به گزارش "ورزشسه"، این اتفاق پس از یک اردوی پرتنش و حذف ایران در مرحله پلی آف بازی های آسیایی 1986 سئول رقم خورد. زمانی که ایران در ضربات پنالتی مغلوب کره شد و ستاره های تیم ملی با امضای تومار عجیب و غریب در تاریخ فوتبال ملی اعلام کردند که نمی توانند کار خود را در تیم ملی ادامه دهند. اغلب این جمع بعد از کناره گیری و استعفا به لیگ برتر رفتند و با پایان دوره دهداری دوباره پیراهن ملی را پوشیدند. البته ازاین بین چند نفر مثل فرشاد پیوس، ضیاء عربشاهی و محمدحسن انصاری فرد هم کمی زودتر و در جام ملت های آسیا دوباره به آغوش دهداری بازگشتند اما آن تیم هرگز از بار سنگین این استعفا رها نشد.
حمیدرضا صدر در کتاب پسری روی سکوها به این موضوع پرداخته است. البته لحن نوشته، تاریخ نگارانه نیست و بیشتر برداشت شخصی صدر از حال و هوای آن روزهای دلگیر و آزاردهنده است.
تومار ستاره ها
ایران 1 ـ کره جنوبی 1 (پیروزی 4 ـ 5 کره جنوبی در ضربات پنالتی) استادیم پوسان کره جنوبی، 9 مهر 1365
ستاره سالاری و ستاره ستیزی؛ بزرگ ترها و کوچک ترها؛ پرویز دهداری به عنوان سرمربی تیم ملی با چالش بزرگی روبه رو شده. رضا وطن خواه را به عنوان مربی معرفی کرده. وطن خواه روی نیمکت نشسته. رودر روی بازیکنان قرار گرفته. چشم در چشم هایشان دوخته. بهترین های فوتبال دهه 1360 در تیم دهداری و وطن خواه به سر می برند. ستاره های بی بدیل. ستاره های دوران: حمید درخشان، ناصر محمدخانی و محمد پنجعلی از پرسپولیس. عبدالعلی چنگیز، رضا احدی، اصغر حاجیلو، جعفر مختاری فر، شاهین و شاهرخ بیانی از استقلال. احمد سجادی از هما. یکی از جمله های دهداری پیش از سفر هشداردهنده بود؛ احتمال در گوش بازیکنان زنگ زده «... حالا که نمی توانیم تیم بسیار قوی داشته باشیم، حداقل باید تیمی با انضباط تر داشته باشیم.» قوی تر بودن مهم تر است یا بی ادعاتر بودن؟ بزرگ تر بودن مهم تر است یا منضبط تر بودن؟ طرفداراران برابر این گونه پرسش ها با چالش بزرگی روبه رو می شوند. خیلی بزرگ. باید به دلشان نه بگویند و به عقل شان پاسخ مثبت بدهند. تو معمولا به دلت نه نمی گویی. معمولا کنار بازیکنان می ایستی نه مربیان. معمولا عقل و اخلاق را نایده می گیری. اگر انصاف داشته باشی می پذیری در این دو راهی راه درستی انتخاب نکرده ای، ولی معمولا بی انصافی.
مرحله پلی آف برابر کره جنوبی میزبان. کره از جام جهانی 1986 بازگشته که 3ـ2 از ایتالیا شکست خورده، برابر بلغارستان به تساوی 1 ـ 1 دست یافته. کره در مصاف بزرگان درخشیده در پوسان؛ زیر باران شدید؛ روی زمین لغزنده. همه این ها به علاوه داوری بحرینی. داوری که غلط یا درست با حس سوءظن و دشمنی به قضاوتش نگاه می کنی؛ به سوت زدنش.
نیمه اول؛ ارسال توپ روی دروازه؛ محمد پنجعلی و پارک جانگ سون؛ توپ و دست پنجعلی؛ سوت داور بحرینی و نقطه پنالتی در دقیقه 35؛ سجادی و شیرجه در جهت عکس ضربه پارک جانگ سون؛ صفر ـ 1 به سود کره. وقت کشی از نوع کره ای، سانتر؛ سانتر؛ توپ های هوایی. اخراج هو جونگ مو از کره جنوبی دو دقیقه پس از آغاز نیمه دوم (درباره داور بحرینی پیش داوری کرده بودی) تیم ده نفره برابر تیم یازده نفره. پنج دقیقه به پایان؛ شوت ناصر محمدخانی و دفع ناقص؛ کریم باوزی پشت محوطه شش قدم؛ شوت؛ گل؛ تساوی؛ وقت اضافه؛ ماراتن نفس گیر وقت اضافه؛ 120 دقیقه نبرد تمام؛ مساوی و ضربه های پنالتی.
روی ستاره ها حساب کرده ای؛ حسابی گل و گشاد. چراکه نه؟ آن ها در نواختن ضربه بهترین هستند. جمله «آن ها بهترین هستند» را با خودت تکرار می کنی و تکرار. با این حال می دانی ضربه های پنالتی باریک تر از موست. می دانی یا باید حریفان توپ را به خارج بزنند یا دروازه بان یک یا دو ضربه را مهار کند.
