به گزارش ورزش سه ، آن ها می توانستند حتی با نتیجه ای بهتر برنده شوند و این نشان از کار عالی تاکتیکی آن ها بود. اما در این مقاله به سه دلیل مهم باخت ژرمن ها اشاره خواهیم کرد.
1.ضد حمله
امروزه بسیار کمیاب اند تیم هایی که به سبک خاصی بازی می کنند. در واقع شاید در کمپ تمرینی ایده چنین بازی خوبی داده شود اما این فقط یک ایده است و عمل به آن مهم است. مکزیک یکی از معدود تیم هایی است که آن ایده خاص را در زمین اجرا کرد و موفق شد که پیروز میدان باشد. در واقع یکی از دلایل پیروزی آن ها ضد حملات سریع و پرقدرت بود. آن ها بارها و بارها دروازه نویر را تهدید کردند و پس از فشار زیاد روی دروازه نویر بلاخره توپ وارد دروازه شد. دلیل قدرتمند بودن ضد حمله آن ها اشتراک گزاری توپ با یکدیگر بود که کار را برای مدافعان سخت می کرد مقداری هم اعتماد به نفس باعث می شد که آن ها فشار بیشتری به ژرمن ها وارد کنند. البته آن ها اشتباهات زیادی داشتند و موقعیت های ساده ای را از دست دادند که اگر آن ها گل می شد ژرمن ها با شکست سنگین مواجه می شدند. مکزیک با نفرات زیاد و با جنبش عالی بسیار خطرناک ظاهر شدند و دفاع آلمان هم بسیار راحت تخریب می شد مبالغه نیست که اگر آن ها روی شوت ها بیشتر تمرین می کردند می توانستند 4 یا 5 گل به ثمر برسانند.
2.مشکل جناح راست ژرمن ها
در نیمه اول ضد حمله های مکزیک کشنده و دفاع ژرمن ها در مهار آن ناتوان بود. مکزیکی ها دفاع راست ژرمن ها را هدف داشتند و توانستند فضای مورد نیاز لوزانو را فراهم سازند. ژرمن ها وقتی این را فهمیدند که دیگر زلزله رخ داده بود!اما پس از گل لوزانو باز هم ضد حملات از جناح راست ژرمن ها ادامه داشت. یقینا اولین گزینه که به ذهن ما می رسد جاشوا کیمیچ است. دفاع نا مناسب او و اجازه حرکت به لوزانو، یک اشتباه بود. در واقع دیگر نمی توان گفت که او دفاع راست است او تبدیل به یک هافبک میانی شده است. البته یکی دیگر از دلایل بد بودن او شرکت در حمله ها بود. او با شرکت کردن در حمله های ژرمن ها، از دفاع کردن باز ماند و این باعث شد که لوزانو موفق عمل کند. به این دلایل است که مقصر اصلی کیمیچ است. در سمت چپ ژرمن ها جولین درکسلر، به خوبی بازی را در سمت چپ اداره می کند و گاهی هم در میانه زمین بازی می کند اما در سمت راست، توماس مولر یا مسوت اوزیل بیشتر تمایل به بازی در میانه زمین دارند پس تنها کیمیچ می تواند در سمت راست حمله کند و این هم دلیل دیگر است. همانطور که ملاحظه کردید کیمیچ اکثر اوقات درحمله بود و از دفاع کردن باز ماند. اما وقتی که کیمیچ حمله می کرد دو مدافع وسط و هافبک دفاعی باید به خوبی پوشش می دادند به عبارت دیگر متس هوملز، جروم بواتنگ و سامی خدیرا باید در هنگام حمله دفاع را کاملا پوشش میدادند و اما در انجام این کار ناتوان بودند پس آلمان شکست خورد.
3.تعویض های لو و خط میانی ژرمن ها
حدود یک ساعت از بازی گذشته بود و بازیکنان نیاز به حمله های بیشتر داشتند. تعویض گرچه اختیاری بود اما به نظر اجباری می رسید. بالاخره وقت تعویض فرا رسید و سامی خدیرا با مارکو رویس تعویض شد بی شک سامی خدیرا بد بازی کرد. اما جایگزین یک هافبک دفاعی سخت کوش نمی تواند یک وینگر پر سرعت و خوش تکنیک باشد. در این مواقع بهترین گزینه برای به بازی آوردن یک مهاجم یا یک هافبک خلاق است که موقعیت های پیاپی را برای مهاجمان دیگر خلق کند.
در یک ساعت اول بازی ژرمن ها تحت تاثیر ضد حمله مکزیکی ها قرار گرفتند. اما در 30 دقیقه آخر بازی فشار آلمان ها شروع شد و مکزیکی ها دفاع را ترجیح دادند و پرسینگ شدید را اجرا کردند و بنابراین آلمان ها کاری از پیش نبردند. مکزیک مضطرب بود زیرا دیگر لوزانو را نداشتند و قدرت ضد حمله آن ها کاسته شده بود و ژرمن ها فشار را بسیار بالا بردند. سرانجام این مکزیک بود که برنده دیدار بود و ژرمن ها را به برد در دو بازی آینده محکوم کرد.
(ترجمه: امیررضا ایمانی)
