به گزارش "ورزش سه"، دقیقا باید تا نیم فصل صبر میکردیم تا نظاره گر تقابل این دو مربی در روز سال نو میلادی باشیم. کلوپ و گواردیولا نماینده دو سبک فوتبال کاملا متفاوت از هم هستند. وقتی این دو به عنوان سرمربیان دورتموند و بایرنر مقابل هم قرار میگرفتند، تقابلی ساده بین فوتبال انتقالی و فوتبال مالکیتی را تماشا میکردیم. ولی حالا شرایط کمی پیچیده تر شده است.
تیم کلوپ خیلی خوب توپ را به گردش در میآورد و حفظ میکند و تیم گواردیولا هم در انتقال توپ از خطوط میانی و دفاعی به حمله بهتر شده است. با این حال یک تفاوت عظیم بین دو طرف وجود دارد. در حالی که تیم گواردیولا صبور است و با آرامش توپ را به چرخش درمی آورد، تیم کلوپ سعی دارد با بالاترین سرعت توپ را در زمین به گردش در بیاورد.
از این حیث، تفکر کلوپ با لیگ برتر همخوانی بیشتری دارد. فوتبال انگلیسی و مخصوصا لیگ برتر بر اساس بازی مستقیم به جای صبر و حوصله کردن بنا شده است. تیمهای انقلابی هر دوره مثل منچستریونایتد فرگوسن، آرسنال ونگر، چلسی مورینیو و لسترسیتی رانیری، همگی بر اساس فوتبال مستقیم و ضدحملات سریع به جای پاسکاری و مالکیت توپ بنا شده اند.
آنها 4 تیم از تنها 6 تیمی هستند که قهرمان لیگ برتر شده اند و تیم بلکبرن کنی دالگلیش نیز یکی از این تیمها بود که بر اساس سانتر ساخته شده بود. تنها منچسترسیتی با هدایت مانچینی از آن دسته تیمها بود که فوتبال با حوصله بازی میکرد و مالکیت توپ داشت بنابراین از این جهت گواردیولا احتمالا در تیم درستی حضور دارد.
لیورپول در دهه 80 با سبک فوتبال پاس-حرکت شناخته میشد ولی در دوران لیگ برتر آنها به تیمی با ضدحملات مرگبار تبدیل شده اند. در دوران ژرار هولیه، رافا بنیتس و برندان راجرز، قرمزها خیلی خوب حملات مسقتیم انجام میدادند. راجرز که به خاطر تیکی تاکاهای دوران حضورش در سوانسی مشهور بود، در فصل اولش در لیورپول خیلی سریع تیمی را ساخت که حملات برق آسا میکرد و تا آستانه قهرمانی نیز پیش رفت.
گواردیولا اما دربرابر چنین چیزهایی بسیار مقاوم است. سبک کلوپ در بریتانیا خیلی طبیعی به نظر میآید، هر چند که بازی تیمهای او شاید از بازیهایی که قبلا در انگلیس دیده بودیم، سرسختانه و هوشمندانه تر باشد. در حقیقت فوتبال انگلیس در پیدا کردن هویت خود در سالهای اخیر دچار مشکل شده و در بین دو سبک فوتبال برتر دهه اخیر یعنی آلمان و اسپانیا، به نظر آلمان بیشتر الگو بوده است.
پرس و ضدپرس شاگردان کلوپ در دیدار این هفته مسلما بسیار جذاب خواهد بود زیرا گواردیولا معمولا خیلی خوب مقابل حریفانی که فضاها را بر رویش بسته اند، کار میکند. منچسترسیتی روی شروع بازی از دفاع پافشاری میکند، رویکردی که در بلند مدت مشکلات زیادی برای تیم به وجود آورده است. کلودیو براوو و جان استونز، دو خرید گواردیولا اشتباهات زیادی در پاسکاری هایشان داشته اند.
شکی نیست که کلوپ از مهاجمانش میخواهد روی پای مدافعان هجوم برده و باعث اشتباه کردن آنها شوند. این همان کاری بود که لیورپول در پیروزی 4-1 اش در اتحاد انجام داد. هر چند آن موقع مقابل تیم پیگرینی قرار گرفته بودند ولی در بازی امروز احتمال اینکه چنین اتفاقاتی تکرار شود، وجود دارد.
گواردیولا یک بنیادگرای کامل نیست ولی به بازیکنانش دستور داده که هر گاه لازم بود باید پاس را به هر چیز دیگری ترجیح دهند. با این حال یکی از معدود مثالهای بازی مستقیم و استفاده از توپ های هوایی تیم های گواردیولا به زمان حضور او در بایرن و تقابلش با دورتموند کلوپ بوده است.
او از خاوی مارتینس که پیش از آن در خط دفاع و هافبک دفاعی بازی میکرد، در پست هافبک هجومی استفاده کرد و نزدیک به ماریو مانژوکیچ او را به کار گرفت. این بدین معنا بود که بایرن میتوانست با بازی مستقیم توپ را به محوطه حریف برساند و آنجا از برتری قدی خود استفاده کند. وقتی بایرن کنترل بازی را در دست میگرفت و از پرس های شدید دورتموند جان سالم به در میبرد، مارتینز به پست اصلی اش باز میگشت تا مالکیت توپ را کنترل کند.
این تغییر در بازی هجومی بایرن تاثیر خاصی نداشت. بایرن در آن بازی 3-0 پیروز شد ولی این برتری را به کمک تعویض های خیلی خوبش به دست آورد و نه این ترکیب و رویکرد. غیرمنطقی نیست اگر بگوییم گواردیولا از چنین سیستمی در دیدار امروز استفاده کند.
شک و شبهه های زیادی درباره اینکه آیا سیتی میتواند از پرس سنگین لیورپول عبور کند وجود دارد و این شک و شبهه ها با مصدومیت ایلکای گوندوگان که متخصص چنین کاری بود بالا گرفته است. سرخیو آگوئرو اسلحه تعیین کننده کلوپ خواهد بود و پس از اینکه 4 بازی محرومیت را پشت سر گذاشته، حالا عطش بالایی برای بازی کردن دارد. او در پشت خطوط دفاعی حریف با سرعت نفوذ میکند ولی برای حملات هوایی، شاید گواردیولا از یحیی توره در نقش خاوی مارتینس استفاده کند.
توره مثل مارتینس توانایی بازی کردن هم در خط دفاع و هم در خط میانی را دارد و در دیدار مقابل لسترسیتی نیز به وضوح قابل مشاهده بود که توره در خط حمله به کار گرفته شده است. شاید عجیب نباشد که در آنفیلد چنین چیزی را مشاهده کنیم و وقتی سرعت بازی افت کرد، داوید سیلوا یا کوین دی بروین در پست شماره 10 برای حمایت از آگوئرو به کار گرفته شوند.
با این حال، واقعیت در زمین دیده میشود و به نظر میرسد از سوی هر دو مربی خلاقیت های زیادی مشاهده کنیم. دو رویکرد متضاد و دو مربی که قابلیت این را دارند مقابل سیستم حریف بهترین دفاع را انجام دهند و نقاط ضعف خود را بپوشانند.
منبع: ESPN
ترجمه: روزبه مهری