اجرا کند. بالانسِ روانیِ چلسی پس از دریافت دو گل از لیورپول به هم خورده بود. و جالب اینکه کونته تا دقیقه 82 تعویض نکرد و در این زمان از بازی سه تعویض هجومی همزمان انجام داد. شاید به این دلیل که نمیخواست به لیورپول فرصت اجرای شکل بازی موردعلاقهاش، براساس انتقال سریع از دفاع به حمله را بدهد.
یکشنبه در امیریتس اما داستان دیگری شکل گرفت: کسانی که بازی رفت فصل گذشته آرسنال-منیونایتد را به یاد دارند، میدانند که بازی یکشنبه عصر چلسی-ارسنال چقدر شبیه به تقابل فنخال و ونگر در آن بازی بود؛ آرسنال در هر فصل، یکی دو نمایش عالی در بزنگاههای مهم دارد. فصل گذشته در امیریتس، آرسنال مقابل یونایتد سه گل در 20 دقیقه ابتدایی بازی زد و این بار یک نمایش به یاد ماندنی از عناصر خط میانی و خط حمله آرسنال، شکستای سنگین را برای چلسی رقم زد. هرچند کونته دو روز پیش در مصاحبهیی خبر از بیخواب شدناش پس از این باخت داد و گفت که مقصر اصلی باخت سنگین چلسی در امیریتس است، اما چلسی به این باخت واکنش مناسبی نشان خواهد داد، همان طور که یونایتد پس از دو باخت پیاپی، واکنش خوبی مقابل لستر نشان داد.
تغییراتی برای مسلط شدن
دو هفته پیش، پس از باخت منچستریونایتد به واتفورد، مورینیو در کنفرانس مطبوعاتی گفت: «ما در نیمه دوم کاملا بازی را در کنترل خود داشتیم. در اینجور بازیها اگر پیروز نشوی و مساوی کنی، با خودت میگویی اوکی نبردیم، ولی یک امتیاز هم بد نیست. اما ما بازیای که در کنترل داشتیم را باختیم و این جور مواقع ناامید میشوی.» در آن شرایط انتقاد از مورینیو شدت گرفته بود اما ادعاهای سرمربی یونایتد هم منطقی بود.
یونایتد دو هفته پیش در زمین واتفورد، کنترل خوبی روی بازی داشت اما به حریف مسلط نمیشد. مقابل لسترسیتی، هررا جانشین فلینی شده بود و ماتا در پست وین رونی بازی کرد. یونایتد با این تغییرات سرعتاش با توپ و بدونِ توپ افزایش یافت و بهترین نمایشاش مقابل لستر نه در نیمه اول که 4 گل زد، بلکه در نیمه دوم شکل گرفت؛ زمانی که اطمینان از پیروزی باعث شد استیلِ بازیِ تمرین شده در چند هفته اخیر، در جریان بازی یونایتد پدیدار شود؛ فوتبالی براساس پاسهای کوتاهِ سریع، و جابجاییهای عرضی در یک سوم میانی و هجومی.
مهمترین دستاوردِ مورینیو در این بازی، برطرف شدن وسواساش به ارتفاع در خط میانی بود. مورینیو اصرار داشت از فلینی و پوگبا یک زوج مناسب در خط دوم ارایش 1-3-2-4 بسازد، اما حالا پذیرفته که این دو بازیکن کنار هم، کیفیت یکدیگر را تا حدی خنثی میکنند. پس از این بازی مورینیو درباره هررا جانشین فلینی در ترکیب اصلی گفت: «او گزینه اول من برای بازی در جلوی چهار مدافع است. هررا خیلی سریع تصمیم میگیرد و این همان چیزی است که ما بهش نیاز داریم.»
یونایتد در راه مسلط شدن به جریان بازی مشکلاتی داشت که به تدریج این مشکلات دارد کمتر میشود. وین رونی هم در جریان همین تفاوت میان کنترل و تسلط، نیمکتنشین شده است. رونی میتواند به ترکیب اصلی برگردد، اما قطعا زمانی این اتفاق میافتد که سرعت بازیاش با توپ و بدون توپ را در تمرینات یونایتد، به اندازه کافی بالا برده باشد. یونایتد هم بدون توپ هم با توپ، در حال پیشرفت است و شرایط فنیاش آنقدر بد نیست که بسیاری از روزنامهنگاران انگلیسی میگویند. آنقدر بد نیست که از کلمه «بحران» استفاده کنند.
معیار مهم: دو امتیاز از هر بازی
لیگ برتر آنقدر از نظر فنی فشرده شده که از همین هفتههای اغازین هم هر تیمی متوسط دو امتیاز از هر بازی را داشته باشد، یعنی خوب پوئن جمع کرده است. معیار از همین حالا تا پایان فصل، متوسط دو پوئن از هر بازی است. هر تیمی در هفتههای پایانی به این حد نزدیک باشد، شانس گرفتن سهمیه لیگ قهرمانان را خواهد داشت. چلسی حالا از 6 بازی 10 امتیاز دارد اما یونایتد دوباره به جمع تیمهایی که به استاندارد دو پوئن از هر بازی رسیدهاند، پیوسته است.
تاتنهام، آرسنال، لیورپول، اورتون و یونایتد 5 تیمی هستند که پشت سر سیتی حرکت میکنند؛ تنها تیمی که صد در صد پوئنها را جمع کرده است. تیمی که در این هفته در بازی با سوانسی از نظر تاکتیکی به شدت به چالش کشیده شد و با یک خطای ناشیانه از مدافع سوانسی و پنالتیای که به دست آمد، توانست سه امتیاز بازی را بگیرد. درباره سیتی در یادداشت آینده خواهم نوشت
.
فرزاد حبیب اللهی- آنالیزور پرسپولیس و روزنامه نگار آزاد