به گزارش "ورزش سه" به نقل از روزنامه گل، شیث رضایی این روزها با قدرت و انگیزه بسیار خوبی به دنبال موسیقی است و آهنگهای جدیدی را با همکاری رضا شیری و مسعود جهانی منتشر میکند.البته این تمام ماجرای شیث نیست چون او هنوز عاشق فوتبال است و دلش حسابی برای مستطیل سبز، رفقایش و مهرداد اولادی که دیگر در بین ما نیست تنگ شده است.
*گفتی دلت برای مهرداد (اولادی) تنگ شده؟
خیلی... من و مهرداد با هم آمدیم تهران و از تیمملی جوانان با هم بودیم. او یکی از صمیمیترین دوستان من بود ولی این دو سال آخر رابطهمان خیلی کم شده بود. او به یک تیم دیگر گرفت و همین باعث شد که رابطهمان خیلی کم شود. نمیدانم چه شد که گفتند شب قبل از آن اتفاق ما با هم بودیم و این داستانها را درست کردند.
*کلا خیلی داستان داری.
چه داستانی؟! همه در مورد چیزهایی صحبت میکنند که این اواخر دیدهاند و در موردش حرف و حدیث درست شده. کسی نمیگوید که شیث هزار جور سختی کشیده و چطور خودش را از شهرستان به تهران و تیمملی رسانده است. باور کنید که وقتی به تیمملی نوجوانان دعوت میشدم و اردوی تیمملی تعطیل میشد، توی پارک میخوابیدم. یک بار ساعت چهار صبح از خواب پریدم و دیدم که روی مورچهها خوابیدهام و آنها توی تنم رفتهاند. بعضی وقتها آنقدر بیپول میشدم که شلوارم را فروختم. با اینکه موهایم بلند بود، سشوارم را فروختم و به همین دلیل مجبور شدم که موهایم را هم بزنم. همیشه دوست داشتم که موهایم بلند باشد ولی چون توی آن دوران مجبور شدم که سشوارم را بفروشم، موهایم را زدم. همه فکر میکنند که فوتبالیستها آدمهای پولدار و بیغمی هستند ولی اینجوری نیست و ما هم دردسرهای خودمان را داریم و سختیهای زیادی کشیدهایم.
*خیلی عجیب هم فوتبالیست شدی.
دقیقا... مثل کسی که به مدرسه نرود و یهویی دانشجو شود. من بدون تیم باشگاهی به تیم ملی رسیدم و حتی پیراهن پرسپولیس را پوشیدم.
*خیلی هم پرسپولیسی بودی؟
خیلی... سال دوم، سومی که در پرسپولیس بودم، حتی مصاحبههای بازیکنان روبرو را میخواندم. یعنی اگر کسی توی مصاحبهای میگفت که به پرسپولیس گل میزنم، ناراحت میشدم و میخواستم که هر طور شده توی زمین بزنمش. آنقدر دور و برش میرفتم که یک جا توپ را بگیرد و آنجا بود که یک تکل بد روی پایش میزدم. من تا آخرین بازی که در پرسپولیس بودم جنگیدم و عاشق این تیم بودم.
*اختلاف با علی دایی هم سر همین چیزها بود؟ چون میخواست گل بزند؟
دوست ندارم پشت سر کسی حرف بزنم ولی شروع داستان ما از بازی پرسپولیس – سایپا بود که کمیته انضباطی مرا یک جلسه محروم کرد و دایی را چهار جلسه. اخلاقهایمان شبیه هم نبود و این مشکلها درست میشد.
*پس چطور دایی تو را به تیمملی دعوت کرد؟
نمیدانم... برای خودم هم عجیب بود... در این مورد از خود دایی سوال کنید. تنها مشکلی که علی دایی داشت این بود که دهنبین بود. تا یک نفر حرفی میزد، دایی باور میکرد و همان داستان میشد. وگرنه من ایشان را دوست دارم و شک نکنید که او از بزرگان فوتبال ایران است.
*فیروز کریمی هم دهنبین بود؟ با او چرا دچار داستان شدی؟
من همیشه از آقا فیروز تعریف کردم و او بود که مرا از دفاع کناری به دفاع میانی آورد. نمیدانم از چه صحبت میکنید چون من و کریمی هیچوقت مشکلی نداشتیم.
