تراژدی یک اسطوره؛ روزی که همه آرژانتین گریست

تراژدی یک اسطوره؛ روزی که همه آرژانتین گریست

وبسایت رسمی برنامه نود - پرونده دوپینگ دیگو مارادونا در جام جهانی 1994 یکی از تلخ ترین اتفاقات تاریخ فوتبال بود، اتفاقی که برای همیشه به حضور این اسطوره آرژانتینی در جام جهانی خاتمه داد و دنیا را شوکه کرد. پس از گذشت 22 سال، هنوز این پرونده جنجالی دارای زوایای پنهان و قابل بحثی بوده که سعی می کنیم شما را در جریان آن حادثه تلخ اما مهم تاریخ فوتبال قرار دهیم.

به گزارش وبسایت نود، دیگو مارادونا پس از حضور شکوهمندانه در فینال دو جام جهانی پیاپی، به یک باره از عرش به فرش افتاد. اگر از زندگی فوتبالی «ال دیگو» یک فیلم بسازیم، مطمئناً تم این فیلم هیچ سنخیتی با فیلم های هندی نخواهد داشت. یک فیلم تراژیک با پایانی غمبار و انتهایی بی کران که خود مخاطب باید بخواند حدیث مفصل از این مجمل.

در حد فاصل بین آخرین روزهای بهار و نخستین روزهای تابستان 1994 هستیم. آمریکایی های بیگانه با فوتبال برای اولین بار میزبان یک تورنمنت به عظمت جام جهانی 1994 هستند. کلکسیونی از ستاره ها وارد خاک آمریکا شده اند تا برای فتح جام جهانی با یکدیگر رقابت کنند. در میان همه این ستاره ها، یک نفر هست که عنوان ستاره برایش کوچک به نظر می رسد. دیگو آرماندو مارادونا با بازوبند کاپیتانی و به ناچار وارد آمریکا شده است. دولتی که مارادونا سال ها برای مبارزه با آن و بنیاد امپریالیستی اش تلاش کرده و از اعتبار خویش در راستای نیش و کنایه به آمریکا استفاده می کند.

تیم ملی فوتبال آرژانتین با کاپیتانی دیگو مارادونا به عنوان نایب قهرمان جام جهانی 1990 پا به خاک آمریکا گذاشت. آلبی سلسته شروع خوبی در این جام داشت و مارادونا یک گل هنرمندانه را درون دروازه یونان قرار داد اما شادی بعد از گل مارادونا تبدیل به غمناک ترین شادی تاریخ فوتبال شد. در پیروزی 4-0 مقابل یونان بود که مارادونا گل سوم آلبی سلسته را با هنرنمایی هر چه تمام تر به ثمر رساند تا در عرض چند دقیقه از یک چهره منفور در روزنامه های آرژانتینی تبدیل به یک قهرمان ملی شود.

«ال دیگو» به سمت دوربین دوید و فریاد خشم خود را جلوی لنز آن خالی کرد بر سر همه آنهایی که ناجوانمردانه علیه او می گفتند و می نوشتند. میکروفون کنار دوربین صدایش را ضبط کرد. چشم هایش متورم شده بود، گردن بند طلایی اش از زیر پیراهن بیرون زده و دور گردنش خودنمایی می کرد و انگار که در پوست خود نمی گنجید. انگار که این گل را سیلی محکمی می دانست بر دهان همه آن یاوه گویان و دشمنان، انگار که می دانست این گل یک گل ابدی است ولی هرگز فکر نمی کرد که آخرین گل او در جام جهانی باشد.

او قهرمان یک ملت بود و نماد حمایت از فقرا و ایستادگی مقابل زورگوها اما در این فریم دوربین، انگار قاتلی دیوانه است که فریاد می کشد و تهدید می کند، رگ گردنش برجسته شده و آن چهره دوست داشتنی و آرامش بخش را برای کودکان پا برهنه کشورش ندارد. آن غروب لعنتی پنجشنبه 30 ژوئن 1994 در هتل شرایتون پارک پلازا دالاس بود که همه چیز را خراب کرد. همه آن شادمانی ها را موقتی کرد و آنها را بر باد داد.

