به گزارش "ورزش سه"، علیرضا بیرانوند هرگز کودکی و زندگی سخت نوجوانی و روزهای کارگریش را مخفی نکرده و اتفاقا بابت اصرار سیاه نمایی آن دوران مورد انتقاد نیز قرار گرفته است. اما ستاره ای که حالا مرد اول فوتبال ایران در سخت ترین بازی این سال ها مقابل پرتغال است، با چنین وضعیتی قدم به قدم پیش آمده. از لحظه ثبت حضور در تهران در میدان آزادی تا شیرجه ای به سمت چپ برای مهار پنالتی کریستیانو. اما بین این دو نقطه به اندازه صدها کتاب داستان و ماجرا و تلاش و آرزو مخفی شده است.
بیرانوند کار خود در فوتبال ایران را با بازی در پایههای نفت تهران شروع کرد و در همین میان علاوه بر حضور در تیم امیدهای این باشگاه توسط منصور ابراهیمزاده به عنوان دروازهبان سوم در بزرگسالان نفت مشغول به کار شد اما دو بازیکنان آماده به نامهای سوشا مکانی و حامد فلاحزاده را جلوتر از خود میدید.
عامل اصلی رشد بیرانوند را میتوان امید منحصر به فردش دانست. وی با روحیهای مثال زدنی تمرکز خود را بر روی تمرینات گذاشت و در عرض یک نیم فصل توسط یحیی گلمحمدی درون ترکیب نفت تهران قرار گرفت به عنوان جوانترین دروازهبان لیگ برتر ایران شناخته شد. شاید اختلاف سوشا مکانی و گلمحمدی را بتوان به عنوان یکی از عوامل مطرح شدن بیرانوند دانست اما نباید از نمایشهای خوب او نیز به راحتی گذشت. وی در همان سال با واکنشهای خوب خود همراه با دیگر یارانش برای اولین بار سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را برای نفت تهران به ارمغان آورد.
او از لیگ چهاردهم تا هفدهم در تیم نفت تهران پله های ترقی را طی کرد و به تیم ملی هم رسید جایی که او با هم تیمی هایش به جمع هشت تیم برتر آسیا راه یافت و در ادامه با پیراهن پرسپولیس دو قهرمانی لیگ، یک سوپر جام و دو دستکش طلایی به دست آورد و طعم حضور در نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا را چشید. اما این کارنامه خوب هم برای بیرانوند کافی نبود. درست در همان روزهایی که دنیای فوتبال مقهور هنرنمایی رونالدو و یارانش در تیم رئال مادرید مقابل دروازهبان بزرگی مثل بوفون بود و همین عملکرد استرس را در دل ایرانیها بیشتر از هر زمانی ایجاد میکرد. دل شورهای از جنس اینکه سرنوشت تیم ملی مقابل بزرگان جهان چه میشود. اما در همان زمان هم بیرانوند با روحیه مثال زدنی و شوخیهای به جای خود امید را به ایرانیان تزریق میکرد و به تک تک هواداران دل گرمی خاصی میداد.
با سرعت برق و باد روزهای منتهی به شروع جام جهانی 2018 گذشت و تیم ملی در اولین مسابقه خود برابر تیم جوان و زهردار مراکش قرار گرفت. میدانی که بازیکنان تیم ملی را تحت فشار شدید قرار داد اما همگی آنها با سختکوشی خود سربلند از آن خارج شدند و ما را به آینده امیدوار کردند. بیرانوند در مجموع سه مسابقه جام جهانی هفت سیو انجام داد و با این رکورد در رده نهم برترین دروازهبان جام جهانی قرار گرفت. شماره یک تیم ملی در بازی برابر شیرهای اطلس درست در دو نقطه طلایی دو واکنش استثنایی داشت و با نگه داشتن تیم ملی در بازی، یکی از ارکان اصلی کسب اولین سه امتیاز جهانی به حساب آمد. بیرانوند در بازی مقابل ماتادورها هم بسیار درخشان عمل کرد و با دبل سیو استثنایی خود در نیمه دوم برابر خط هافبک قدرتمند اسپانیا نام خود را بر سر زبانها انداخت. اما بهترین تصویر از بیرانوند در این بازی همان قاب معروفی است که همراه با مدافعان تیم ملی با جان و دل از دروازه ایران محافظت کرده و با خلق این فداکاری به قلب میلیونها نفر راه پیدا کردند.
اما با فرارسیدن دیدار با پرتغال، روز موعود برای علیرضا بیرانوند فرا رسید. جایی که او مقابل کریستیانو رونالدو قرار میگرفت و با درخشش در برابر او به وعده چند ماهه خود عمل میکرد. شماره یک تیم ملی از همان ابتدا که دو تیم در داخل تونل قرار میگرفتند با انجام حرکات گوناگون، روحیه بالای خود را به رخ فوق ستاره پرتغالی میکشید و به قول معروف بر روی اعصاب رونالدو راه میرفت! پس از گذشت چند دقیقه با سوت شروع بازی توسط داور، دعای میلیونها ایرانی هم آغاز شد تا رونالدو، رونالدوی همیشگی نباشد. میتوان گفت تیم ملی با تدابیر دفاعی خود به خوبی توانست کاپیتان پرتغال را کنترل کند و رونالدو تنها دو موقعیت بر روی دروازه ایران خلق کرد. یکی از آنها در دقایق اول بازی بود که شوت سنگین این بازیکن از داخل محوطه جریمه را بیرانوند با واکنش خوب خود در اختیار گرفت. دومین و آخرین موقعیت رونالدو هم زمانی بود که داور با استفاده از سیستم VAR خطای پنالتی علیه تیم ملی ایران اعلام کرد. فرصتی که بیرانوند با موفقیت در آن به وعده چندین ماهه خود عمل و تا سالها در ذهن تمام طرفداران فوتبال خاطره ماندگاری ثبت میکرد. درست همین اتفاق هم رخ داد و بیرانوند با رقص پا و واکنش به جای خود پنالتی پرافتخارترین بازیکن جهان را مهار نمود و با بغل کردن توپ با چشمهای بسته، در چند ثانیه به تمام سختیهایی این مدت فکر کرد و بعد از آن نفسی راحت و از ته دل کشید.
حالا بیرانوند با همان امید بزرگ و خوشبینی مفرط به یک پرش بلندتر فکر می کند. شاید نقطه شروع یک عکس یادگاری دیگر در یک پایتخت خارجی کنار یک برج مشهورتر از برج آزادی باشد. جایی که بیرانوند داستان کودکی سخت و تلاش بی وقفه نوجوانی و جوانی اش را جهانی خواهد کرد.
علیرضا ابراهیمی