آینده منچستریونایتد با مورینیو، سوال بزرگ هواداران شیاطین سرخ است.
به گزارش کاپ، چلسی تقریبا قهرمانی در لیگ برتر را قطعی کرده اما دیوانهسری فعلِی و نکته غیر قابل پیشبینی، ماندن مشکوک سرمربی یکی از همان 2 تیم همیشه در کورس قهرمانی در اواسط و اواخر دهه 90 و آینده پرافتخارترین تیم انگلیس با جانشین لوئیس فنخال است.
عصر جدید
مورینیو در منچستریونایتد موفق میشود؟ با توجه به فلسفه منچستریونایتد، نه و با توجه به وضعیت فعلی، احتمالا! فلسفه تهاجمیترین و پرامتیازترین تیم تاریخ لیگبرتر بر مبنای هجوم بنا شده است. درعصر فرگوسن، تیم به جای شیوه فعلی مبتنی بر حفظ توپ، خیلی سریع تغییر فاز میداد و فقط به وقت اضطرار فوتبال واکنشی به نمایش میگذاشت مورینیو اما درجهت مخالف، نقشههایش را براساس برنامههای رقیب میچیند و این موضوع با توجه به فلسفه نهادینه شده در باشگاه سرخ پوش از زمان مربیگری سرمت بازبی فقید، باشگاه را دچار آشفتگی تاکتیکی میکند. مورینیو عاشق بازی دفاعی است؛ هر چند در حال حاضر با این مهره تهاجمیترین روی خودش را نشان داده است.
روزهای بیخاطره
تیم فعلی جوانان خوبی دارد.صرفنظر از آنچه در آینده خواهیم دید، مکنیر، مارسیال، دیپای، لینگارد، کامرون جکسون و پریرا، بازیکنانی بودند که یا توسط فنخال خریداری شدند یا به دستور او از چشمه لایزال آکادمی باشگاه به تیم اصلی فراخوانده شدهاند. پس میراث عظیمی برای مورینیو آماده است. فراموش نکنید در حال حاضر 19 بازیکن زیر 23 سال در تیم شیاطین سرخ حضور دارند. برخلاف فنخال، ساختار مورینیو از آنجایی که برمبنای بازی پرفشار و تدافعی است، تنها در بازه زمانی حضور خودش در یک تیم (عمدتا حداکثر 3 فصل) جواب میدهد و چلسی،اینتر و رئالمادرید پس از جدایی او، نشانی از فوتبال مورینیویی نداشتند.
موفق، موفق
قای خاص تیمی را از فنخال تحویل گرفت که از میانگین سنی 25 سال برخوردار است؛ مطلوبترین سن برای پروژه قهرمانیسازی مورینیو در عرض 3 سال.سرمربی پرتغالی با میانگین سنی 26 سال، پورتو را قهرمان اروپا کرد، با چلسی دارای میانگین 27 سال سن، 2 فصل متوالی قهرمان انگلیس شد، اینتر او میانگین 27 سال سن را داشت و در دومین فصل مربیگریاش در رئالمادرید، برنابئو، تیمی 26 ساله را در میدان میدید. از طرفی، بازیکن مطلوب نظر مورینیو در تیم فعلی کم نیستند.آیا تفاوت مورینیو و فنخال، به نفع منچستریونایتد خواهد بود یا به ضرر این تیم؟ این تفاوت در گفتههای چند سال قبل فنخال نمود یافت: او اعتقاد بیشتری به دفاع دارد. فلسفه من این است که همیشه باید حمله کنیم. معتقدم ما باید مردم را سرگرم کنیم. فلسفه ژوزه، روی برد به هر قیمتی بنا شده و این تفاوت ماست.