گزارش: تکرار رسوایی گیخون در لوژنیکی

گزارش: تکرار رسوایی گیخون در لوژنیکی

به گزارش ورزش سه، حتی اگر شاگردان برت فان مارویک بر پرو پیروز می‌شدند، چون فرانسه و دانمارک تصمیم گرفته بودند به جای فوتبال بازی کردن، منتظر نتیجه‌ی بازی دو تیم دیگر گروهشان باشند و تساوی بدون گل را نتیجه‌ی ایده‌آل می‌دانستند، استرالیا چاره‌ای جز خداحافظی با روسیه نداشت. اما اگر استرالیا پیروز و چهار امتیازی می‌شد، فرانسه و دانمارک نمی‌توانستند به راحتی از زیر بار اتهامات شانه خالی کنند. 


در سال 1982، اتریش و آلمان، افراطی‌ترین نوع این نوع فوتبال را به نمایش گذاشته بودند. در مسابقه‌ای که به " شرم گیخون " معروف شده  اگر آلمان با نتیجه‌ی 1-0 به پیروزی می‌رسید، الجزایر شایسته، فارغ از هر نتیجه‌ای که بدست می‌آورد حذف می‌شد و آلمان و اتریش به دور بعد صعود می‌کردند. آن روز هزاران تماشاچی بازی، دستمال‌های سفید به دست گرفته و در هوا تکان دادند تا به دو تیم نشان دهند از آنها یک انتظار دارند : وفاداری به ذات فوتبال، بازی جوانمردانه. 


اما این بار در مسکو، آیا می‌توان رفتار دو تیم فرانسه و دانمارک را به همان علت مورد نقد قرار داد ؟ دو تیمی که تنها به  حاشیه‌ی امنیت خود فکر کردند و بازی‌ای بسیار بد به نمایش گذاشتند. 


بعد از بازی از کریستین اریکسن پرسیده شد " شما برای تماشاچی بازی می‌کنید یا  صرفاً برای نتیجه ؟ ". سوالی بسیار دشوار. اگر دانمارک طوفانی ظاهر می‌شد و سیمای زیبای فوتبالش را به  80هزار تماشاچی حاضر در استادیوم نشان می‌داد ولی می‌باخت، با احتمال بازگشت به خانه و از دست دادن فرصت حضور در مرحله‌ی دوم روبرو می‌شد. در این صورت مربیان و بازیکنان دانمارک به خاطر سادگی و شاید حماقت‌شان مورد تمسخر قرار می‌گرفتند. فرانسه هم اگر بیش از حد دست به خطر می‌زد و مقام دوم گروه را به دست می‌آورد، در داخل کشور با سیل انتقادهای تند روبرو می‌شد. 

شکی نیست که هر دو تیم در وضعیت پیش آمده شریک هستند. اما اخلاق فوتبال می‌گوید هر تیم برای برد به میدان می‌رود و باید برای پیروزی از هر چه در توان دارد مایه بگذارد. اصل و اساس فوتبال، چیزی جز این نیست. آهسته‌تر بازی کردن، کمتر به هوا پریدن و چیزهایی از این دست، در فوتبال جایی ندارد. حتی از جان و دل مایه نگذاشتن برای باز کردن دروازه‌ی حریف هم در روح زیبای فوتبال جایی ندارد. اکثر تماشاچی‌های حاضر در استادیوم به آنچه در ذهن دو مربی و 22 بازیکن حاضر در میدان  می‌گذشت کاری نداشتند و نارضایتی خود را با سوتهای کرکننده به گوش آنها رساندند. آنها پول و انرژی زیادی صرف کرده بودند تا به روسیه آمده و به رویای خود برای تماشای یک مسابقه‌ی جام جهانی جامه‌ی عمل بپوشانند. 


برای همین مسابقه‌ی دیروز برای آنها تا حد زیادی حکم یک فیلم سینمایی را داشت. البته یک فیلم سینمایی زشت و بی‌روح. 


بعد از پایان بازی تنها هواداران دانمارک بودند که شادی می‌کردند. آنها از بازی ساکن و بی‌خطر تیم‌شان رضایت کامل داشتند. اما فرانسوی‌ها و تماشاچی‌های بی‌طرف نظر دیگری داشتند. اما دیروز یکی از آن روزها بود که در آن هدف، وسیله را توجیه می‌کرد. شاید این گزاره را بتوان با توجه به شرایط خاص جام جهانی و اهمیت روزافزون سیاسی- اجتماعی فوتبال توجیه کرد. اما هر دو تیم، دانمارک و فرانسه، حالا باید خود را برای سیل انتقادها آماده کنند. سیلی که بدون شک از آن گریزی نخواهند داشت. آنها به نفع خود و کشورشان کار کردند ولی به فوتبال ضربه زدند. البته در دنیایی که شکست‌های تیم‌های ملی فوتبال در گوشه و کنار آن، بیش از پیش به عنوان فجایع ملی تلقی شده و سوگواری‌ها در پی می‌آورد، نباید از آنچه دیروز در لوژنیکی رخ داد تعجب کرد. این روزها باور به اینکه جام جهانی، ویترین فوتبال زیبا و جوانمردانه است، باوری پوچ و غیر واقع‌گرایانه به حساب می‌آید.


کار دانمارک و فرانسه همزمان هم درست بود و هم غلط. باز کردن بیشتر این ادعا چالش دشواری خواهد بود که از حوصله‌ی این نوشته خارج است. اما وقتی مربیان و بازیکنان حتی به خواست تماشاچی‌ها که با صدای بلند اعلام می‌شود توجه نکرده و به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی کوچکترین توجهی به آن ندارند، واقعیت این است که باید از آینده‌ی فوتبال نگران شد. اریکسن دانمارکی بعد از بازی از طرف تیمش عذرخواهی می‌کند. این اتفاق درست و مثبتی است. تماشاچی فوتبال این عذرخواهی صادقانه را خیلی راحت‌تر از سخنرانی‌های توجیه‌گرانه‌ی فوتبالیست‌های فوق حرفه‌ای می‌پذیرد. کسانی مثل پول پوگبا که گفت " نمی‌دانم چه انتظاری داشتید ؟ اینکه ده بر صفر یا پنج بر صفر برنده شویم ؟ ما هوادار لازم داریم نه تماشاچی ". از این حرفها کاملاً پیدا است که پوگبا هنوز فوتبال را درک نکرده است. 


منبع : کیکر
مترجم : آرش جلال منش