به گزارش "ورزش سه"، در مقاله ای که به تازگی در مجله بین المللی علوم ورزشی و مربیگری به چاپ رسید، سه پژوهشگر ایرانی به همراه همکار استرالیایی خود نشان دادند که در کشورهایی که بیشتر نگرش اجتماعی بلندمدت دارند، تناوب تغییر مربیان تیم ملی فوتبال آن کشورها کمتر است. به عبارت دیگر در کشورهایی که نگرش اجتماعی کوتاه مدت است، تناوب تغییر مربیان تیم ملی فوتبال در آن کشورها بیشتر است.
برای انجام این پژوهش بهزاد فروغی (دانشگاه علوم مالزی ) حسن قلی پور (دانشگاه سویین برن ملبورن)، هیث مک دولاند (دانشگاه سویین برن ملبورن) و بهنام جعفرزاده (دبیر بخش خارجی سایت ورزش سه) از داده های ۹۰ کشور از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۵ استفاده کردند. آنها همچنین سایر متغیرهایی که برروی تغییرات مربی تاثیر گذار هستند (عملکرد فنی تیمها؛ فرهنگ فوتبال؛ فساد ادرای و غیره) را در پژوهش خود مد نظر گرفتند. آنالیزهای آماری پژوهشگران نشان داد که تغییرات سرمربی فوتبال در جوامع نتیجه گرا و کوتاه مدت نگر بیشتر است. نتایج آنها همچنین نشان می دهد که تناوب تغییرات مربیان در کشورهایی که در کنترل فساد عملکرد بهتری دارند، کمتر است.
در این مقاله آمده است:" فوتبال به عنوان محبوب ترین و پر بیننده ترین ورزش در جهان محسوب می شود و بیش از هر ورزش دیگری در دنیا طرفدار دارد. در بیان اهمیت آن می توان به این حقیقت اشاره کرد که بازی فینال جام جهانی سال ۲۰۱۴ را بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان مشاهده کردند. طبق برآوردهای فیفا در سال ۲۰۰۶، ۲۶۵ میلیون بازیکن مرد و زن به اضافه پنج میلیون داور که مجموعا ۲۷۰ میلیون نفر یا ۴ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند در صنعت فوتبال حضور فعال داشتند. همچنین طی دو دهه گذشته، تجارت فوتبال به یک صنعت جهانی چند میلیارد دلاری تبدیل شده است.
فوتبال درآمد هنگفتی برای افراد، باشگاه ها، و همچنین سازمان های ملی و بین المللی ایجاد کرده است. به عنوان مثال،Deloitte3 گزارش می دهد در فصل ۲۰۱۴-۲۰۱۳ مجموع درآمد پنج لیگ برتر اروپا (لیگ برتر انگلیس، بوندس لیگا آلمان،لالیگا اسپانیا، سری آ ایتالیا و لیگ یک فرانسه) که شامل روز مسابقه، حق پخش و تبلیغات بود، ۱۱.۳ میلیارد یورو محاسبه شد. فوتبال همچنین تأثیر مثبتی بر درآمدزایی و اشتغال در سطح محلی داشته است. حتی در بررسی اخیری که توسط گاسکز و رویوئِلا انجام گرفته، ثابت می کند که عملکرد تیم ملی فوتبال می تواند به عنوان شاخص توسعه در سطح بین المللی مورد استفاده قرار گیرد. این مقاله از دیدگاه سیاسی نشان می دهد که عملکرد تیم های ملی فوتبال توسط بسیاری از کشورها به عنوان وسیله ای برای بیان ملی گرایی و برای ارتقای قدرت و وضعیت ملل مختلف در سطح بین المللی مورد استفاده قرار گرفته است.
با توجه به افزایش اهمیت اقتصادی و سیاسی فوتبال، مربی حرفه ای فوتبال بودن - به ویژه مربی تیم ملی فوتبال - به یکی از سخت ترین مشاغل در دنیای ورزش تبدیل شده است. بر خلاف مربیان باشگاهی، مربیان تیم ملی شغل دشوارتری دارند زیرا عملکرد آنها تنها بر اساس چند رقابت کلیدی سنجیده می شود (به عنوان مثال جام جهانی، کوپا آمریکا و جام ملت های آفریقا). این در حالی است که مربیان باشگاهی به طور منظم هر هفته یک بازی یا بیشتر انجام می دهند. علاوه بر این مربیان تیم ملی با مشکلات دیگری نظیر دشواری دسترسی به بازیکنان برای آماده سازی آنها نیز روبرو هستند زیرا این بازیکنان معمولا در خدمت تیم های باشگاهی شان قرار دارند. مواردی مانند این موجب می شود شغل مربیگری تیم ملی، ارزش تمرکز پژوهش های خاص را داشته باشد.