*بعد از صبا به پرسپولیس برگشتی و دایی تو را نیمکتنشین کرد.
وقتی دایی آمد ما قهرمان جام حذفی شدیم. سه هفته گذشت و من بیرون بودم. حتی تمرین هم نمیکردم. توی آن سه هفته، هفت تا گل خوردیم و این اصلا خوب نبود. خیلی عصبانی بودم. داشتم سکته میکردم که گفتن با اشجاری و محمد غلامی از استیلآذین معاوضه شوم! چون قبول نکردم مرا به تیم جوانان پرسپولیس فرستادند و گفتن که همراه تیم جوانان تمرین کن. من هم حرفی نزدم و چون پرسپولیس را دوست داشتم، گفتم چشم.
*در یک برهه هم قرار شد تعهد بدهی.
بله... گفتند تعهد بده و منشور اخلاقی اعلام کرده که من باید اینجوری قرارداد ببندم. من هم گفتم که بروند از هر باشگاه، کلانتری، پلیس و هر جایی که میخواهند استعلام بگیرند. تعهد ندادم و زیر بار حرف زور نرفتم.
*توی خوانندگی که از این داستانها نداری؟
یکی از بزرگترین چیزهایی که توی ذهنم است این است که کنسرت بگذارم و پرسپولیسیها را به سالن بکشانم. فکر میکنم که هفتاد، هشتاد درصد مردم از من راضی هستند چون میدانند که شیث پرسپولیسی است و رنگش تا آخر عمر قرمز است.
*پس یک جورایی آرزویت برگزاری کنسرت است.
بله... خیلی دوست دارم... دلم میخواهد علی پروین، علی کریمی، حمید استیلی، مجتبی محرمی، فرشاد پیوس، عابدزاده و... در کنسرتم باشند. هر چه باشد آنها خانواده من هستند و دوستشان دارم. دلم میخواهد جلوی آنها بخوانم.
*از پرسپولیس چه خبر؟ بازیهای پرسپولیس را که دنبال میکنی؟
پرسپولیس تیم عزیز من است ومن همیشه پرسپولیس را دوست دارم. مگر میشود که پرسپولیس را دنبال نکرد و بازیهای پرسپولیس را ندید. من همیشه بازیهای پرسپولیس را دنبال میکنم و خوشحالم که در حال حاضر پرسپولیس شرایط خوبی دارد و خدا را شکر بازیهای خوبی انجام میدهد. فعلا که جایگاه پرسپولیس در بازیهای لیگ خوب است و اگر اتفاق عجیبی نیفتد، پرسپولیس بدون دردسر و قبل از پایان بازیهای لیگ قهرمان میشود اما در آسیا داستان فرق میکند و من فکر میکنم که پرسپولیس میبایستی با شرایط بهتر و نیمکت قویتری راهی بازیهای آسیایی میشد. همانطور که دیدید بعد از محرومیت و مصدوم شدن بعضی از بازیکنان پرسپولیس به مشکل خورد و بازیکن جانشین نداشت. من فکر میکنم که پرسپولیس باید قبل از بازیهای آسیایی تقویت میشد.
*وضعیت خط دفاع پرسپولیس را چطور ارزیابی میکنی؟
به نظر من پرسپولیس تا الان در لیگ خوب بوده و کمترین گل خورده را دارد ولی در این بازیهای آخر بهخاطر تغییراتی که بهوجود آمد، کمی اوضاع بهم ریخت و پرسپولیس گل خورد. من معتقدم که این اشکالات با تدابیر برانکو حل میشود و احتمالا پرسپولیس میتواند در بازیهای آینده بهتر و قویتر ظاهر شود.
*دوستداشتی که در این پرسپولیس بازی کنی؟
پرسپولیس یک شرایطی دارد که من همیشه دوست دارم در آن بازی کنم. پرسپولیس آنقدر جذابیت دارد و آنقدر دوستداشتنی است که آدم همیشه و تحت هر شرایطی دوست دارد در آن بازی کند... من همیشه عاشق پرسپولیس هستم.
*حتی در گفتوگو با برنامه 90 هم پیراهن پرسپولیس را پوشیده بودی.
(خنده) من همیشه پیراهن پرسپولیس را دارم...