سایت فوتبالی - بعد از دربی، وقتی بازی خشن و پرخطای استقلالیها باعث آسیبدیدگی بازیکنان پرسپولیس میشد، برخی معتقد بودند که شفر درست مثل بازی استقلال - العین به بازیکنانش گفته بود، مهرههای حریف را بزنند. مصاحبه جنجالی عمر عبدالرحمن، بازیکن العین امارات که مدعی شده بود شفر در حین بازی از بازیکنان خواسته تا من را بزنند، سندی بود که برای این ادعا ارائه میکردند. منطقیتر اما این است که بگوییم آنچه بازیکنان را از همان بازی با العین، به چنین رفتارهای پرخطری وا میدارد، توصیه این سرمربی آلمانی به زدن بازیکن حریف نیست، بلکه رفتارهای اوست که این پیام را ناگزیر به بازیکنان میرساند که عصبیتر و بیتمرکزتر بازی کنند تا برای رسیدن به هدف خود چارهای جز روی آوردن به خطا و خشونت نداشته باشند.
نخستین سوت علیرضا فغانی که به نشانه خطا به صدا درآمد، مصادف شد با آغاز اعتراضهای شفر در کنار زمین. هر بار که دوربین روی وینفرید شفر میرفت، محال بود او را در حال صحبت با داور و اعتراض نبینیم. انگار علی دایی دیگری در استقلال متولد شده که شاید از نظر ظاهری از زمین تا آسمان با دایی متفاوت باشد اما در برخورد با داوریها و اعتراض به داور از کنار زمین همان راه و روش علی دایی را در پیش گرفته. همان قدر معترض، همان قدر مشوش و همان قدر عصبانی.
این حجم از اعتراض به داور، به طور مستقیم بر عملکرد بازیکنان استقلال تأثیر میگذارد و عصبی بودن بازیکنان و خطاهای خطرناک آنها روی پرسپولیسیها، متأثر از همین تشویشهای سرمربی آلمانی است. آن هم در شرایطی که آنچه استقلال در این شرایط به آن نیاز دارد، چیزی جز آرامش نیست.
این رفتار شفر ما را یاد دربیهایی میاندازد که علی دایی سرمربی پرسپولیس بود.
دایی به طور مداوم در کنار زمین به داوری اعتراض داشت، عصبی بود و فریاد میزد. همزمان با علی دایی، در داخل زمین هم هر بازیکنی که با سوت داور متوقف میشد یا مرتکب خطایی میشد، با فریاد به سمت داور میرفت و در کل آمار خشونت بازیکنان پرسپولیس علیه داوران هم افزایش پیدا کرده بود. برخورد بازیکنان در واقع آینهای بود از روحیات علی دایی به عنوان سرمربی در کنار زمین.
بازیکنان استقلال نه تنها در دربی 5 مهر که در تمام بازیهای استقلال در هفتههای اخیر، متأثر از همین حالتهای شفر بودهاند. روحیاتی که کاملاً با روحیات یک آلمانی در تضاد است! آلمانیها گرچه کمی خشن یا حتی در مواقعی زود عصبانی میشوند اما معمولاً به قانون احترام میگذارند و آنقدر حرفهای هستند که نسبت به هر سوت داور فریاد اعتراض سر ندهند. شفر اما متأثر از مشاوران ایرانیاش، راه و روش متفاوتی را در پیش گرفته است. احتمالاً به گمان اینکه در فوتبال ایران بتواند با استفاده از برخی شلوغکاریها، ضعفهای تیمش را بپوشاند. مشاوران ایرانی شفر اما به او نگفتهاند که این عادتها همیشه هم برای مربیانی که در این لیگ فعالیت کردهاند جواب نداده است.
شفر اگر کمی در رفتار بازیکنانش دقیق شود، متوجه خواهد شد که در همین بازی اخیر، بازیکنانی به مراتب عصبیتر و بیتمرکزتر از پرسپولیس را در اختیار داشت که همین موضوع باعث میشد نتوانند خیلی از اهداف تیم را هم عملی کنند. در واقع اعتراضهای شفر به داوری نه تنها روی آرامش بازیکنان استقلال تأثیر گذاشته بود، بلکه تمرکز بازیکنان را هم از بین میبرد. شفر تمرکز بازیکنانش را فدای رفتار پرریسکی کرد که بهترین نتیجهاش چیزی فراتر از تأثیر بر داور و جو عمومی مسابقه نخواهد بود.
شاید استقلالیها بر این عقیده باشند که تساوی در این دربی برایشان نتیجه خوبی به حساب میآید اما برای تیمی چون استقلال، نتیجه فنی بازی نیمی از دستاورد تیم به حساب میآید. استقلال به عنوان یکی از پرطرفدارترین تیمها، نباید نسبت به رفتارهای بازیکنان و سرمربی خود، خطاهای پرخطر و تشنجهایی که از نیمکت به بازیکنان منتقل میشود، بیتفاوت باشد.