وب سایت رسمی فوتبالی- وزیر ورزش درحالی تاکید کرده است که «سهام پرسپولیس و استقلال بصورت صد درصد واگذار میشود» که قبل از او هم وزیران ورزش و روسای سازمان تربیت بدنی چنین جمله «تکراری» را تکرار کرده بودند!
به گزارش فوتبالی، مسعود سلطانی فر هم همان راهی را می رود و همان حرفی را می زند که قبلا از او محمود گودرزی، محمد عباسی، محمد علی آبادی، علی سعیدلو و ... زده بودند و در حد همان «حرف» باقی ماند و تنها چندماهی هواداران و اهالی فوتبال را سرکار گذاشتند و بعد هم آبها از آسیاب افتاد!
پرسپولیس اولین باشگاه خصوصی
اواخر دهه چهل و زمانی که تیم فوتبال پرسپولیس فعالیتش را آغاز کرد تنها تیم خصوصی فوتبال ایران بود که همه فعالیت هایش زیر نظر اشخاص حقیقی اداره می شد و بعد از مدتی صاحب مجموعه ورزشی هم شد. پرسپولیس در همان سالها با درآمدزایی که از محل فروش بلیت و کمک های مردمی داشت توانست مجموعه ورزشی آپادانا( اکباتان فعلی) را خریداری کند و به نخستین باشگاه ورزشی تبدیل شود که ورزشگاه اختصاصی داشت و لیگ دوم تخت جمشید را در همین ورزشگاه میزبانی کرد. این تیم تا سالهای ابتدایی بعد از انقلاب به صورت خصوصی اداره می شد اما از سال ۱۳۵۹ به بنیاد مستضعفان و سازمان تربیت بدنی و وزارت صنایع و معادن و ... واگذار شد و سالها دست به دست چرخید.
ماجرای متفاوت «تاج»
تیم تاج هر چند توسط تیمسار خسروانی تاسیس شده بود اما عملا خصوصی نبود و زیر نظر دربار شاهنشاهی اداره می شد. آبی های ایران در همه سالهای قبل از انقلاب با همین روش اداره شدند و بعد از پیروزی انقلاب هم با همان روشی ادامه حیات دادند که پرسپولیس ادامه می داد و هر سال با مشکلات زیاد کارش را پیش می برد.
خصوصی سازی «رای آورترین» شعار مسئولان
سالهاست «خصوصی کردن استقلال و پرسپولیس» به یکی از شعارهای برخی مسئولان سیاسی تبدیل شده تا از طریق هواداران این دو تیم بتوانند به مقاصد و منافع خود دست پیدا کنند. این حربه بارها از سوی مسئولان سیاسی و حتی غیرسیاسی در انتخابات مهم مورد استفاده قرار گرفته است. حتی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری یکی از مهمترین برنامه هایش در دو دوره ای که کاندیدا شده بود را خصوصی کردن این دو باشگاه عنوان کرده بود.
اوایل دهه ۷۰ اولین جرقه خصوصی سازی
دو باشگاه استقلال و پرسپولیس که در سالهای ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب مالکیت مشخصی نداشتند و همواره از عدم حمایت لازم و کافی از سوی نهاد متولی رنج می بردند. شاید به همین خاطر بود همواره اهالی سیاست و افرادی که قصد گرفتن رای و نظر هواداران دو تیم را داشتند از این ضعف بزرگ استفاده می کردند. با این حال در اوایل دهه ۷۰ و زمانی که عباس انصاریفرد در باشگاه پرسپولیس مسئولیت داشت نام این باشگاه را ثبت کرد تا بتواند از «برند» آن درآمدزایی کند. وی قصد داشت باشگاه را به سمت حرفه ای شدن ببرد که در همین راستا یک مربی خارجی نیز برای پرسپولیس(زوران جورجوویچ) را به خدمت گرفت اما نتوانست به اهدافش برسد.
کار به تشخیص مصلحت نظام کشید
دست به دست شدن استقلال و پرسپولیس از سازمان تربیت بدنی به نهادهای دیگر و برگشت دوباره به سازمان تربیت بدنی سالها ادامه داشت تا اینکه در اوایل دهه هشتاد مدیران عامل دو باشگاه کار را به طور جدی در دستور کار قراردادند و طرح های اولیه را هم پشت سرگذاشتند اما بازهم تایید نهایی برای این اتفاق صورت نگرفت. علی فتح الله زاده و امیرعابدینی که تلاش کردند با ترانسفر بازیکنان به تیم های خارجی مخارج باشگاه را تامین کنند در همان سالها طرح خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس را به مجمع تشخیص مصلحت نظام هم کشیدند و جلسانی را هم با مرحوم هاشمی رفسنجانی برگزار کردند اما بازهم این طرح عقیم ماند.