خبرنگارها دور و برش را گرفته بودند و دیگر خبری از آن فریادها نبود. دیگر خبری از شور و شعف مارادونایی اش نبود، اخم هایی گره کرده، صدایی که رمق نداشت، کلامی که دیگر شمرده شده بود، سری که به پایین افکنده شده بود، خسته بود و خستگی او را به زانو در آورده بود، به آهستگی به پرسش های خبرنگارها پاسخ می داد، بر خلاف همیشه تُن صدایش دیگر بالا نمی رفت و زمان چه دیر برای او می گذشت.

خیلی سخت است که یک قهرمان دیپورت شده از جام جهانی باشی و در محاصره خبرنگارها محکوم به پاسخ گویی:

آنها پای مرا بُریدند، این یک تجارت کثیف است. خیلی دوست داشتم که به هاوه لانژ و بلاتر ایمان بیاورم اما بعد از این اتفاق... خب! من نمی خواهم دیگر چیزی بگویم!

سم هاو فرهوفک خبرنگار نیویورک تایمز در اول ژولای 1994 در یک کنفرانس خبری در شهر دالاس حضور یافت و خبری را به همه دنیا مخابره کرد تا اهالی کره زمین را مات و مبهوت سازد. 6 ساعت مانده به آغاز مسابقه آرژانتین و بلغارستان بود که اگر مارادونا بازی می کرد، آن گاه به رکورد 23 بازی در جام جهانی می رسید.

«مارادونا به علت استفاده از ماده ممنوعه افدرین از جام جهانی 1994 اخراج شد!»

دنیا بر سر آرژانتینی ها، آرژانتین دوستان، مارادونایی ها و عاشقان فوتبال خراب شد. ترک عادت موجب مرض بود، مگر جام جهانی بدون مارادونا هم امکان دارد؟ «ال دیگو» در 3 دوره قبل جام جهانی توانست پیراهن آلبی سلسته را بپوشد. حماسه دست خدا و دریبل زدن تیم انگلیس!، فتح جام جهانی 1986 در آزتک مکزیکو سیتی، رساندن تیم درب و داغان آرژانتین به طور یک تنه به فینال جام جهانی 1990 و حال شروعی خوب در جام جهانی 1994 باعث شده بود تا خیلی ها فکر کنند که اول مارادونا بود و بعد جام جهانی!

یک گل و یک پاس گل در دو بازی نخست مقابل یونان و نیجریه و دریبل هایی که هنوز هم مارادونایی بودند اما نه به سرعت و چالاکی گذشته باعث شد تا عاشقان فوتبال بعد از مدت ها شکمشان را صابون زده که یک بار دیگر هنر مارادونا را ببینند. همگی حدس می زدند که این آخرین جام جهانی «ال دیگو» 33 ساله است پس باید قدر این لحظات را دانست. مارادونا فصل 92-1991 را به علت محرومیت ناشی از مصرف کوکائین از دست داده بود و فیفا نگاه خوبی به او نداشت. همان محرومیت منجر به جدایی مارادونا از تیم ناپولی شد. به هر حال فیفا تصمیمش را گرفته بود و آن را در 30 جولای طی یک کنفرانس خبری علنی کرد. واکنش مارادونا چنین بود:

آنها مرا از فوتبال بازنشسته کردند. فکر نکنم که بخواهم انتقامی بگیرم اما روح من خُرد شد.

بازیکن های آرژانتین هم قسم شدند تا به خاطر مارادونا مقابل بلغارستان پیروز شده و این برد را به کاپیتان افسانه ای تقدیم کنند اما آنها نتوانستند در مقابل این شوک بزرگ که فقط 6 ساعت پیش از بازی مقابل بلغارستان علنی شده بود، کمر راست کنند. آرژانتین در آن بازی با نتیجه 2-0 باخت و از صدر جدول گروه به رتبه سوم نزول کرد. دکتر میشل دی هوگ عضو وقت کمیته اجرایی فیفا گفت:

مارادونا از چند نوع ماده مخدر و داروی ممنوعه استفاده کرده بود زیرا در یک دارو، 5 ماده متفاوت یافت نمی شود! هیچ دارویی وجود ندارد که همه این مواد ممنوعه را یک جا داشته باشد.

فیفا مدعی شد که 5 ماده ممنوعه متفاوت یعنی افدرین، فنیل پروپانولامین، شبه افدرین، ضد شبه افدرین و متیل افدرین در نمونه مارادونا وجود داشت اما فیفا هیچ اشاره ای به میزان هر یک از این مواد در نمونه او نکرد. حتی برخی گمانه زنی ها حکایت از این موضوع می کرد که مارادونا برای کاهش وزن از داروهایی با مشتقات مشابه آدرنالین استفاده کرده که علاوه بر کاستن وزن موجب افزایش انرژی نیز می شود.

