به گزارش "ورزش سه"، این محله ها معمولا محل سکونت خلافکارها و قشر فقیر هر شهر است و با اینکه در همسایگی سایر محلات قرار دارند اما معمولا از زیرساخت های ساده شهری هم محروم هستند. پلیس مگر در موارد خاص وارد فاولاها نمی شود و هر اتفاقی در آن جا رخ دهد توسط خود ساکنین حل و فصل می شود. همان گونه که اشاره شد، فوتبال تنها راه نجات مردمان فاولاست! مردمانی که اگر خوش شانس باشند، هنگام رقص با توپ در زمین های فوتبال خیابانی چشم یک استعدادیاب اروپایی آنها را گرفته و زندگی شان از این رو به آن رو می شود و اگر این اتفاق برایشان رخ ندهد داستان وارد قسمت هایی می شود که کارگردان فیلم "شهر خدا" به خوبی در فیلم خود این قسمت ها را روایت کرده است.
رونالدو ده آسیس موریرا، ملقب به رونالدینیو متولد سال 1981 در پورتو آلگره برزیل ستاره ای برخاسته از یکی از همین فاولاهاست. او زمانی که خیلی کوچک بود پدرش را که یک کارگر کشتی بود از دست داد تا مادرش که یک پرستار بود سرپرست خانواده شود. رونالدینیو اما رویاهای بزرگی در سر داشت که با یک جست و جوی ساده می توانید به ویدیوهای دوران کودکی این بازیکن دست پیدا کنید؛ آنگاه خواهید دانست که منظور از رویاهای بزرگ یک کودک بی پدرِ زاده در فاولا چه بوده است.
رونالدینیو زمانی که خانواده اش در غم از دست دادن پدر با فقر دست و پنجه نرم می کرد عهدی با توپ فوتبال بست؛ عهدی که سال های سال بین این دو تداوم داشت و تا کیلومترها آن طرف تر از خاک برزیل و در قلب اروپا این برزیلی دوست داشتنی را تبدیل به ستاره ای فراموش نشدنی در دنیای فوتبال کرد. عهدی که رونالدینیو در زمان کودکی با توپ فوتبال بسته بود او را وارث شماره ده تیم ملی فوتبال کشورش کرد تا پسرک خجالتی اما خندانِ خانواده پر جمعیت خانواده ده آسیس موریرا را تبدیل به شماره یک فوتبال دنیا کند.
رونالدینیو چهره ای است که اگر سعی کنی دوستش نداشته باشی شکست خواهی خورد همانند تمامی مدافعان بزرگ دوران حرفه ای این بازیکن که تنها راه توقفش را تکل های شدید می دانستند! تکل هایی مثل تکل معروف پاتریس اورا، زمانی که در موناکو توپ می زد! تکلی که این مدافع فرانسوی چندی پیش به مناسبت خداحافظی رونالدینیو از فوتبال ویدئوی آن را منتشر کرده و زیر آن نوشت: "معذرت می خواهم برادر این تنها راهی بود که می توانستم تو را متوقف کنم وگرنه تا آخر بازی پدرم را درمیاوردی!"
روزی که تیم ملی برزیل با سه گل مغلوب تیم ملی فرانسه در فینال جام جهانی 1998 شد، خیلی ها دوران طلایی فوتبال این کشور را تمام شده دانستند. در آن دوره جز برزیل هر سه تیم مرحله نیمه نهایی را اروپایی ها تشکیل می دادند. چهار سال بعد برزیل با شعبده مثلث مخوف “3R” که یک ضلع آن را رونالدینیو تشکیل می داد بار دیگر فاتح جام جهانی شد. در آن دوره فوتبال برزیل ستاره ای را به دنیا معرفی کرد که تا پیش از آن چندان حسابی رویش باز نمی شد. رونالدینیو برای شناساندن خود تنها به چند بازی نیاز داشت.
او یک تنه انگلیس پر ادعا و پرستاره را به زانو درآورد و در پایان بازی با مرتکب شدن یکی از آن اشتباهاتش از زمین بازی اخراج شد! ولی رونالدینیو کار خود را کرده بود. همه جا صحبت از یک برزیلی سرشار از جوگوبونیتو بود؛ جوگوبونیتویی که در آستانه انقراض قرار داشت اما رونالدینیو آن را نجات داد. او در دیدار پایانی به ترکیب تیم بازگشت و پا به پای هم تیمی هایش در توکیوی ژاپن جشن قهرمانی گرفت، جشنی که حسرت آن می رود که برای فوتبال برزیل دو دهه ای شود.
