به گزارش "ورزش سه"، نمی توان دستاوردهای مورینیو را انکار کرد. منتقدان ژوزه فراموش کرده اند او چه یونایتدی را در دست گرفت. یونایتد بدون رهبر را، یونایتد بدون گلزن را، یونایتد بدون سرعت را. لویی فانخال برایش رومرو، شاو، روخو، بلیند، دارمیان، هررا، اشنایدرلین و مارسیال را بر جای گذاشته بود که خیلی های شان نزول کرده بودند.
یونایتد در عصر مورینیو بیلی را به چنگ آورد، احتمالا بهترین مدافع کنونی تیم را. ماتیچ را به خط میانی افزود، احتمالا بهترین هافبک دفاعی لیگ را. پل پوگبا که همه دنبالش بودند را به دست آورد و همین طور لوکاکو نیشدار در لیگ را. یونایتد در اولین فصل مورینیو در اولدترافورد که همه آن را مترادف با ناکامی خواندند دو جام را بالا برده. آشفتگی جاری در تیم چنان بود که مدیران باشگاه فانخال را دو روز پس از قهرمانی در جام حذفی اخراج کردند. یونایتد حالا در رتبه دوم لیگ ایستاده، پشت سر منچسترسیتی که یکی از بهترین های اروپا به شمار می رود. آنها در لیگ قهرمانان توانایی عبور از سد سویا و قرار گرفتن بین هشت تیم پایانی را هم دارند، در حالی که یونایتد در عصر فانخال در مرحله گروهی لیگ قهرمانان با شکست در زمین وولفسبورگ از راهیابی به مرحله بعد بازماند.... در کنار همه اینها - و از همه مهم تر- تلقی عمومی این است مورینیو توانایی رقابت با گواردیولا را دارد.
خرده گیرانی که شمارشان رو به تزاید رفته می گویند ژوزه برخلاف سال 2004 که پا به لیگ برتر گذاشت آن ژوزه دوست داشتنی نیست. عبوس شده، نق زن و پژمرده. ژوزهی متکبر آن روزها دوست داشتنی هم بود و نیش و نوش هایش همه، حتی مخالفانش را سر وجد می آورد. ولی بیش از یک دهه سپری شده و ژوزه آدم دیگری شده. موهایش خاکستری شده اند و طبعش تلخ. گاه و بی گاه هوای منچستر را آفتابی می کند، ولی ابرهای خاکستری تیره از آسمان اولدترافورد نمی روند. خرده گیران افراطی تر ادعا می کنند ژوزه برای رفتن به پاریس و نشستن روی نیمکت پاری سن ژرمن این پا آن پا می کند.
همان ها می گویند تاکتیک های ژوزه رو شده اند و کارساز نیستند. می گویند مردانش در دسامبر سیاه طی سه بازی آخرش پیروز نشده و شش گل خورده اند. شکست 1-2 از بریستول در جام اتحادیه و دو تساوی 2-2 با لستر و برنلی در لیگ. می گویند یونایتد هر چه زمان سپری شده از نفس افتاده و طی سه ماه دوازده امتیاز در لیگ از دست داده و نه فقط از دو رقیبش - چلسی و سیتی - شکست خورده بلکه برابر هادرزفیلد هم زانو زده. می گویند یونایتد، به سنت منچستری بازی نمی کند و به تصادف و اقبال دل بسته و فقط خوان ماتا از هوش و قریحه اش بهره می برد و لینگارد زهرآگین بازی کرده. می گویند تیم شان بازیکن گوش ندارد و مارسیال و راشفورد متمایل به سوی میانه میدان دریبل می زنند تا نفوذ در طول میدان. می گویند میان آن همه بازیکن فقط اشلی یانگ توانایی ارسال توپ روی دروازه را دارد. می گویند پوگبا و ماتیچ آن قدر عقب رانده شده اند که فرصت حمله را بدست نمی آورند و داوید دخیا هم سنگربان سنگر بی دفاعی شده که مدافعانش او را نمی فهمند.
همه اینها قضاوت در باره مورینیو را دشوار ساخته. محض نمونه وقتی لینگارد دو گل به برنلی زد و همه گفتند "چه تعویضی"، ولی لینگارد جای مارکوس روخو راهی میدان شد، روخو که رکورد دریافت پنج کارت زرد طی 294 دقیقه بازی را گرفته و جایش را بین دو نیمه به لینگارد داد تا مبادا کارت قرمز بگیرد و تیم را ده نفره کند. با این وصف تعویض های ژوزه کارساز بوده اند و 9 گل یونایتد در لیگ پس از تعویض ها به ثمر رسیده که بیشترین تعداد در لیگ بشمار می رود.
مورینیو با افزایش فاصله از منچسترسیتی به خریدهای سیتی اشاره کرده، به این که یونایتد برای رقابت در کورس قهرمانی باید دوباره دست به جیب ببرد. ارقام نشان می دهند گواردیولا طی هجده ماه اخیر 360 میلیون پوند خرید کرده و مورینیو 280 میلیون که یعنی فاصله سیزده درصدی... و البته یادمان نرفته چلسی در نخستین فصل قهرمانی اش با مورینیو، پنجاه درصد بیشتر از نزدیک ترین رقیبش در بازار یعنی لیورپول خرج کرد، حدود 150 میلیون، در حالی که لیورپول، یونایتد، آرسنال و سیتی جمعا 250 میلیون خرید کردند.
طرفداران یونایتد احتمالا در دو نکته دیدگاه مشترکی دارند. این که یونایتد بازیکنان بزرگی در اختیار دارد که هنوز درآمخیته با هم صیقل یافته بازی نمی کنند... و از همه مهم تر این که سرخپوش ها برخلاف سنت شان تیم ملال آوری شده اند.
حمیدرضا صدر