عباس کردنوری، اولین مدیرعامل استقلال بعد انقلاب در گفتگو با "ورزش سه" پرده از رازهایی بزرگ در سال هایی که در این باشگاه فعالیت می کرد برداشت که در ادامه آن را می خوانید:
شما به عنوان قدیمی ترین مدیر استقلال باید به یک سوال پاسخ بدهید. چرا در طول تاریخ همیشه بزرگترهای استقلال با هم مشکل داشتند اما ستاره های پرسپولیس همیشه رابطه خوبی با هم دارند؟ راستش جواب دادن به این سوال خیلی سخت است چرا که تا حالا کسی این سوال را از من نپرسیده بود و البته من واقعا به این موضوع فکر نکرده ام. شاید یکی از دلایل این مساله این باشد که بازیکنان استقلال همیشه تداوم حضورشان در این باشگاه بیشتر از پرسپولیسی ها بوده است. معمولا کسانی که به استقلال آمدند عمرشان را روی این باشگاه گذاشتند و شاید این موضوع در مورد تیم رقیب کمتر دیده شده است.
یعنی پرسپولیسی ها تیم شان را دوست نداشتند؟ من هرگز چنین حرفی نزدم و قطعا پرسپولیسی ها هم تیمشان را دوست داشتند ولی موضوع این است که شما اغلب می بینید بازیکنانی که فوتبالشان در پرسپولیس تمام می شود، اصلا 6،5 سال پیدایشان نمی شود اما استقلالی های متعصب در این باشگاه می مانند و خیلی زود پستی در باشگاه می گیرند و البته در کنار تیم می مانند.
مثالی هم برای این موضوع دارید؟ شاید بد نباشد در این باره مثال خود منصورخان پورحیدری را به شما بگویم. یادم هست ایشان چند بار سرمربی استقلال بودند و از این تیم کنار گذاشته شدند. ما برای ایشان پیام استعفا می نوشتیم تا از رادیو آن را قرائت کند و به جای منصورخان مربی هایی روی کار آمدند اما یک سال نگذشته ایشان به شکلی دیگر وارد استقلال می شدند. این در مورد همه استقلالی ها صدق می کند و کلا حتی مربی هایی که در خارج از کشور کار می کردند هم هرگز ارتباط شان را با باشگاه استقلال قطع نمی کردند.
برای این اختلاف همیشگی بین بزرگترهای استقلال دلیل دیگری هم می توان آورد؟ یک دلیل دیگر این بود که همیشه بین بازیکنان استقلال ارتباط خانوادگی وجود داشت. به عنوان مثل در طول تاریخ همیشه همسران بازیکنان استقلال با هم رفت و آمد داشتند و شاید این موضوع در نگاه اول خوب باشد ولی همیشه اختلاف هایی را هم بین آنها به وجود می آورد چون هم تیمی ها از جزییات زندگی هم آگاه می شوند.
چرا هرگز منصور پورحیدری مثل خیلی از بزرگترهای استقلال با کسی اختلاف بزرگی نداشت؟ دلیلش واضح است. منصورخان- خدا بیامرز- هرگز فرد ستیزه جویی نبود. زمانی که من مدیرعامل استقلال بودم خیلی وقت ها بین اعضای باشگاه استقلال اختلاف پیش می آمد اما منصور پورحیدری با شوخی با آن اتفاق برخورد می کرد و ما هم در نهایت متوجه می شدیم این اتفاق به نفع استقلال بوده است.
مثالی هم برای این موضوع دارید؟ به عنوان مثل من به عنوان مدیرعامل باشگاه با بازیکنان همیشه مثل هم حرف می زدم ولی گاهی این موضوع باعث دلخوری حجازی می شد. او خب در آن سال ها بزرگترین بازیکن فوتبال ایران بود و انتظار داشت ما آقایی، چیزی به اول اسم او اضافه می کردیم. در این شرایط منصورخان به عنوان سرمربی تیم می آمد و به من می گفت ناصر دلخور شده است و این در نهایت به نفع باشگاه می شد چون من خیلی زود قضیه را حل می کردم.
و سوال آخر: مهمترین نقش پورحیدری در استقلال چه بود؟ من یادم هست که بعد از انقلاب زمانی که بازی های استقلال و پرسپولیس در امجدیه برگزار می شد، از یک استادیوم 20 هزار نفری 5 هزار نفر طرفدار استقلال در استادیوم حضور داشت اما در سال 62، در بازیای که استقلال با تک گل پرویز مظلومی پیروز شد، برای اولین بار در طول تاریخ تماشاگران دو تیم مساوی در استادیوم آزادی نشسته بودند و این نشان می دهد که استقلال هواداران امروزش را مدیون پورحیدری است.