رونالدینیو پس از کسب عنوان قهرمانی جام جهانی 2002 با تیم ملی کشورش در جام کنفدراسیون های سال 2005 نیز با درخششی خیره کننده آن هم با شماره ده تیم ملی برزیل به مقام قهرمانی دست یافت و بعد از آن پرونده موفقیت در بازی های ملی برای او بسته شد! رونالدینیو به آنچه که می خواست در عرصه ملی رسیده بود حتی اگر در جام جهانی 2006 به بدترین شکل ممکن در مرحله یک چهارم نهایی با شکست مقابل فرانسه از دور رقابت ها کنار رفتند. حتی اگر در جام جهانی 2010 بدسلیقه گی های دونگا از انتخاب لباس به انتخاب نفرات تیم ملی برزیل هم کشیده شد و نام رونالدینیو در بین نفرات حاضر در جام جهانی دیده نشد!
عرصه باشگاهی برای رونالدینیو از زمانی حضور این بازیکن در بارسلونا رنگ و بویی جدی به خود گرفت. پس از آنکه گائوچوی داستان ما حسابی در پاریس خوش گذرانده بود اینک نوبت آن بود که در عرصه باشگاهی به آن چه می خواست دست پیدا کند. کافی بود که رونالدینیو چنین اراده ای کند تا همه راه ها برایش هموار شوند.
او در بارسلونا آن قدر گل زیبا و به یاد ماندنی برای بارسلونا به ثمر رساند که انتخاب ده گل برترش در لباس این تیم به کاری دشوارتر از تشخیص مقصد پاس های عجیب و منحصر بفردش (پاس های رونالدینیویی) تبدیل شد. او برای دلبری در مستطیل سبز هیچ مانعی را جلودار خود نمی دید برای رونالدینیو درخشش در سانتیاگو برنابئو به همان آسانی بود که در نیوکمپ می درخشید.
او به حدی دوست داشتنی و سزاوار احترام بود که تماشاگران مغرور رئالی را در سانیتاگو برنابئو به حالت سرپا وادار به تشویق کرد... اتفاقی که تنها یک بار در تاریخ رخ داد و دیگر هم رخ نخواهد داد چون فوتبال دنیا دیگر رونالدینیویی به خود نخواهید دید! عرصه باشگاهی و فتح عناوین مختلف پایان کار ستاره برزیلی نبود، او توپ طلا و جایزه بهترین بازیکن فیفا را هم دریافت کرد تا نشان دهد برای بهترین شدن کافی است خودش اراده کند همان گونه که خودش اراده کرد و در عرض یک سال به قدری افت کرد که سران باشگاه بارسلونا را وادار به فروشش کرد.
رونالدینیو بازیکنی بود که کسی برایش تصمیم نگرفت او خودش بود که برای خودش تصمیم می گرفت که چه زمانی خوب باشد، چه زمانی قهرمان شود، چه زمانی بهترین بازیکن جهان شود، چه زمانی بد شود و چه زمانی از عرش به فرش برسد.
رونالدینیو چند روز پیش به صورت رسمی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد هر چند که سال ها بود فوتبال دنیا او را در سطح اول خود نمی دید. شنیدن خبر خداحافظی ستاره ها همیشه دردناک است مثل روزی که زیدان خداحافظی کرد فوتبال دنیا متاثر شد مثل روزی که بوفون خداحافظی خواهد کرد و هوادارانش از خیلی وقت پیش دعا می کنند آن روز هیچ گاه فرا نرسد اما این روز هم فرا خواهد رسید درست همان گونه که زمان درخشش های رونالدینیو در فوتبال به پایان رسید.
اما تفاوت بزرگی در این مورد وجود دارد چرا که رونالدینیو خیلی سال پیش خودش خواست تا فوتبالش به پایان برسد او خیلی سریع همه آنچه را که یک بازیکن فوتبال باید به دست می آورد را به دست آورد و با سرعتی سرسام آور وارد سراشیبی سقوط شد!
