وبسایت رسمی فوتبالی- گزارشگر از قلعه نویی در مورد نوع و سبک گل زدن این تیم در مقابل استقلال می پرسد و قلعه نویی نیز با لحنی گلایه آمیز می گوید که این نیز شیوه ای برای گلزنی است و هر تیمی می تواند از آن استفاده کند.
به گزارش وبسایت فوتبالی، مشخص نیست از چه موقع سانتر از جناحین و اتکا به فوتبال فیزیکی در بین رسانه ها و علاقمندان به فوتبال در ایران مذموم شد که بارها به خاطرش مربیان ایرانی مورد طعن و تحقیر قرار گرفته اند. شاید آن نوع فوتبال «بزن زیرش» که فوتبال علی اصغری نیز معروف است، باعث شده تا فوتبالی که امثال امیر قلعه نویی در استقلال دهه هشتاد و پس از آن در سپاهان به دنبالش بوده، تحقیر شود. از آنجا که فوتبال فیزیکی مبتنی بر بازی هوایی و استفاده از توپ های بلند، تداعی گر فوتبال بدون برنامه معروف به علی اصغری است باعث شده تا سانتر از جناحین به عنوان روشی سنتی در اذهان هواداران فوتبال ایرانی جای بگیرد. کار به جایی رسیده که در کری خوانی های فوتبالی، گل زدن از طریق سانتر از کنار به عنوان نقطه ضعف تاکتیکی حریف برشمرده می شود. در حالی که بردن با برنامه توپ به جناحین و باز کردن کناره ها از طریق پاس های ترکیبی و سانتر و ریختن توپ به محوطه جریمه حریف و در نهایت گل زدن، یک روش حتی مدرن محسوب شود.
اما مگردر فوتبال گل زدن هدف نهایی نیست و مگر هر گل به هر نحوی که به ثمر برسد، یک گل و نه بیشتر محسوب نمی شود؟ پس چرا عده ای گل زدن از عمق با ارزش تر از گل زدن از طریق سانتر از کناره ها محسوب می کنند؟ چه ایرادی دارد وقتی می توان کناره های حریف را دور زد و یا در خط حمله بازیکن سرزن در اختیار داشت، از این قابلیت استفاده کرد؟ حرف قلعه نویی نیز همین است؛ اینکه سایر تیم ها نباید انتظار داشته باشند که تیمی از نقطه قوت خود استفاده نکند. زمانی می توان به او ایراد وارد کرد که تنها تاکتیک و برنامه تیمش برای گلزنی همین یک تاکتیک باشد. بردن توپ به کناره ها به خودی خود نه مزیت است و نه عیب. اما اگر تیمی فقط به دنبال ارسال توپ های بلند و مستقیم از هر نقطه زمین به روی دفاع حریف باشد این یک ضعف تاکتیکی محسوب می شود هر چند که این شیوه می تواند حتی در شرایط خاص چ در دقایقی از بازی به طور منطقی به کار گرفته شود.
درسال های ۷۷ تا ۸۰ پرسپولیس با علی پروین، فوتبالی متکی به توپ های بلند و استفاده از ضربات سر در محوطه جریمه حریف ارائه می داد. از آن طرف استقلال با ناصر حجازی بیشتر به دنبال فوتبالی مبتنی بر بازی ترکیبی و استفاده از تکنیک بازیکنانش بود. نتیجه اما هم در دربی و هم در لیگ به نفع پرسپولیسی رقم خورد که اکثر گل هایش را با ضربات سر مهاجمان و مدافعان بلند قامتش به ثمر می رساند. در شرایطی که پروین در میانه میدان تیمش همزمان حسین عبدی، افشین پیروانی و حمید استیلی را که هر سه جنگنده و توپ خراب کن بودند به میدان می فرستاد حجازی به زحمت به محمود فکری بازی می داد و بیشتر داریوش یزدانی، منصوریان، دین محمدی، فرهاد مجیدی و ...را که بازیکنانی تکنیکی بودند به میدان می فرستاد. آیا می توان به پروین به دلیل نتیجه گرفتن با آن سبک خرده گرفت؟نمی توان گفت که این ایراد حریفان بود که ضدتاکتیکی برای این شیوه بازی پرسپولیس نداشتند؟ اما در نهایت راه مقابله با این شیوه پیدا شد و پرسپولیس و پروین در حسرت تکرار موفقیت های آن سال ها باقی ماندند.
