ژاپن دوست‌داشتنی، قربانی ثانیه‌ها

ژاپن دوست‌داشتنی، قربانی ثانیه‌ها

به گزارش "ورزش سه"، در بازی دیشب بلژیک و ژاپن در مرحله‌ی یک‌هشتم نهایی جام جهانی روسیه دست تقدیر برای دو تیم به گونه‌ای رقم خورد تا یک بازی دیگر به فهرست بازی‌های بزرگ و کلاسیک تاریخ جام جهانی اضافه شود. بازی‌‌ای که تمام عناصر رویارویی‌های بزرگ و کلاسیک را داشت. به خصوص آخرین ثانیه‌های بازی، زمانی که بلژیک در یک چشم بر هم زدن از این انتهای زمین به انتهای دیگر زمین رفت تا گلی را به ثمر برساند که بازگشتش را کامل کرد و قلب ژاپن را شکست.


شادی بلژیکی‌ها حد و مرز نداشت. اگر کسی تازه تلویزیون را روشن کرده بود فکر می‌کرد سرخپوشان ثانیه‌هایی قبل قهرمان جام جهانی شده‌اند. اما شادی بلژیکی‌ها از بسیاری جهات قابل درک بود. آنها درحالیکه از وقت بازی تنها 21 دقیقه باقی مانده بود 2-0 از ژاپن شگفتی‌ساز عقب بودند و به نظر می‌رسید به سرنوشت آلمان، اسپانیا، پرتغال و آرژانتین دچار خواهند شد. اما بلژیکی‌ها کاری کردند که از سال 1970 تا کنون هیچ تیم دیگری موفق به انجام دادنش نشده بود. آنها در یک مسابقه‌ی  حذفی جام جهانی عقب‌افتادگی دو گله‌ی خود را جبران کرده و در نهایت به پیروزی رسیدند. آخرین بار در جام 70 انگلیس بود که در یک‌چهارم نهایی، در مقابل آلمان غربی به چنین پیروزی‌ای رسیده بود.


اما چیزی که شادی بلژیکی‌ها و غم و اندوه مفرط ژاپنی‌ها را تا این حد شدید می‌کرد، زمان‌بندی بازگشت شیاطین سرخ و وا دادن سامورایی‌های آبی بود. عقربه‌های ساعت از رسیدن زمان به چهارمین دقیقه‌ی وقت‌های تلف‌شده خبر می‌داد. ژاپنی‌ها با آنکه ظاهراً چیزی نشان نمی‌دادند در اعماق وجودشان خوشحال بودند چون با اینکه پیروزی 2-0 را با تساوی 2-2 عوض کرده بودند ولی حالا دست‌کم نیم ساعت زمان داشتند تا بار دیگر از اروپایی‌ها جلو افتاده و تاریخسازی بزرگی را به نام خود ثبت کنند. بیننده‌ی دقیق بازی از دقایقی پیش تشخیص داده بود که شاید در وقتهای اضافه، ژاپن نسبت به بلژیک برتری داشته باشد. به یک دلیل : آمادگی بدنی بیشتر. شاید این گزاره در نگاه اول عجیب به نظر برسد. بلژیکی‌هایی که همه در تیم‌های بزرگ اروپایی بازی می‌کنند، اکثراً ستاره‌های باشگاه‌های خود هستند و از نظر جثه به وضوح بر ژاپنی‌ها برتری دارند چطور ممکن است در جدال نیروی بدنی، از فوتبالیست‌های ژاپنی عقب بیفتند ؟ می‌گویند هیچ چیز نمی‌تواند واقعیت را عریان‌تر و صریح‌تر از تصویر به رخ بکشد. سیمای فوتبالیست‌های بلژیکی در مقایسه با صورتهای سنگی، مصمم و راحت ژاپنی‌ها از سر درون شیاطین سرخ خبر می‌داد. اما برای کسانی که با فوتبال ژاپن آشنایی نزدیک‌تری دارند، بازی راحت و سرحال ژاپن در دقایق آخر بازی چندان هم عجیب نبود. بدیهی است ژاپنی‌ها وقتی پای فوتبال به میان می‌آید، استفاده از برتری و مزیت تکنولوژیک خود را کنار نمی‌گذارند. آنها سالها است در قالب برنامه‌ی بلندپروازانه و جامع  خود برای تبدیل شدن به یکی از قدرتهای فوتبالی دنیا، همه‌ی منابع و امکانات کشور را بسیج کرده‌اند. دانشمندان ژاپنی در مرکز ملی علوم ورزش، سالها است که در کنار سایر ورزشکاران این کشور، روزهای بسیاری را با فوتبالیست‌های ژاپنی زندگی کرده‌اند. هدف تنها یک چیز بوده : پرورش فوتبالیست‌هایی که در مقابل بهترین‌های دنیا نه  تنها از نظر بدنی کم نیاورند بلکه بتوانند از آمادگی بدنی به عنوان یک برگ برنده استفاده کنند. و دنیا دیشب به عینه دید که ژاپنی‌ها چطور پا به پای بازیکنان بزرگ بلژیکی می‌دوند، پرس می‌کنند و حتی در دقایق پایانی بازی، محکم‌تر و راحت‌تر در زمین جابجا می‌شوند.