پیش روی تا قطعه سازی سهام
در ادامه تلاش هایی که دو مدیر باشگاه استقلال و پرسپولیس کردند، در سال ۸۴ پورمحمدی که در آن زمان رئیس هیات مدیره باشگاه پرسپولیس بود کار واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی را تا قطعه سازی سهام هم پیش برد اما از آنجایی که اراده ای برای از دست دادن این دو باشگاه دولتی وجود نداشت بازهم تلاش ها با شکست مواجه شد.
تکرار و تکرار و تکرار
در سالهای بعد هم هر رئیس سازمانی که آمد و هر مسئولی که قصد داشت از اعتبار هواداران استقلال و پرسپولیس استفاده کند این شعار تکراری را سر داد و با مطرح کردن واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی بهره برداری خود را کردند و بعد هم که به اهدافشان رسیدند آب از آب تکان نخورد و این دو باشگاه همچنان چشم شان به جیب و دست سازمان تربیت بدنی ماند.
بازاری برای سرگرمی و مشهور شدن
ماجرای واگذاری این دو باشگاه پرطرفدار هر چند سال یکبار رسانه ای می شود و مانند بازارهای هفتگی که برپا می شود، محلی است برای سروصدا کردن و به شهرت رسیدن و سرگرم کردن مردم. برخی خریدار می شوند و برخی فروشنده و برخی هم تماشاگر و برخی هم زیرکانه نفع شان را می برند و خودشان را آفتابی نمی کنند. سالهاست این بازار برپا می شود اما زمانش را آنهایی تعیین می کنند که می خواهند سود بیشتری را ببرند.
آیا دولت دو بازویش را از دست می دهد؟
سوالی که در همه این سالها پیرامون این دو باشگاه مطرح شده و هنوز کسی پاسخ مثبتی به آن نداده این است که آیا دولت - هر دولتی - حاضر است دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با دهها میلیون هوادار را به عنوان یک ابزار خوب تبلیغاتی و ... از دست بدهد و این دو باشگاه را به بخش خصوصی واگذار کند تا آنها هر طور می خواهند از پتانسیل آنها استفاده کنند؟ در این سالها هنوز هیچ مقام مسئول و حتی غیرمسئول هم پیدا نشده که به این سوال پاسخ مثبت بدهد!
تیم هایی با میلیاردها تومان بدهی و بدون امکانات
استقلال و پرسپولیس فقط پشتوانه مردمی دارند. این دو تیم نه زمین اختصاصی دارند و نه ورزشگاه اختصاصی و نه هیچ چیز دیگری. آن چیزی که دو باشگاه سرخابی تهران فراوان دارند «بدهی» است به افراد و سازمان ها و نهادهای مختلف. بدهی هایی که گفته می شود کاهش یافته اما فقط گفته می شود و قطعا آتش زیرخاکستر است.
بخش خصوصی چرا باید استقلال و پرسپولیس را بخرد؟
حتی اگر فرض را بر اینکه بگیریم که دولت راضی به واگذاری این دو باشگاه شود - که تجربه نشان داده نمی شود - پرسش بعدی این است که چه کسی حاضر می شود این دو باشگاه بدون امکانات با میلیاردها تومان بدهی و کمترین درآمدزایی اصولی را خریداری کند؟ کدام سرمایه گذار و فرد اقتصادی است که بیاید میلیاردها تومان برای خرید این دو باشگاه هزینه کند اما نتواند درآمدی کسب کند و حق پخش تلویزیونی را دریافت کند و بقیه درآمدها را هم بدون مانع برای خودش داشته باشد.
واگذاری به همین راحتی؟
سالهاست در مورد واگذاری این دو باشگاه صحبت می شود اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. دلیلش هم این است که خواست و اراده واقعی برای واگذاری این دو باشگاه وجود ندارد. مگر واگذاری دو باشگاه بزرگ و مردمی به بخش خصوصی به همین راحتی است که گفته می شود؟ برای تعیین میزان و ارزش سهام و قطعه سازی و .. ماه ها و شاید سالها زمان نیاز است. شاید به همین خاطر است که عمر خصوصی سازی به عمر چهار ساله وزرا و روسای سازمان تربیت بدنی قد نمی دهد و هر بار طرح واگذاری عقیم می ماند!
صددرصد یا صفر درصد؟
مسعود سلطانی فر هم مثل وزرای قبلی ورزش اعلام کرده است که کلیه سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. او تاکید کرده است که صددرصد این سهام واگذار می شود. اما تجربه نشان داده این بار هم باید این صددرصد را با همان صفر درصد تعبیر کنیم. با موانعی که وجود دارد بعید است این طرح اجرایی شود.
7655