داستان هایی از تاریخ فوتبال ایتالیا؛ از پیرلی تا آنیلی، خون تازه در رگ کالچو

داستان هایی از تاریخ فوتبال ایتالیا؛ از پیرلی تا آنیلی، خون تازه در رگ کالچو

وبسایت رسمی برنامه نود - درگیری های بین هواداران بولونیا و جنوا در پلی آف قهرمانی ایتالیا در سال 1925 فصل تازه ای از جنجال ها بود. فوتبال ایتالیا در اوج حاکمیت فاشیست ها، بهترین پناه برای مردم این سرزمین محسوب می شد اما در آن سال های سیاه و پُر آشوب، فوتبال نیز همچون بسیاری از شئون جامعه ایتالیایی، بوی خون می داد.

به گزارش وبسایت نود، ناامنی و نارضایتی جاری در ارکان فوتبال ایتالیا حتی به داورها نیز سرایت کرد. داورهای لیگ ایتالیا از فشارهای فزاینده به خود در اواسط دهه 1920 ناراضی بودند. جووانی مائورو رئیس کمیته داوران طی یک نامه محرمانه خواستار مراقبت بیشتر از اعضای کمیته و کنترل کمتر بر فعالیت های آنها شد. برخی از باشگاه های بزرگ ایتالیایی به طور محرمانه یک لیست سیاه از داورها تهیه کرده و مائورو رئیس کمیته داوران می خواست در برابر این گزینش های غیر قانونی باشگاه ها ایستادگی نماید. وی در مجله اش تحت عنوان «داور»، خواستار ایجاد فضایی توأم با احترام به جامعه داوری شد. به زعم جووانی مائورو، نوع برخورد با داورها در فوتبال ایتالیا هیچ سنخیتی با اصل احترام به قاضی نداشت و برخورد با آنها همچون یک دلقک بود.

مسابقه تیم های کاساله و تورینو در سال 1926 به علت آن چه که «فقدان متانت روحی داور» دانسته شد، به طور رسمی ملغی گردید تا نشانه ای باشد برای مبارزه علیه داوری جانبدارانه. این لکه ننگ روی پیشانی داورها باعث شد تا آنها به سوی اعتصاب هُل داده شوند. در پی جنگ جهانی اول، تقریباً همه ایتالیایی ها به سوی رفتارهای اعتصابی سوق داده شدند. به هر حال داورها هرگز از کار خود دست نکشیدند ولی در اواسط دهه 1920، این تابو شکسته شد.

تیم تورینو در سال 1927

تصویب قانون ویارجو؛ خارجی ها و آماتورها ممنوع

این اتفاق تبدیل به یک امر عادی شد که مرد سیاه پوش (داور) از حضور در زمین مسابقه امتناع کند. این رفتار تهاجمی داورها یک شانس بزرگ برای فاشیسم بود تا اراده خود را به فوتبال ایتالیا تحمیل کند. یک کمیسیون ویژه برای خاتمه دادن به چالش های مسابقات فوتبال و برنامه ریزی برای ایجاد اصلاحات در برگزاری این رقابت ها تشکیل شد. در سال 1926، مصوبه این کمیسیون منجر به ایجاد «Viareggio Charter» گردید که مهم ترین قوانین مصوب فوتبال ایتالیا از سال 1909 و مبنایی برای سازمان دهی مجدد کالچو تحت رژیم حاکم گردید.

فدراسیون فوتبال ایتالیا در سال 1926 و در اوج انشقاق ها، درگیری ها و رسوایی ها یک اتحاد تحمیلی از بالا را پذیرفت. قوانین موسوم به «Viareggio Charter» در همان دهکده ساحلی به تصویب رسید که بزرگ ترین تظاهرات فوتبالی را از سال 1920 به یادگار داشت. قوانین جدید مصوب در ویارجو به معنای انقلابی بزرگ در فوتبال ایتالیا بود که مهم از همه، حرفه ای گری را تبدیل به یک امر اجباری کرد.

با افزایش تعداد بازیکن های فوتبال، وقت آن فرا رسیده بود تا بازیکن های تمام وقت و سایر بازیکن های آماتور و نیمه وقت وارد پروسه یکسان سازی شوند. همچنین این قوانین جدید، حضور بازیکن های خارجی را در فوتبال ایتالیا ممنوع کرد. حدود 80 بازیکن خارجی از کشورهای مختلف همچون مجارستان و اتریش در فصل 26-1925 لیگ ایتالیا شاغل بوده و به موجب این قانون، راهی جز کار در محلی دیگر یا با عنوانی دیگر نداشتند. برخی از آنها مانند آرپاد وِیش مجارستانی به شغل مربیگری روی آوردند. این مربی مجارستانی در فصل 30-1929 به همراه اینتر فاتح لیگ ایتالیا شد و سپس دو عنوان قهرمانی دیگر را روی نیمکت بولونیا در دهه 1930 به دست آورد.