اما در ثانیه‌های آخر، بلژیکی‌ها بارقه‌ای از نبوغ را به نمایش گذاشتند. شیاطین سرخ با چند پاس سریع توپ را در ناباوری ژاپنی‌ها به محوطه‌ی جریمه‌ی حریف رسانده و دروازه‌ی سامورایی‌ها را باز کردند. ژاپن که در طول بازی با اعتماد به نفسی بی‌نظیر و ایمانی خلل‌ناپذیر به توانایی خود بازی کرده بود حالا دیگر حتی وقت نداشت که توپ را در میانه‌ی زمین بکارد، چه رسد به اینکه برای بازگشت انگیزه داشته باشد.


چند ثانیه بعد سوت پایان بازی به صدا درآمد تا اختلاف و تضاد شدید ابراز احساسات دو تیم، توجه دنیا را به خود جلب کند. درحالیکه بلژیکی‌ها روی پا بند نبودند، ژاپنی‌ها روی زمین افتاده بودند. بعضی‌ها اشک می‌ریختند و برخی دیگر از سر عصبانیت به زمین چمن مشت می‌کوبیدند. آنها فوق‌العاده بازی کرده بودند و در نیمه‌ی دوم، در تبدیل شدن آن نیمه به یکی از زیباترین نیمه‌های جام جهانی روسیه نقش مهمی ایفا کرده بودند. ژاپنی‌ها کاری کرده بودند بلژیک، مرگ را بارها و بارها در یک قدمی خود احساس کند اما خدای جام جهانی بار دیگر سیمای بی‌رحم خود را به ژاپنی‌ها نشان داد. وقتی دوربین‌های تلویزیونی در پایان بازی روی نیشینو، مربی ژاپن زوم کرده بودند به نظر می‌رسید او دارد خود را سرزنش می‌کند که چرا نتوانسته برای ممانع از گل چادلی، کارهای بیشتری انجام دهد.


در توضیح علت ستایش ما از ژاپن همین بس که آنها بعد از آنکه بازی را 2-2 مساوی دیدند به دفاع نپرداخته و برای زدن گل پیروزی تلاش کردند. همین حملات بود که آنها را درمقابل ضدحمله‌ی استثنایی بلژیکی‌ها آسیب‌پذیر کرد. کوین دبروینه که بخش اعظم بازی را در حاشیه سپری کرده بود، توپی که کورتوای دروازه‌بان به او داده بود را گرفت، حداقل 50 متر به سمت زمین حریف پیشروی کرد و از بین آن همه بازیکن سرخپوش به مونیه در سمت راست پاس داد. روملو لوکاکو اجازه  داد سانتر کم‌ارتفاع مونیه به چادلی برسد و اتفاق تاریخی‌ای که هیچکس انتظارش را نداشت، بیفتد. بلژیک حالا دیگر تیم صعودکننده بود.


بعد از به صدا درآمدن سوت پایان، چند صباحی گذشت تا ژاپنی‌ها بتوانند موج اول و سونامی احساسات را پشت سر بگذارند. شاید کمتر تیمی می‌توانست به اندازه‌ی سامورایی‌های آبی اینقدر سریع از شدت تخریب سونامی احساساتی که ژاپنی‌ها تجربه کرده بودند، رهایی یابد. آخر آنها ملت مقاومت در برابر بلایای طبیعی هستند. و دیروز نشان دادند در مقابل بلایای فوتبالی هم همانقدر محکم و باطمانینه رفتار می‌کنند. بازیکنان ژاپن بعد از گذشت چند دقیقه دور هم جمع شده و با نظم و آرامشی مثال زدنی از هواداران باوفای خود که 90 دقیقه با تمام وجود تشویق‌شان کرده بودند، تشکر کردند. اما داستان برای هواداران ژاپنی همچنان ادامه داشت. آنها بعد از بازی به نظافت سکوهای خود مشغول شدند تا با وجود باخت تلخ و فاجعه‌باری که شاید اگر در برخی دیگر از کشورهای دنیا اتفاق افتاده بود به کنده شدن صندلی‌ها و آتش گرفتن سکوها ختم می‌شد، نشان دهند قصد ندارد آبرو و اعتباری که به خصوص در این جام جهانی برای خود خریده‌اند را به این سادگی واگذار کنند. فوتبالیست‌های ژاپنی و هواداران‌شان به واقع سزاوار تحسین و ستایش هستند. فوتبال آسیا می‌تواند به سامورایی‌های آبی و درخشش‌شان در جام جهانی 2018 افتخار کند.

آرش جلال منش