در پایان این مطلب می خواهیم به ده اتفاق بزرگ در زندگی رونالدینیو بپردازیم بازیکنی که باعث شد دیگر هنرمندان به فوتبال فخر نفروشند چرا که هنرمندانه فوتبال بازی کرد و فوتبال را شاعرانه سرایید:
1- جام جهانی رویایی:
در سال 2002 سلسائو با هدایت فیل بزرگ با ستاره هایی چون رونالدو، ریوالدو، کافو، روبرتو کارلوس و امرسون پای به بازی های جام جهانی کره و ژاپن گذاشت تا ناکامی چهار سال پیش در فرانسه را که تا آستانه فتح جام پیش رفت ولی از کسب آن باز ماند، جبران کند. در ترکیب برزیلی ها نام یک بازیکن جوان هم به چشم می خورد که اولین جام جهانی خود را تجربه می کرد، این بازیکن جوان کسی نبود جز رونالدینیو که با درخشش در بازی یک چهارم نهایی مقابل انگلستان همه نگاه ها را به سمت خود جلب کرد، رونالدینیو در این دیدار یک سوپر گل به سیمن زد و با یک حرکت استثنایی با از پیش رو برداشتن مدافعان مستحکم انگلیسی، ریوالدو را در موقعیت گلزنی قرار داده و یک پاس گل فراموش نشدنی را به شماره ده آن دوره تیم برزیل داد. رونالدینیو در این دیدار همه کار کرد و در نهایت اخراج شد! او دیدار نیمه نهایی مقابل ترکیه را از دست داد ولی در دیدار فینال به همراه طلایی پوشان آلمان مدعی را شکست داده و آخرین قهرمانی برزیل در جام جهانی را رقم زدند.
2- فتح لیگ قهرمانان اروپا
روز 17 می سال 2006 یک روز ویژه برای رونالدینیو بود. بارسلونای مخوف رایکارد با ستاره هایی چون رونالدینیو، اتوائو و پویول به دیدار فینال لیگ قهرمانان اروپا راه یافته بود. آنها در این دیدار با رهبری ستاره برزیلی خود، با نتیجه دو بر یک از سد آرسنال گذشته و فاتح لیگ قهرمانان اروپا شدند. این قهرمانی یکی از ارزشمندترین عناوینی بود که رونالدینیو در 26 سالگی موفق به کسب آن شد.
3- کسب توپ طلا و جایزه بهترین بازیکن فیفا
کمتر بازیکنی را سراغ داریم که بیش از یک بار موفق به کسب عنوان بهترین بازیکن فوتبال جهان شده باشد. البته در این مورد ذکر یک مساله ضروری است که رقابت تنگاتنگ بین کاندیداهای کسب این عنوان در سال های گذشته که اینک دیگر شاهد آن نیستیم کسب این جایزه را تبدیل به ماموریتی غیرممکن کرده بود. رونالدینیو به واسطه درخشش در تیم بارسلونا و تیم ملی برزیل دو بار پیاپی در سال های 2004 و 2005 این جایزه را از فدراسیون جهانی فوتبال دریافت کرد تا تبدیل به یکی از بازیکنان پرافتخار فوتبال دنیا شود. رقیبان رونالدینیو برای کسب این عنوان در طی دو سال، بازیکنان سرشناسی چون تیری آنری، فرانک لمپارد، آندری شوچنکو و ساموئل اتوئو بودند. رونالدینیو در سال 2005 ضمن کسب عنوان بهترین بازیکن فوتبال جهان، توپ طلای اروپا را نیز از فرانس فوتبال دریافت کرد.
4- گلی که چک هنوز هم نمی داند چگونه دریافت کرد!
بدون شک هیچ فوتبال دوستی را سراغ نداریم که گل عجیب رونالدینیو به چلسی در استمفوردبریچ را به یاد نداشته باشد. پا عوض کردن عجیب جادوگر برزیلی روی خط محوطه جریمه تیم حریف و ژست جالب کاروالیو در برابر نبوغ وی و توپی که در میان بهت پیتر چک در گوشه دروازه تیم چلسی جای گرفت، یکی از خاص ترین گل های تاریخ لیگ قهرمانان اروپا را رقم زد که خالق آن کسی نبود جز رونالدینیو!