به هر حال این واقعیت قابل کتمان نبود که مارادونا پیش از شروع جام جهانی 1994 ، وزن خود را حدود 26 پوند کاش داده بود. این نمونه پس از دیدار آرژانتین مقابل نیجریه در فاکسبورو گرفته شد اما هیچ کس نفهمید که چرا در انتخاب تصادفی دو بازیکن آرژانتین برای انجام آزمایش دوپینگ، نام مارادونا در این قرعه افتاد. وقتی آزمایش اول مارادونا مثبت شد، یک بار دیگر نمونه را به آزمایشگاه پیشرفته دانشگاه U.C.L.A فرستادند ولی جواب این آزمایش نیز مثبت بود.

سپ بلاتر که در آن زمان دبیر کل فیفا بود و حدود 20 سال بعد در اوج رسوایی از ریاست فیفا کنار گذاشته شد، پس از این اتفاق گفت:

اگر جواب آزمایش بازیکن دوم آرژانتین هم مثبت بود آن گاه نتایج بازی های این تیم را تغییر می دادیم ولی صرفاً نمونه یک بازیکن (مارادونا) مثبت بود.

به هر حال آرژانتین در جام باقی ماند و به عنوان تیم سوم از گروه خود صعود کرد اما مارادونا را از جام جهانی 1994 کنار گذاشتند تا او سومین بازیکن تاریخ جام جهانی شود که به چنین سرنوشت شومی دچار شده است. ارنست ژان ژوزف بازیکن تیم ملی هائیتی در جام جهانی 1974 به علت استفاده از یک ماده ممنوعه که هرگز نام آن فاش نشد، ویلی جانستون بازیکن تیم ملی اسکاتلند در جام جهانی 1978 که به علت استفاده از فنسامفامین از مسابقات اخراج گردید و نفر سوم که دیگو مارادونا بود.

لوئیز وینکر نویسنده ورزشی روزنامه کلارین چاپ آرژانتین در یک مصاحبه تلویزیونی در همان روز گفت:

مردم آرژانتین شوکه شده اند و نمی توانند چنین اتفاقی را باور کنند. اغلب آنها بیش از این که عصبانی باشند، غمگین به نظر می رسند.

واقعیت این بود که پیش از شروع جام جهانی 1994 بسیاری از روزنامه های آرژانتین از دیگو مارادونا بابت اضافه وزن و حواشی مفرط در زندگی شخصی انتقاد می کردند. درگیری های او با پلیس و یا ضرب و جرح چند خبرنگار و یا مصرف کوکائین و اضافه وزن بهانه هایی بود تا مارادونا در سیبل انتقادات قرار بگیرد. تیم ملی آرژانتین در مسیر راهیابی به جام جهانی 1994 دچار مشکل شد و با دشواری فراوان توانست در پلی آف از سد استرالیا عبور کرده و جواز صعود را بگیرد که همین اتفاقات بهانه خوبی برای انتقاد از مارادونا و تیم ملی بود.

شاید مارادونا برای خروج از زیر بار این فشارهای وحشتناک تنها راه حل را استفاده از داروهای کاهش وزن می دید تا دیگر کسی به او بابت چاقی گیر ندهد. مارادونا در آستانه پرواز به آمریکا برای حضور در جام جهانی 1994 گفت:

از همه آنهایی که گفتند من چاق هستم و دیگر آن مارادونای فوق العاده نیستم، خسته شده ام. آنها مارادونای واقعی را در جام جهانی خواهند دید.

دیگو مارادونا همیشه از فیفا و بالاخص ژائو هاوه لانژ رئیس برزیلی وقت فیفا متنفر بود. هاوه لانژ پس از اعلام رسمی این خبر گفت:

من عاشق همه این بازیکن ها هستم. آنها مثل فرزندان و نوه های من هستند اما ما نمی توانیم دروغ بگوییم، واقعیات پزشکی نمی توانند دروغ بگویند و باید حقیقت را پذیرفت.