بولونیا تحت هدایت آرپاد ویش در سال 1937، با شکست چلسی قهرمان تورنمنت  l'Expo Universelle شد

وقتی که خرید بازیکن های مجارستانی و اتریشی ممنوع شد، بسیاری از باشگاه های ایتالیایی به سراغ استعدادهای کشور خود رفته و حتی برخی از شهروندان شان را که برای کار، به خارج از کشور مهاجرت کرده بودند، متقاعد به بازگشت نمودند. به افرادی که ریشه ایتالیایی داشته ولی در خارج از این کشور متولد یا زندگی می کردند، اصطلاحاً «Oriundi» گفته می شد. ممنوعیت حضور غیر ایتالیایی ها در فوتبال این کشور تا انتهای دهه 1940 ادامه یافت.

از فصل 30-1929، رقابت های فوتبال باشگاهی ایتالیا را سری آ و سری ب نامیدند. لئوناردو آرپیناتی رهبر فاشیست ها طی یک اقدام عجیب، محل فدراسیون فوتبال ایتالیا را از شهرهایی همچون میلان و تورین که جزو قدرت های سنتی فوتبال این کشور محسوب می شدند، دور کرده و به شهر بولونیا انتقال داد. وقتی که آرپیناتی در سال 1929 به سمت معاون وزارت خانه داخلی منصوب گردید، یکی از ساختمان های اداری فدراسیون فوتبال ایتالیا به شهر رم منتقل شد.

قوانین جدید مصوبه در ویارجو منجر به فروپاشی کمیته داوران شد اما علیرغم کاهش خودمختاری، موجب افزایش پرستیژ داوران گردید. همچنین یک کمیته ویژه برای انتخاب داوران برای هر مسابقه تشکیل شد ولی داورها همچنان آماتور باقی ماندند. جووانی مائورو که در جنجال موسوم به «دزدی بزرگ بولونیا» در سال 1925، شریک آرپیناتی بود، دوباره بر کرسی این کمیته تکیه زده و این مسئولیت را در دهه 1930 بر عهده گرفت. تصمیمات عجیب مائورو در رسوایی بزرگ 1925 هیچ تأثیری بر شغل وی نگذاشت و او همچنان مورد تأیید فاشیست های حاکم بود.

آرپیناتی چهره قدرت مند فوتبال و منتسب به حزب فاشیست

سال 1926 برای ایتالیایی ها یک سال کلیدی و ویژه بود زیرا بنیتو موسولینی در همین سال، انگیزه زیادی برای ایجاد دیکتاتوری بیشتر فاشیست ها در سرتاسر کشور داشت. آریپناتی در سال 1924، دستور ساخت یک ورزشگاه در بولونیا را دریافت و آن را در اکتبر 1926 طی یک مراسم رسمی حکومتی افتتاح کرد. موسولینی سوار بر اسب سفید و در میان تشویق حضار، وارد ورزشگاه بولونیا شد و شروع به سخنرانی کرد. او از افتتاح یک بنیاد فاشسیت خبر داد و سپس آرپیناتی به عنوان راننده ماشین لیموزین، سعی در خروج موسولینی از ورزشگاه داشت. در همین حین، یک گلوله به سوی ماشین موسولینی شلیک شد که از شال رهبر حزب فاشیسم ایتالیا عبور کرد. جمعیت نیز یک پسر 15 ساله مظنون را تا سر حد مرگ، مورد ضرب و شتم قرار دادند. آن پسر 15 ساله، آنتئو زامبونی فرزند یک آشوب طلب مشهور محلی بود. کل خانواده زامبونی به جرم تلاش برای مرگ رهبر حاکم ایتالیا، به تبعید فرستاده شدند ولی سال ها بعد، پلاکی به دست آمد که حاکی از مرگ زامبونی بود.

مورخین ایتالیایی تشکیک زیادی راجع به نقش زامبونی در آن حادثه داشته و بسیاری از آنها معتقدند که خود فاشیست ها یا حتی سرویس های جاسوسی ایتالیا عامل آن تیراندازی بودند. آرپیناتی به دلیل رفاقت با پدر آن شخص مظنون، از اعتبار خود نزد حاکمیت استفاده کرده و خواستار تأمین امنیت برای زامبونی شد. به هر حال افتتاحیه ورزشگاه بولونیا به طرز دراماتیکی خاتمه یافت. در نوامبر 1926 قانون جدیدی مصوب شد که قانون ممنوعیت مجازات مرگ در سال 1888 را ابطال کرد. در همان سال، کلیه روزنامه ها به جز نشریات وابسته به حزب فاشیست ممنوع شده و یک سرویس پلیس ویژه فاشیست ها تشکیل گردید. بدین ترتیب، آخرین بازمانده های آزادی بیان و دموکراسی نیز از سرزمین ایتالیا رخت بر بست.

