وبسایت رسمی برنامه نود - مورینیو چهارشنبه شب در ورزشگاه لوز شهر لیسبون به مصاف بنفیکا می رود.
به گزارش وبسایت نود، ژوزه مورینیو چهارشنبه شب تیمش را برای سومین دیدار دور گروهی لیگ قهرمانان اروپا به زمین می فرستد، دیدار سوم یونایتد مقابل بنفیکا است و شیاطین سرخ در پی کسب سومین برد متوالی خود در اروپا هستند، اما مورینیو در حالی به مصاف بنفیکا می رود که 17 سال قبل، از همین تیم بنفیکا بود که دوران پر فروغش را به عنوان سرمربی فوتبال آغاز کرد.
به همین بهانه، بد نیست مروری کنیم به اتفاقات دوران کوتاه حضور مورینیو در بنفیکا، مورینیو اگرچه سخت به دنبال آن بود تا بتواند در بنفیکا که یکی از قدرتمندترین تیم های پرتغال است، بدرخشد ولی دورانی کوتاه در این تیم داشت، اما او توانست کارنامه اش را نجات دهد، ولی حسرت بنفیکا ماندنی بود. بخشی از اتفاقات مهم دوران حضور مورینیو در بنفیکا را که از کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص (نوشته رابرت بیزلی) است مرور می کنیم.
بعد از سه فصل کار در کنار فن خال در مکتب بارسلونا، مورینیو تصور میکرد زمان جدایی فرارسیده است. در سال 2000، بارسلونا را ترک کرد تا راهی بنفیکا شود و این بار دستیار یوپ هاینکس در این تیم پرتغالی شد. شاید در ابتدا تصور میشد این گامی رو به عقب برای مورینیو است، حتی فنخال به او اصرار کرد، بارسلونا را ترک نکند: «نه، بارسا رو ترک نکن. اگه بنفیکا به دنبال سرمربی بود، مشکلی نیست، برو. ولی اگه به دنبال دستیار بود، در بارسلونا بمون.»
بنفیکا، در آن زمان باشگاهی بود که به تاریخچهاش افتخار میکرد. آنها در ابتدای هزاره سوم، در مقایسه با بارسلونا، در اروپا بیشتر به قهرمانی رسیده بودند. اما شرایط مالی تیم در آن برهه اصلاً خوب نبود. حتی بعضی بازیکنان تیم دستمزدهای خود را دریافت نکرده بودند. باشگاه هفت سال بود که در لیگ پرتغال به قهرمانی نرسیده بود و به نظر میآمد که هرروز، بیشتر و بیشتر از رقبای همیشگیشان پورتو و اسپورتینگ، عقب میافتند. باوجود تمام اینها، مورینیو انتخابش را کرده بود و به بنفیکا رفت تا دستیار هاینکس شود.
اما ژوزه برای رسیدن به جاهطلبیهایش، نیازی نداشت زمان زیادی را صبر کند. تنها پس از گذشت چهار هفته از شروع لیگ پرتغال، هاینکس با توافقی دوطرفه، بنفیکا را ترک کرد. هاینکس در تابستان 2000، عذرِ ژائو پینتو، کاپیتان و نماد باشگاه را خواست و این تصمیم او باعث شد هواداران علیه سرمربی آلمانی جبهه بگیرند. اوضاع زمانی بدتر شد که پینتو با رقیب بنفیکا، اسپورتینگ قرارداد بست و هواداران خشمگینتر هم شدند. هاینکس تلاش کرد تا هواداران را قانع کند که این تصمیم به دلیل تنگناهای مالی باشگاه، اتخاذ شده است، اما ورود پیر فن هویدونک، که دستمزد زیادی را هم دریافت میکرد و سپس شکست 2-0 در اولین بازی فصل مقابل رقیب سنتی، پورتو، شرایط را برای هاینکس بدتر و بدتر کرد. هفدهم سپتامبر اگرچه بنفیکا توانست با دو گل فن هویدونک، از شکست مقابل آمادورا بگریزد، اما جو ورزشگاه کاملاً بر ضد سرمربی آلمانی بود. طوری که او در پایان مسابقه در مصاحبهاش اینچنین گفت: «دیگر نمیتوانم هدایت این باشگاه را در دست داشته باشم. اگر میخواهند من این تیم را ترک کنم، همین فردا بنفیکا را ترک میکنم.» همین اتفاق هم افتاد و هاینکس از بنفیکا جدا شد و دستیار 37 سالهاش، ژوزه مورینیو به عنوان سرمربی باشگاه انتخاب شد.
