وب سایت رسمی فوتبالی- وب سایت رسمی فوتبالی- سه گل برای بدرقه مارچلو لیپی افسانهای کافی بود. لیپی و بودجههای میلیاردی چینیها در فوتبال حریف ایران و استعداد برتر ایرانیها در فوتبال نشدند. حالا ایران در نیمهنهایی جام ملتهای آسیاست. آن هم پس از پانزده سال. از برانکو تا کیروش. از علی دایی تا سردار آزمون و از دادگان تا تاج و رفقا.
سه توپ بلند از دفاع به حمله، سه اشتباه از سه مدافع چینی و سه گل. اما این همه آنچه تیم ملی ایران از خود به نمایش گذاشت نبود. این سه گل نماینده تام و تمامی از تاکتیک و کیفیت نمایش ایران در این بازی نبود. بهترین نمایش ایران در جام ملتها و در پنج بازی اخیر مربوط به همین بازی با چین بود. بازی ترکیبی بهتر، گردش توپ بهتر و موقعیتهای گل بیشتر نسبت به بازیهای قبل. درست است که سه گل ایران تقریبا به یک شکل و روی توپهای بلند بزن زیرش به دست آمد اما توان تاکتیکی ایران در ارائه بازی تکضرب و ترکیبی به مراتب بهتر از بازیهای قبل بود. به خصوص اینکه از همان ابتدا ایران با تحمیل بازی خود به چین نشان داد که دیگر به دنبال دادن توپ به حریف و گرفتن فضا نیست. اتفاقی که باعث میشود به بازی با ژاپن هم امیدوارانهتر نگریست.
پرسینگ تیم کیروش از بالای زمین و شدت و دفعات تکرار آن، ایران را در بین تیمهای آسیایی سرآمد کرده است. همان فوتبالی که کیروش پس از بازی با عمان ادعا کرد که در آسیا بینظیر است در بازی با چین نمود بیشتری داشت و عملا تیم چین را فلج کرد. لیپی با همه درایتش راهی برای برون رفت از این پرسینگ و توپگیری ایرانیها پیدا نکرد چرا که شاگردان کیروش در ارائه این نوع فوتبال به چنان تبحر و مهارتی رسیده که با یکی دو جلسه تمرین قبل از بازی نمیتوان راهی برای فرار از آن پیدا کرد. این توانایی میتواند ژاپنیها را هم اسیر کند و ما را به فینال آسیا برساند. احتمالا برای گلزنی نباید دیگر به اشتباه ژاپنیها در دفاع و ارسال توپهای بلند دل بست. آنها با آنالیز دو بازی ایران مقابل عمان و چین و رصد چهار گل مشابه ایران که از هجوم بازیکنان به مدافعانی که رو به دروازه خود قصد دفع توپ دارند به دست آمده با احتیاط بیشتر و با برنامه برای مقابله با این توانایی ایران به میدان خواهند آمد.
در تیم کیروش چنان نقش هر کدام بازیکنان در برنامه تاکتیکی کیروش کلیدی و بارز است که نمیتوان یک یا دو بازیکن را به عنوان بازیکنان کلیدی تیم معرفی کرد. برای همین است که محرومیت امیری در بازی با چین یا خبر محرومیت طارمی در بازی با ژاپن چندان نگرانی خاصی در دل مردم و یا حتی خود کیروش ایجاد نمیکند. مگر میتوان مشخص کرد که ابراهیمی حضورش برای تیم ملی ضروریتر است یا دژاگه؟ انسجام تاکتیکی ایران به چنان حدی رسیده و چنان دل از علاقمندان تیم ملی برده که حتی نبود پورعلیگنجی و آزمون هم نمیتواند چندان نگرانی ایجاد کند. در چهره تکتک بازیکنان نوعی اراده و خواست برتریطلبی دیده میشود که باعث شده این تیم به دل بنشیند و اگر مصاحبههای جنجالی سرمربی تیم ملی و درگیریهایش با سرمربی پرطرفدارترین باشگاه ایران نبود، این تیم میتوانست بیشترین میزان همدلی را در بین ایرانیهای کمحوصلهتر شده از قبل ایجاد کند. با این حال میتوان امیدوار بود که تا ده روز دیگر جشنی عمومی به خاطر قهرمانی ایران در آسیا کل ایران را در برگیرد. امسال بهترین زمان برای قهرمانی در آسیاست با مربیای که پس از هشت سال سکانداری در تیم ملی ایران، بهترین دستپختش را سر سفره ایرانیها گذاشته است.
تحلیل از حجت شفیعی