جمله اریک کانتونا ستاره کم نظیر فوتبال در آن روزها و ستاره کاریزماتیک سینما در این روزها را چه کسی می تواند فراموش کند؟ او یک سال پس از آن اتفاق شوم گفت:

اگر دنیای موسیقی یک موتزارت داشت، اگر دنیای شعر یک رمبو (شاعر مطرح فرانسوی  در قرن نوزدهم) داشت، دنیای فوتبال هم یک مارادونا دارد.

مقایسه ای که کانتونا داشت یک مقایسه اتفاقی نبود بلکه دریایی حرف در آن نهفته است. رمبو شاعری بود که بهترین کارهای خود را در سنین 19 تا 20 سالگی نوشت و همواره به استعمار مردم آفریقا معترض بود و علیه قدرتمندان انتقاد می کرد. قطعات موسیقی موتزارت نیز دنیایی از پیام بود و هست برای مردم دنیا و جالب این که کانتونا معتقد بود که مارادونا همان نقش را در دنیای فوتبال ایفا کرده است. مارادونا در روز 30 ژوئن 1994 همه نبوغ و استعداد خویش را با عطش سیری ناپذیری به باد فنا داد و در حقیقت خودکشی کرد.

حامیان دیگو مارادونا معتقدند که او پیش از بازی مقابل نیجریه دچار سرماخوردگی شده و بینی اش کاملاً گرفته بود و به ناچار از داروهای خاصی استفاده کرده است. پیش از شروع جام نیز استفاده از داروهای کاهش وزن توسط او یک امر طبیعی به نظر می رسد. اعتراض مارادونا و هوادارانش به این تصمیم فیفا حول این استدلال است که می گویند در نمونه مارادونا هیچ ماده مخدری وجود نداشت و احتمالاً این یک تصمیم سیاسی، مافیایی و یا پاپوشی برای خراب کردن چهره اسطوره ای «الهه فوتبال» بود.

مارادونا پس از دوره ناموفق در سویا دوباره به آرژانتین برگشته و برای بازگشت به روزهای اوج از پروفسور فرناندو سینیورینی و دانیل چرینی مربی بدنساز کمک می گرفت. 12 ماه پیش از شروع جام جهانی 1994، تغذیه و تمرینات انفرادی مارادونا تحت نظر این دو متخصص انجام می شد. با تأسف باید گفت که چرینی با در یک پرونده دوپینگ در سال 1989 نقش داشت  و حتی پروفسور سینیورینی به روش های کوتاه مدت کاهش وزن چرینی مظنون بود.

این پرونده مشکوک مارادونا در جام جهانی 1994 به قدری پُر حرف و حدیث بود که حتی یک کتاب نیز درباره آن نوشته شد. مارسلو مورا فوتبال نویس متخصص منطقه آمریکای جنوبی کتابی تحت عنوان « El Ultimo Maradona» نوشت تا به قول خودش «غمگین ترین روز آرژانتین» را در آن تشریح کند.

فیفا بعدها به این نتیجه رسید که مارادونا آگاهانه از این مواد نیروزا استفاده نکرده و به همین دلیل در میزان محرومیت او تخفیف قائل شد. چرینی نیز که بازیگر اصلی این خیانت کثیف و بازی شوم بود توسط فیفا به مدت 15 ماه محروم گردید. اشتباه مارادونا این بود که به چرینی اعتماد کرد در حالی که بسیاری از ورزشکارها از او مشاوره می گرفتند ولی هرگز خودشان را تمام و کمال در اختیار برنامه های چرینی قرار نمی دادند.

دیگو مارادونا در سال 2011 فاش ساخت که خولیو گروندونا رئیس وقت فدراسیون فوتبال آرژانتین و نائب رئیس فیفا، بازیکن های این تیم را ترغیب به دوپینگ کرده و مواد ممنوعه را به اردوی این تیم می آورد. او مدعی شد که ممانعت از حضور افراد برای تست دوپینگ در مسابقه پلی آف راهیابی به جام جهانی 1994 بین تیم های آرژانتین و استرالیا توسط گروندونا صورت گرفت. مارادونا مدعی شد که پیش از بازی با استرالیا یک قهوه حاوی مواد نیروزا به بازیکن های آرژانتین داده شد. البته این اظهار نظرهای مارادونا هنگامی بیان شد که خولیو گروندونا قرارداد وی به عنوان سرمربی تیم ملی آرژانتین را تمدید نکرد.

محمدرضا شعاعی

4464