مورینیو به عنوان سرمربی بنفیکا، شروع خوبی روی نیمکت این تیم نداشت. اولین بازی رسمی او به عنوان سرمربی با شکست 1-0 مقابل بواویشتا به پایان رسید. به هر صورت در پایان اولین ماه حضور ژوزه روی نیمکت بنفیکا، این تیم در رده هفتم جدول لیگ پرتغال قرار داشت. هنوز زمان زیادی از فصل نگذشته بود، اما بنفیکا تا همانجای فصل هم، نُه امتیاز از تیم صدرنشین و رقیب، پورتو، عقب بود. مشکلات بنفیکا در ماه بعد تداوم پیدا کرد، آنها مقابل ماریتیمو، شکست تحقیرآمیز 3-0 را پذیرفتند. اما مورینیو توانست ورق را برگرداند. پیروزی 3-0 در دربی لیسبون مقابل اسپورتینگ، اتفاق ویژهای بود. اما اوضاع برای ژوزه تازهکار سخت شده بود، چراکه مدیر باشگاه بنفیکا تغییر کرد. 28 اکتبر سال 2000، ویلارینیو، موفق شد با کسب 62 درصد آرا، به عنوان سی و دومین رئیس باشگاه بنفیکا انتخاب شود. ویلارینیو، اگرچه به دنبال این نبود تا مورینیو را خیلی سریع برکنار کند، ولی علاقه داشت تا تونی الیویرا، بازیکن سابق بنفیکا، هدایت تیمش را بر عهده گیرد. بعد از آن برد درخشان، مورینیو برای اولین بار از رسانهها استفاده کرد تا پیامی را به مدیر باشگاه بنفیکا انتقال دهد. او قصد داشت میزان اعتماد مدیر را نسبت به خود بسنجد. مورینیو در کنفرانس خبری پس از بازی اینچنین گفت: «ما تصور میکنیم، تنها راهی که میتواند به شایعات در مورد برکناریمان پایان دهد، پیشنهاد تمدید قرارداد از سوی باشگاه برای یک فصل دیگر است.»
بااینوجود، ویلارینیو، درخواست مورینیو را نپذیرفت، او به دنبال آن بود تا تونی را سرمربی تیمش کند. بنابراین پس از آن که خواستههای مورینیو با پاسخی همراه نشد، او در کنفرانس خبری بعدی خود اینچنین گفت: «او (ویلارینیو) تصور میکند بهتر است که پیشنهاد ما را نپذیرد. ما هم این تصمیم را بهمنزله عدم اعتماد قلمداد میکنیم و استعفا خواهیم داد...»
همین اتفاق هم افتاد و مورینیو در پنجم دسامبر سال 2000، از بنفیکا جدا شد. او فقط یازده بازی هدایت این تیم بزرگ پرتغالی را بر عهده داشت که در این مدت شش برد، سه تساوی و دو باخت حاصل کار او بود. برای مورینیو این اتفاق یک واقعه ناگوار بود. او درحالیکه در آستانه تولد 38 سالگیاش قرار داشت، شغلش را در بنفیکا را از دست داده بود و مطمئن نبود که آیا باز هم میتواند هدایت تیمی بزرگ را به دست گیرد یا خیر.
اما از دست دادن نیمکت بنفیکا، برای مورینیو حسرتی باقی نگذاشت، چراکه بعدتر او به چیزهای بهتر و بزرگتری دست یافت. اما این ویلارینیو بود که در بلندمدت حسرت از دست دادن مورینیو را خورد. بعدتر، وقتی ویلارینیو موفقیتهای مورینیو را مشاهده کرد، به قضاوت اشتباهش اعتراف کرد: «اگر زمان به عقب بازگردد، دقیقاً برعکس آن کار را خواهم کرد و قرارداد مورینیو را تمدید میکردم. بعدتر بود که متوجه شدم نباید علائق و سلیقههای شخصی را جلوتر از منافعِ سازمانی که در آن کار میکنیم، قرار دهیم.»
1878