دیدن لبخند یاگو آسپاس کار سختی نیست. یک سال و نیم پس ازموفقیت با تیم ملی، او همچنان از تمامی لحظات در اسپانیا لذت میبرد، حتی اگر نمیتوانست به این تیم برگردد. اما امروز این بازیکن یکی از 23 نفری است که پیراهن تیم ملی اسپانیا را در روسیه بر تن خواهند کرد. این بسیار برای او با ارزش است و حالا صورت او از هر زمان دیگری درخشانتر است. او در این رابطه میگوید:
این مثل یک حس است، همه ما در دوران کودکی خود چنین رویایی داشتیم. وقتی من بچه بودم رویای چنین روزی را میدیدم و یک سال و نیم پیش من چنین تداومی در تیم ملی داشتم.
این اتفاق آسپاس را به دوران کودکی خود برد که در آن بیشتر از کتاب با توپ سرگرم بود. او درباره آن روزها میگوید: " حالا کودکان کمتر در خیابان بازی میکنند، من ساعتهای زیادی در خیابان سرگرم بازی کردن بودم و بارها به خاطر دیررسیدن و سپری کردن تمام روز در زمینهای بازی شهرم از سوی پدر و مادرم تنبیه شدم. استادیوم بسیار دور از خانه ما بود و با توجه به این که باید پیش از تاریک شدن هوا غذا میخوردیم، همه چیز بسیار سخت پیش میرفت چرا که من ساعتهای طولانی در حال فوتبال بازی کردن در خیابان بودم. "
سالها گذشت و آن کودک که در خیابانها به دنبال توپ میدوید یک فوتبالیست حرفهای شد. بسیاری از کسانی که به ورزش علاقمند هستند و حتی کسانی که به ورزش علاقمند نیستند هم بازی او را دیدهاند.
او میگوید: " من به طور متوسط هشت بازی در آخر هفته میبینم. دیدن هشت بازی و حتی بیشتر کار بسیار آسانی است. مربیان بازیهای رقیبان خود را دنبال میکنند و من هم همینطور. کارگردان ورزشی شدن بسیار برای من جذاب است. "
رویایی که او سالها در پی رسیدن به آن بود با مصدومیت در دیدار برابر بارسلونا در معرض خطر بود. اسپاس میگوید: " چند روز اول کمی ترسیده بودم، من در شرایط خوبی بودم و زمان کمی باقی مانده بود. " او تنها یک گل تا زدن رکورد خود فاصله داشت که این مصدومیت باعث شد تا فصل با 27 گل برای او به پایان برسد ( 26 گل برای سلتاویگو و 1 گل برای تیم ملی اسپانیا ). حالا با دو بازی دوستانه و جام جهانی پیش رو او 26 گله است ( 23 گل برای سلتا و سه گل برای اسپانیا ). او معتقد است: " کمی زمان برد تا گلزنی را در این فصل آغاز کنم. در واقع در سلتا تا اکتبر و هت تریک برابر لاس پالماس گلی به ثمر نرساندم. من موفق بودم که دوباره موفق به کسب زارا شدم و این به دلیل همراهی هم تیمیهایم بود که بسیار به من کمک کردند. فصل گذشته گلهای بیشتری به ثمر رساندم اما به این دلیل که ما در اروپا نیز بازی میکردیم. "
با وجود این که والنسیا در پی به خدمت گرفتن او است اما تنها چیزی که او دربارهاش صحبت میکند تیم سلتاویگو است. بسیاری بر این باور هستند که او بازیکنی است که به خوبی با شرایط بازی ملی کنار میآید. او در این باره میگوید: " بازیکنان خوبی در تیم حضور دارند و هماهنگی کار راحتی است. من دوست دارم در زمین لذت ببرم. برایم فرقی نمیکند که در زمین باشم یا روی نیمکت، من همه را دوست دارم و میخواهم به اندازهای که میشود بازی کنم اما این خوب است که سرمربی باور دارد که حتی اگر به عنوان بازیکن اصلی به میدان نروم توانایی ایجاد تغییرات در تیم را دارم. هدف و غرور کاستا و رودریگو در حملات و دفاع بسیار خوب است. "
تلاش و انگیزه او برای بردن که گاهی با خشونت همراه میشود که کار را برای داوران سخت میکند. او مدعی است: " من یک برنده هستم و به هیچ عنوان شکست را دوست ندارم. همانطور که چیزهایی به هم تیمیهایم میگویم، به داوران نیز میگویم. البته که کسی باید باشد تا جلوی من را بگیرد و من را ساکت کند. من از تکنولوژی جدید وارد شده به مسابقات هم خوشحال و هم ناراحت هستم. وقتی گلی به ثمر میرسانی باید برای جشن گرفتن آن صبر کنی... واین چیزی نیست که بازیکنان فوتبال آن را دوست داشته باشند.