آیا سامان قدوس پست 10 جدید تیم ملی است ؟

آیا سامان قدوس پست 10 جدید تیم ملی است ؟

بدون احتساب دروازه بان ها، در دو بازی مقابل توگو و روسیه، جمعا بیست و یک نفر به بازی گرفته شدند. حال آنکه محمدی و دژآگه مصدوم بودند و انصاری هم بازی نکرد.

به گزارش "ورزش سه"، از روزی که صحبت از سامان قدوس در تیم ملی ایران به میان آمد، گمانه زنی ها برای پستی که کی روش برای او در نظر گرفته شروع  شد. دو دلیل برای بازی گرفتن از هافبک اوسترسند در مرکز خط میانی تیم ملی وجود داشت: اول اینکه دعوت از او همزمان با خط خوردن مسعود شجاعی انجام شد. و دوم مصاحبه های متعددی بود که از این بزرگ شده سوئد با پدرومادری از اهواز، اینجا و آنجا می شنیدیم: "من پست 10 هستم. همانجایی که اشکان دژآگه بازی می کند".

پس چه چیزی طبیعی تر از این که منتظر هنرنمایی او در این پست باشیم؟ لذا وقتی در اولین بازی مقابل توگو، قدوس را در نقش بال چپ دیدیم، آنرا زیاد جدی نگرفتیم و منتظر بازی با روسیه ماندیم.

با شروع بازی مقابل روسیه، متوجه شدیم که نه خبری از قدوس است و نه سیستمی که در آن نیاز به هافبک بازیساز باشد. کی روش در کازان روی به سیستم 4-3-3 آورد که برخی آنرا 4-1-4-1 می نامند؛ ولی مراجع علمی فوتبال چنین اسمی را به رسمیت نمی شناسند و شیوع چنین اصطلاحی را زاییده بازی های کامپیوتری فیفا می دانند.

سه شنبه گذشته، عزت اللهی در راس مثلث میانی قرار داشت. جلوتر از او، امیری و ابراهیمی به عنوان دو پیستون چپ و راست انجام وظیفه می کردند و طارمی، آزمون و جهانبخش سه مهاجم خط حمله ما را تشکیل می دادند.

حدس می زدیم در نیمه دوم با ورود سامان قدوس، سیستم بازی نیز به 4231 تبدیل خواهد شد؛ ولی ملی پوش جوان ما یک راست رفت جای جهانبخش را پر کرد و کاوه رضایی در همان تاکتیک جای آزمون را گرفت. تا اینکه دقایقی بعد با آمدن اکبر ایمانی آب پاکی روی دستمان ریخته شد: حالا ما داریم 4231 بازی می کنیم، اکبر ایمانی پست 10 است و قدوس همچنان بال راست!

دو بازی نصفه و نیمه برای قضاوت روی اینکه، قدوس نهایتا برای چه پستی در نظرگرفته شده است کافی نیست. شاید شرط کی روش برای شاگرد جدیدش، پاس کردن چند واحد تطبیقی قبل از اشغال پستی کلیدی در تیم ملی باشد. اگر به حافظه مان رجوع کنیم، می بینیم انتقال اشکان دژآگه هم از بال راست به مرکز خط میانی، روندی طولانی داشت و بازیکن ولفسبورگ (در کنار شجاعی) یک شبه جانشین مجتبی جباری نشد.

*تصمیمات زیادی که هنوز گرفته نشده اند

کارلوس کی روش بعد از بازی اعلام کرد: "تا جام جهانی باید تصمیمات زیادی برای تیم ملی بگیرم". تصمیمات مورد نظر سرمربی تیم اول آسیا را می باید در دو بخش ارزیابی کرد: انتخاب سیستم(ها) تاکتیکی از یک طرف و نفرات مناسب برای اجرای برنامه ها. دو بخشی که در عین حال از یکدیگر تاثیر پذیرند. آیا شیوه تاکتیکی، محور اصلی است و نفرات بر حسب آن انتخاب می شوند؟ یا اینکه کی روش با توجه به ابزارهایی که در دست دارد سیستم مرجع خود را انتخاب خواهد کرد؟

به عنوان مثال اگر سیستم مرجع 4231 باشد، دو وینگر در زمین خواهند بود و نیاز به دو وینگر ذخیره هست. ولی با وجود تعداد زیاد وینگرهای با کیفیت که قابلیت بازی در دو پست دارند، کی روش مشکل می تواند روی برخی از اسامی خط بکشد. نمونه اش امیری است که در نقش پیستون چپ که قبلا حاج صفی هم آنرا تجربه کرده، خوب عمل کرد. یا جهانبخش، بال راست ما مقابل روسیه، که در همین تاکتیک 433 یک بار پشت سر انصاری فرد مسئولیت پیستون راست را به عهده داشته است.   

شرکت در یک تورنمنت، خصوصیات خودش را دارد. در بازی های مقدماتی، سرمربی پرتغالی تیم ملی می توانست به راحتی 23 نفر نهایی قبل بازی را با توجه به تاکتیکی که در مقابل یک تیم خاص انتخاب کرده به اردو دعوت کند؛ ولی این آزادی را در یک تورنمنت نخواهد داشت و نفرات، برای تمام بازی ها ثابت خواهند بود. حال مسائلی چون کارت های زرد و قرمز، مصدومیت ها و ریکاوری بین بازی ها را هم به آن اضافه کنید. به همین دلایل انتخاب هر نفر با ذخیره اش در یک پست با وسواس زیادی همراه است و نمی توان به سادگی مثلا از ذخیره های دفاعی کم کرد و سهمیه خط میانی را بالا برد.

بدون احتساب دروازه بان ها، در دو بازی مقابل توگو و روسیه، جمعا بیست و یک نفر به بازی گرفته شدند. حال آنکه میلاد محمدی و اشکان دژآگه مصدوم بودند و محمد انصاری هم بازی نکرد. یعنی از همین جمع، چهارنفر باید خط بخورند. بدون اینکه از ذهنمان دور کنیم که هنوز برای تدارکات، در اول راه هستیم و هنوز بازیکنان مدعی در لیگ این فرصت را دارند تا کی روش را برای گرفتن تصمیمات، بیشتر تحت فشار بگذارند.

شاهین اشکان