احمد سجادی باید یکی دو ضربه را مهار کند تا برنده شوید. اولین بازیکن که پشت توپ می رود بلند می شوی. بلند می شوی تا ایستاده به نواخته شدن ضربه ها نگاه کنی. ایستاده و نفس در سینه حبس کرده. ایستاده و نفس در سینه حبس کرده. ایستاده و منتظر. منتظر و نگران. سیروس قایقران؛ گل. عبدالعلی چنگیز؛ گل. مجید نامجومطلق؛ گل. ناصر محمدخانی» نه؛ نه. او ضربه اش را گل نمی کند. او توپ را به سمت چپ می زند. توپ بیش از حد به طرف چپ می چرخد. می چرخد و وارد دروازه نمی شود. سجادی هنوز هیچ یک از ضربه ها را مهار نکرده. حاجیلو ضربه آخرش را گل می کند. سجادی باید این ضربه کره را مهار کند. باید این ضربه را مهار کند تا مساوی شوید. باید ... باید ... ولی سجادی این ضربه را مهار نخواهد کرد. ستاره ها در ضربات پنالتی 5 ـ 4 شکست خواهند خورد. ستاره ها به خانه بازخواهند گشت. دست خالی ... دست خالی ... دست خالی ...
بازگشت به تهران. ادامه بازی؛ بازی بزرگ تر و جنجالی تر؛ بازی رسانه ای؛ رو شدن مصاحبه های سرد بازیکنان با خبرنگاران در کره. به مشام رسیدن بوی شکست بزرگ؛ بوی سرکشی؛ بوی نافرمانی؛ رو شدن مصاحبه هشداردهنده دهداری با خبرنگاران (به نظرم باید در همه جا خاک باشد) ستاره ها و شورش؛ شورش برابر دهداری؛ قد علم کردن؛ دهن کجی؛ رویارویی با رضا وطن خواه. ستاره ها رویکرد دهداری را نمی پسندند. سخنانش را درباره دو سه بازیکن. ستاره ها پس از بازگشت به تهران نامه ای رو خواهند کرد. امضاهایشان را؛ استعفا خواهند داد. تومار ... تومار ... تومار... فدراسیون فوتبال با نامتعارف ترین نامه رسانه ای روبه رو خواهدشد. جلسه های علنی و پنهانی؛ غوغا و هیاهو؛ بگیر و ببند. نام ستاره ها پای استعفا خواهد آمد: محمد پنجعلی، شاهرخ بیانی، شاهین بیانی، حمید درخشان، ناصر محمدخانی، مرتضی فنونی زاده، عبدالعلی چنگیز، ضیا عربشاهی، اصغر حاجیلو، سیدمهدی ابطحی، مرتضی یکه، فرشاد پیوس، غلام فتح آبادی، احمد سجادی و سیروس قایقران. می گویند قایقران روی نامش خط کشیده. می گویند و می گویند ...
متن نامه بدین شرح است:«... بسمه تعالی. ضمن آرزوی موفقیت برای ملت شهیدپرور ایران و پیروزی رزمندگان اسلام و مسلمین بر کفر، ما بازیکنان تیم ملی بنا به رسالتی که به عهده ما بچه های این آب و خاک اسلامی بوده با تمام قدرت هم قسم گشته ایم که بازی های آسیایی سئول را به اتمام رسانده و بعد از بازی ها چون دیگر قادر به ادامه همکاری با مربیان تیم ملی نیستیم، لذا از کلیه ملت عزیز و مسئولین ورزش خواهان ایم ما را مورد عفو قرارداده و آرزوی موفقیت تیم ملی را در همه میادین از خداوند بزرگ خواهان ایم. انشاالله ... به امید پیروزی هر چه سریع تر رزمندگان اسلام. 30 شهریور 1365.»
ستاره ها با دهداری راه نخواهند آمد. دهداری چاره ای جز راه اندازی تیمی دیگر ندارد. تیمی بی ستاره؛ بی اعتنا به بزرگان؛ این نخستین باری است که بازیکنان فوتبال از حضور در تیمی تیم ملی استعفا می دهند. بازیکنان معمولا کناره گیری می کنند، ولی ستاره های این عصر استعفا خواهند داد. فدراسیون نصرالله سجادی و مهدی خبیری را در منگنه خواهد گذاشت. فدراسیون از دهداری حمایت خواهد کرد. برابر شورشیان خواهد ایستاد. چهار بازیکن براساس ماده ها و بندهای آیین نامه انضباطی برای مدتی از حضور در میادین محروم خواهند شد. محمد پنجعلی (شش ماه)، عبدالعلی چنگیز(نه ماه)، حمید درخشان(سه ماه) و اصغر حاجیلو(سه ماه). در سیاهه دلایل اعلام شده «اهانت و توهین به مربی»، «سرپیچی از دستورات»، «تشکیل جلسات غیرمجاز»، «رعایت نکردن موازین اخلاقی» و «تحریک بازیکنان» جلب نظر خواهد کرد. کمیسیون سازمان های وابسته به نخست وزیری در این باره به بحث و تبادل نظر خواهند پرداخت. اسناد محرمانه جهت رسیدگی به کمیسیون اصل نود مجلس و نخست وزیری ارسال خواهد شد. نتایج بررسی ها هرگز ارائه نخواهد شد؛ هیچ وقت!
تیم ملی به چرخش ناباورانه ای روی خواهد آورد. به کلی دگرگون خواهد شد. باز هم تغییر؛ باز هم جابه جایی...
حمیدرضا صدر