تعدادی از مطالعات تلاش کرده اند عوامل تعیین کننده امنیت شغلی مربیان را در تیم های فوتبال بررسی کنند. آنها تمرکز خود را بر سن مربی، عملکرد، تجربه، مدیریت باشگاه، حقوق نسبی سرمربی و هزینه نسبی دستمزد بازیکنان تیم گذاشتند تا با کمک این متغیرها، تغییرات مربیان تیم های فوتبال بررسی کنند و توضیح دهند. با این حال، ویژگی های فرهنگ ملی به عنوان یک فاکتور مهم خارجی در تناوب تغییرات مربیان تیم های ملی فوتبال، به نسبت کمتر مورد توجه پژوهشگران حوزه مدیریت ورزشی معاصر قرار گرفته است.
انگیزه پژوهشگران از این بررسی از مشاهدات تیم های ملی فوتبال در آسیا به وجود آمده است. ژاپن، ایران و عربستان سعودی از بهترین تیم های فوتبال آسیا هستند. با این حال در فاصله سال های بین ۱۹۹۳-۲۰۱۵، مربیان تیم ملی فوتبال در این کشورها به ترتیب ۱۰ ، ۲۰ و ۲۸ بار عوض شده اند. این مسئله سوال مهمی را برمی انگیزد: چرا تناوب تغییر مربی تیم های ملی در کشورهای آسیایی این همه با یکدیگر تفاوت دارند در حالی که از لحاظ رتبه بندی فیفا تقریبا در یک سطح قرار دارند؟ آیا فرهنگ ملی اهمیت دارد؟
برای بررسی فاکتور فرهنگ در تغیری سرمربیان تیم های ملی، پژوهشگران بر روی یک بعد فرهنگی خاص تمرکز کردند که احتمالا باعث ایجاد فشار یا سهولت برای مربیان تیم های ملی فوتبال می شود: بلندمدت نگر بودن مردم. در این مطالعه آنها فرض کردند که تغییرات سرمربی فوتبال در کشورهای دارای فرهنگ بلندمدت نگری پایین تر از کشورهایی است که دارای فرهنگ کوتاه مدت نگری و نتیجه گرا هستند. این استدلال را می توان بر اساس تعریف "هوفستد" از جوامع نتیجه گرا و بلندمدت نگر توضیح داد. طبق نظر هوفستد و همکاران، جوامع با فرهنگ بلندمدت نگر در راه رسیدن به اهداف بلند مدت از خود پایداری نشان می دهند؛ در حالی که در جوامع با فرهنگ گرایش کوتاه مدت، مردم بر دستیابی به نتایج سریع تمرکز دارند. بنابراین انتظار می رود احتمال تقاضای طرفداران ورزش، رسانه ها، قماربازان و سایر سهامداران فوتبال در جوامعی با جهت گیری بلندمدت برای تغییرات مکرر سرمربی کمتر از جوامع با جهت گیری کوتاه مدت باشد.
مربیان فوتبالی که خواهان پذیرش سمت سرمربی گری تیمهای ملی هستند حتما بایستی به فرهنگ آن جامعه توجه ویژه ای داشته باشند. در جوامع کوتاه مدت نگر اهالی فوتبال که بیشتر بدنبال نتایج خوب و فوری هستند، صبر و حوصله چندانی برای تحمل شکست ندارند و بنابراین بر مسولین فوتبالی برای اخراج سرمربی فشار می آورند. این رفتار در بلندمدت اثرات نامطلوبی برروی توسعه فوتبال ملی می گذارد. با آگاهی از اخراج زود هنگام؛ مربیان شاید بدنبال استراتژی های بروند که به نتایج فوری در کوتاه مدت برسند. مثلا از بازی دادن بازیکنان جوان به دلیل تجربه کم، پرهیز کنند."