کشاورز: زمان حرف زدن برای بازیکنان حواسم به دوربین ها نبود

کشاورز: زمان حرف زدن برای بازیکنان حواسم به دوربین ها نبود

کاپیتان تیم ملی فوتسال گفت:  دل نوشته بچه ها به خاطر این بود که چیزهایی که می گویند حقیقت ندارد.

به گزارش کاپ، محمد کشاورز درباره وضعیت مصدومیتش اظهار داشت: متاسفانه در بازی روسیه پای من آسیب دید. انشاالله امروز و فردا مدت زمان این مصدومیت مشخص می شود. این مصدومیت روی زانوی پای من است.

وی درباره جام جهانی افزود: شروع ما خیلی خوب نبود. آن هم به دلیل مشکلاتی مثل نداشتن بازی های تدارکاتی که در شروع بازی ها خودش را نشان داد اما رفته رفته بهتر شدیم و خدا را شکر بازی ها را یکی پس از دیگری با موفقیت پشت سر گذاشتیم. اوج کارمان را در بازی با برزیل می شد مشاهده کرد که بچه ها با قدرت زیاد پرقدرت ترین تیم دنیا را به زانو درآوردند.

کاپیتان تیم ملی فوتسال درباره هماهنگی بازیکنان تصریح کرد: بچه ها همه همدل بودند و فعل خواستن را صرف کردند و خدا را شکر موفق شدند.

وی درباره کمبود امکانات گفت: فکر می کنم این مشکلات همه با همدلی از بین رفت. وقتی بازیکنان فقط به مردم شان فکر می کنند و دنبال افتخارآفرینی برای کشورشان هستند این مسائل تاثیری ندارد.

کشاورز درباره گل چیپی که به برزیل زد، گفت: یکی از هیجان انگیزترین لحظات عمرم بود. در یک لحظه تصمیم گرفتم که آن چیپ را بزنم و آن به گل تبدیل شد و خدا کمک کرد من آن گل را زدم.

سیستم پاورپلی یک سیستم ویژه است که احتمال گل خوردن در آن زیاد است. این یک تمرین ویژه لازم دارد که ما خیلی تمرین کرده بودیم. هم اینکه تمرکز خیلی ویژه لازم است که بازیکن حواسش باشد توپ لو نرود و ما با تمرکز بالا توانستیم به آن گل برسیم.

وی درباره پاداش به بازیکنان بعد از پیروزی بر برزیل و پاراگوئه گفت: تا زمانی که تیم وارد چهار تیم برتر دنیا نشده بود حتی یک دقیقه هم نمی توانستند بچه ها غیر از بازی به حاشیه ای فکر کنند. مشکلاتی آن جا بود که بچه ها فقط و فقط 250 دلار گرفتند اما از تهران می گفتند که 10 هزاردلار، 20 هزار دلار گرفتند. این بچه ها را اذیت کرد. اصلا بحث پول نبود. دل نوشته بچه ها به خاطر این بود که چیزهایی که می گویند حقیقت ندارد و به خاطر پول اینجا نیستیم و فقط و فقط می خواهیم دل مردم را شاد کنیم.

کشاورز درباره صحبت هایش قبل از ضربات پنالتی بازی با برزیل گفت: باور کنید من اصلا متوجه دوربین نشده بودم. زمانی که بازی یک دقیقه مانده بود تمام شود داشتم بازی را نگاه می کردم و همه فکر و ذکرم پنالتی ها بود. بچه ها استرس داشتند و حدود 30 ثانیه مانده بود که بازی تمام شود. پیش خودم فکر کردم که کاری کنیم تا کمی استرس کسانی را که می خواهند پنالتی بزنند کم شود و فشار را از روی آنها برداریم که فکر می کنم موفق شدیم. چون در آن بازی هر بازیکن که پشت توپ رفت خیلی با قدرت و اعتماد به نفس توپ ها را گل کرد و به بازی بعدی رسیدیم.