5- تیری به قلب روسونری در نیوکمپ
عبور از نستا و گتوزو با سرعتی غیر قابل تصور و شوتی سهمگین با پای چپ به سمت دروازه دیدا، گل استثنایی را برای بارسلونا به همراه داشت که خالق آن رونالدینیوی برزیلی بود. در دورانی که میلان به داشتن مدافعان قدر و خط دفاعی مستحکم شهره بود، رونالدینیو ضمن به ثمر رساندن آن گل دیدنی، در همان بازی با حرکات فوق العاده خود مدافعان جهانی تیم حریف را بارها به زانو درآورده و تکنیک ناب خود را به رخ آنان کشید.
6- قافیه های موزونی که سانتیاگو برنابئو را به تحسین واداشت
دشمنی دیرینه رئال مادرید و بارسلونا را همه می دانیم و هیچ توضیحی در مورد آن نیاز نیست. این یک قانون نانوشته است که به هر اندازه که در میان بارسلونایی ها محبوب باشی همان اندازه میان رئالی ها منفوری و این قضیه به صورت معکوس نیز برقرار است. در 19 نوامبر سال 2005 اتفاقی رخ داد که این قانون نانوشته را به یک باره زیر سوال برد. درخشش خیره کننده رونالدینیوی برزیلی در ال کلاسیکویی که با نتیجه سه بر صفر به سود بارسلونا آن هم در سانتیاگو برنابئو به پایان رسید به حدی چشم نواز و دل انگیز بود که هواداران تیم رقیب را وادار به سنت شکنی کرد! رئالی ها که از شکست خانگی تیم شان در یک دیدار حیثیتی مغموم بودند، در برابر شعبده جادوگر برزیلی توان بی تفاوتی نداشتند و ایستاده به تشویق وی پرداختند تا یک صحنه ماندگار در تاریخ فوتبال جهان رقم بخورد.
7- گلی که قوانین فیزیک را زیر سوال برد!
سانتر ژاوی، یک کنترل سینه در محوطه جریمه، یک چرخش ناگهانی و ضربه برگردانی غیر قابل مهار گلی را برای بارسلونا در مقابل ویارئال در سال 2006 رقم زد که رونالدینیوی برزیلی از آن به عنوان رویای دوران کودکی اش یاد می کند. این سوپر گل ماورایی که نظیر آن را تا کنون در فوتبال دنیا مشاهده نکرده ایم یکی از به یاد ماندنی ترین لحظاتی بود که در دوران اوج شاعر فوتبال در مستطیل سبز رقم خورد.
8- بوسه ای ماندگار از مارادونا!
همه مارادونا را می شناسیم، نابغه فوتبال آرژانتین که اظهارنظرهای عجیبش در مورد برزیلی ها و بازیکنان رقیب همیشه سوژه رسانه ها بوده است. از نفرت او به پله نیز خبر داریم! ولی همین مارادونای آرژانتینی در جریان بازی های المپیک 2008 پکن وقتی که با رونالدینیو مواجه شد، دستان وی را بوسید تا به همه جهان اعلام کند که شاعر فوتبال حسابش از بقیه جداست!
9- جامی که بارسا بدون رونالدینیو گرفت اما در نهایت به این بازیکن رسید
سال 2010 و در جریان جام خوان گامپر و بازی تیم های بارسلونا و میلان، رونالدینیو برای اولین بار مقابل تیمی قرار گرفت که سال ها در لباس آن افتخار آفرینی کرده بود و اینک پس از حضور گواردیولا در راس کادر فنی این تیم مجبور به ترک آن شده بود. در آغاز این دیدار بارسلونایی ها به گرمی از ستاره سابق خود استقبال کردند و در پایان بازی نیز در حالی که بارسلونا با شکست میلان قهرمان این جام شده بود، پویول با اهدای جام قهرمانی به رونالدینیو نشان داد که این ستاره برزیلی برای همیشه در یاد کاتالان ها هست و خواهد بود.
10- خندههای بی پایان!
وقتی داور به اشتباه به جای نشان دادن کارت زرد او را اخراج کرد خندید، وقتی بازیکن حریف با بی رحمی تمام پایش را قیچی کرد خندید، وقتی پنالتی حساس تیمش را از دست داد خندید، وقتی سرمربی تیم او را با وجود بازی خوب تعویض کرد خندید و وقتی با اشاره عکاس ها برای گرفتن ژست مقابل دوربین مواجه شد بازهم خندید! همین خنده ها بود که او را محبوب کرد و همین خنده ها بود که او را دوست داشتنی و ماندگار ساخت...
نویسنده: سعید عبدی