شاید بتوان گفت هر مربی می تواند تیمش را به هر شیوه ای که نقطه قوت تیمس محسوب می شود به مصاف رقبا بفرستد. حتی پرتاب بلند اوت های دستی نیز دیگر آن قبح سابق را ندارد و در فوتبال امروز استفاده می شود. این مشکل تیم های مقابل است که در برابر نقطه قوت حریف، ضدتاکتیکی ندارند. سپاهان با قلعه نویی همان مسیری را می رود که استقلال،تراکتور و ذوب آهن با این مربی رفتند. قلعه نویی برخلاف پروین سعی کرده تا تعادلی بین بازیکنان فیزیکی و تکنیکی در تیم هایش ایجاد کند. امیر قلعهنویی سپاهان را با مجموعهای از بازیکنان مورد علاقهاش که در تیمهای سابق او بازی کردهاند بسته و این بدان معناست که او در بین مربیان لیگ هدفمندتر از دیگران در فصل نقل و انتقالات یارگیری میکند. نگاهی به مجموعه بازیکنان خریداری شده توسط سپاهان نشان میدهد که قلعهنویی همچنان به المانهای تاکتیکی مورد علاقهاش پایبند است و قصد تغییر آنها را ندارد. او تیمهایش را با برقراری توازن و تعادل بین بازیکنان تکنیکی و فیزیکی میبندد و همچون سابق بیشترین توجهش به مدافعان کناری و یک مهاجم بلندقد و فیزیکی است. ایرانپوریان قرار است همان نقشی را برای قلعهنویی ایفا کند که قبلا خسرو حیدری در استقلال برای او ایفا میکرد.
کیروش استنلی نیز نمونه تیپیک مهاجمان مورد علاقه قلعهنویی است که با او از ذوبآهن به سپاهان آمده است و شهباززاده که با نظر قلعهنویی استقلالی شد قرار است نقش مکمل استنلی را به عنوان مهاجمی پا به توپ و تقریبا تکنیکی ایفا کند.
سپاهان قلعهنویی سورپرایز ویژهای برای لیگ ندارد. قرار نیست تیم تحت هدایت قلعهنویی با سبک و شیوه جدیدی بازی کند. این مربی همچنان امیدوار است که بتواند با شیوه مورد علاقهاش لیگ را ببرد. فوتبالی که سپاهان و تیم های قلعه نویی ارائه می دهند، از آن نوع فوتبال علی اصغری با زیر توپ زدن های متوالی و یا ارسال های بلند مستقیم نیست. سانتر کردن هم ذاتا تاکتیک بدی در فوتبال نیست و استفاده از جناحین برای گلزنی هم یک هنر است. فوتبال دفاعی مبتنی بر ضدحمله هم اگرچه زیبایی فوتبال را کاهش می دهد و منتقدان خاص خودش را دارد اما تبدیل به یک شیوه بازی مکارانه و البته تاکتیکی در فوتبال روز دنیا شده است. نمی توان تیمی را به دلیل استفاده از تاکتیکی خاص که نقطه قوتش محسوب می شود مورد شماتت قرار داد بلکه باید به فکر خنثی کردن آن نوع شیوه بازی بود. قلعه نویی می تواند همه را به این چالش دعوت کند که به جای انتقاد از نوع گل زدن این تیم، جلوی گل زدن تیمش را بگیرند.
حجت شفیعی/ سایت فوتبالی
7655