وب سایت رسمی فوتبالی- او بعد از یک عمر زندگی با سپیدرود، از پس سالهای سخت و پرماجرا امروز روی نیمکت تیمی مینشیند که متعلق به خودش است، نه متعلق به مالکانی که هیچکس نمیفهمد چرا میآیند و چرا میروند.
به گزارش فوتبالی،اگر از خودتان میپرسید سرمربی موقت سپیدرود کیست، لابد با یک داستان جذاب به نام سپیدرود آشنا نیستید، لابد خبر ندارید که تیمهایی در فوتبال ایران فارغ از بودجههای بادآورده تیمهای صنعتی و دولتی و بازیهای رانتی و درآمدهای انحصاری خودروسازها، دههها را با شادیهای کوچک و دردهای جانفرسا گذراندهاند و حکایت خود را در شهر خود ساختهاند، ستارههای خودشان را داشتهاند و وفاداری به تیم را میان چهرههای خود معنا کردهاند. شاید نمیدانید زندگی با تیمهای کوچک، با حسهای مشترک بومی چه مفهوم پراحساسی دارد.
فوتبال در مقیاس کوچک، کارکردهایش در یک شهر، آن حس همشهری بودن با یک تیم کوچک، آن حال و حظ با همه شکستها و ناکامیها و این حال و روز، همین چیزی که باقی مانده و نمانده. این خیال که شاید راه نجاتی باشد، بدون آنکه ریالی از این بودجههای بیحساب از آسمان ببارد.
سهیل حقشناس ستارهی چنین فضایی بوده، چهرهی چنین حکایتی بوده. سالهای سال، در تمام سالیان جوانی، وقتی بازوبند بر بازو میبست و برای تماشاگر، تنها برای تماشاگر، به میدان میرفت و اگر پیراهنش را بعد از هر گل میبوسید، از واقعیترین بوسهها بود، نشان از واقعیترین دوستداشتنها. او بعد از یک عمر زندگی با سپیدرود، از پس سالهای سخت و پرماجرا امروز روی نیمکت تیمی مینشیند که متعلق به خودش است، نه متعلق به مالکان و مدیرانی که هیچکس نمیفهمد چرا میآیند و چرا میروند. اوست که در سپیدرود صاحب و مالک است، او به نشانه همه مردان ماندگار سپیدرود، برادران صومی و همه موسپیدهای این تیم و همه تماشاگرانی که مثل سهیل عمری را با سپیدرود گذرندهاند. مالک سپیدرود اینها هستند و گذر عمرشان سند مالکیتشان است. امروز شاید اولین روز و شاید آخرین روز سرمربیگری سهیل در سپیدرود باشد اما یکی از روزهاییست که سپیدرود دست سپیدرودیهاست و این سپیدرود برای دوستدارانش پرمعناتر است.