فوتبال تحت قیومیت صنعت؛ از لاستیک پیرلی تا فیات

پیرو پیرلی یکی از صنعت گرهای بزرگ ایتالیا و از مؤسسین باشگاه میلان بود. وی یک کارخانه بزرگ تولید لاستیک را در سال 1872 در شهر میلان تأسیس کرد. او بین سال های 1908 تا 1929 باشگاه میلان را به پیش برد و نقش مهمی در ساخت ورزشگاه سن سیرو در سال 1926 داشت. پیرلی یکی از نخستین تجاری بود که پا به عرصه فوتبال گذاشت. سناتور بورلتی یکی دیگر از صنعت گرهای شهر میلان نیز بین سال های 1926 تا 1929 رئیس باشگاه اینتر بود. او علاقه زیادی به صنعت ساعت سازی، مراکز خرید و البته ورزش بسکتبال داشت.

شاید مهم ترین نقش بخش صنعت در تاریخ فوتبال ایتالیا به کارخانه خودرو سازی فیات مربوط باشد. کارخانه فیات در سال 1899 در تورین تأسیس و پس از جنگ جهانی اول، تبدیل به بزرگ ترین کارخانه ایتالیایی شد. در دهه 1920، فیات حدود 90 درصد ماشین های ایتالیا را تولید کرده و خانواده آنیلی نیز 70 درصد سهام آن را در اختیار داشتند. ادواردو آنیلی (فرزند جووانی مؤسس کارخانه فیات)، در سال 1923 و هنگامی که اندکی بیش از 30 سال داشت، کنترل باشگاه یوونتوس را در دست گرفت و تا سال 1935 به عنوان رئیس این باشگاه باقی ماند. یوونتوس در دهه 1930 به موفقیت های خیره کننده ای در فوتبال ایتالیا دست یافت. از آن پس، همواره کارخانه فیات به باشگاه یوونتوس منتسب شد. ادواردو آنیلی نیز همواره پسر خود یعنی جیانی را هنگام مسابقات یوونتوس به ورزشگاه می آورد. بعدها جیانی نیز روی کرسی ریاست باشگاه یوونتوس نشست و این مسئولیت را تا هنگام مرگ خود در سال 2003 ادامه داد.

ادواردو آنیلی به همراه پدرش در حال تماشای مسابقه یوونتوس

بزرگ ترین کمپانی ایتالیا همواره در کنار بزرگ ترین باشگاه ایتالیایی قرار گرفت و این مسئله همواره با عشق، نفرت، وفادارای یا حسادت همراه بود. ثروت باشگاه فیات باعث تبدیل یوونتوس به پُر افتخار ترین باشگاه ایتالیایی شد و این تیم هواداران زیادی را در سراسر کشور به دست آورد. کارخانه فیات همواره از یوونتوس برای تولید پول و ثروت استفاده کرد. پس از هر موفقیت نیز پاداش و حقوق بازیکن ها توسط همین کارخانه پرداخت می شد. به لطف همین حمایت ها و البته موفقیت ها، تعداد هواداران یوونتوس در دهه 1930 بیش از هر تیم دیگری بود.

در اواخر دهه 1920، فوتبال در ایتالیا تبدیل به یک ورزش محبوب شده و تیم ملی این کشور نیز اعتبار ویژه ای در سطح جهانی داشت. تجار و سیاست مدارها نیز در همین سال ها به اهمیت فوتبال پی برده و پول را در رگ های آن تزریق کردند. حالا دیگر کالچو را با بیشتر با نام فوتبال در ایتالیا می شناختند و این فوتبال نیز با آن بازی سنتی کالچو یا توپ بازی تعدادی از انگلیسی ها در زمین های حاشیه شهر تفاوت داشت. سرعت رشد فوتبال در ایتالیا مصداق بارز ضرب المثل «پیمودن یک شبه ره صد ساله» بود. فوتبال طی سه دهه نخست قرن بیستم به طور کامل در ایتالیا جا افتاد.

تیم میلان در فصل 26-1925 تحت مدیریت پیرلی

کالچو، داستان فوتبال ایتالیا ادامه دارد...

4464