وبسایت رسمی فوتبالی- ستاره ایرانی برایتون اتفاقی که بین او و مدافع ملیپوش منچستر سیتی اتفاق افتاد را تشریح کرد.
به گزارش فوتبالی به نقل از ورزش سه، بعد از پشت سر گذاشتن یک فصل رویایی در آلکمار با کسب عنوان آقای گلی لیگ اردیویسه، دومین پاسور برتر و بهترین بازیکن شدن، اتفاق ویژهای برای علیرضا جهانبخش بود ولی مهمتر از آن، پس از جام جهانی ۲۰۱۸ اتفاق افتاد که این ستاره جوان به برایتون انگلیس انتقال یافت و تبدیل به گران قیمتترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران شد.
برچسب گران قیمتترین بازیکن، ویژهترین خرید پیش فصل برایتون، آقای گلی در هلند و ... موجب شد تا انتظارات از علیرضا جهانبخش بالاتر برود و هواداران باشگاه انگلیسی نیز حساب بیشتری روی او باز کنند، اما این بازیکن ایرانی با وجود پیشرفتی که در هفتههای اخیر داشته، اما هنوز نتوانسته گلزنی کند یا پاس گل بدهد.
حضور در لیگ برتر انگلیس، تفاوت آن با لیگ اردیویسه هلند، نگاه هواداران برایتون، سطح کیفی بازیها، ناکامی در گلزنی، بازی در تیم ملی و البته درگیری اخیر با کایل واکر، مدافع ملیپوش منچستر سیتی بهانهای شد تا گفتوگویی با علیرضا جهانبخش داشته باشیم که مشروح صحبتهای او را در ادامه میخوانید:
* با منسیتی کُری داشتیم
خدا را شکر بازی خیلی خوبی با منچستر سیتی داشتیم؛ با توجه به شرایط و کُریای که بین ما افتاده بود و همچنین کیفیت بازی سیتی، میدانستیم بازی سختی است؛ هر مرحله FA CUP قرعهکشی میشود و بستگی به شانس دارد که هر مرحله را چطور سپری میکنید؛ سال ۱۹۸۳ آخرین مرتبهای بود که برایتون به این مرحله از جام حذفی رسیده و پس از آن چنین اتفاقی برای باشگاه ما نیافتاده بود؛ از طرفی چند سالی است که تصمیم گرفتند بازیهای این مسابقات در استادیوم ومبلی باشد و همه این مسائل بر حساسیت بازی اضافه کرد.
* بازی در ومبلی برابر سیتی حس خوبی بود
متاسفانه گل زودهنگام منسیتی تیم ما را شوکه کرد ولی خیلی خوب در بازی ماندیم و در کل بازیای که انجام دادیم، از نظر کارشناسان، مردم و تماشاگران مثبت بود و برای خودم بازی خوبی بود؛ میدان خیلی خوبی بود که در آن بازی کنم و شرایطم را نسبت به کیفیتی که وجود دارد، بسنجم؛ به جرات میتوانم بگویم منسیتی نسبت به بازیکنان و شرایطی که دارد، بهترین تیم دنیا است؛ خدا را شکر عملکرد خیلی خوبی در این دیدار داشتم؛ برای خودم حس خوبی بود که در ومبلی برابر بیش از ۷۰ هزار تماشاگر بازی کردم؛ میخواهم از این شرایط استفاده کنم؛ خدا را شکر روندم به مرور زمان بهتر میشود؛ فصلم پُر فراز و نشیب بود ولی امیدوار هستم نسبت به این شرایط فصل را به خوبی تمام کنم؛ بازیهای مهمی که پیش رو داریم، اما میخواهیم فصل را به بهترین شکل تمام کنیم.
* دلایل کیفیت بالای لیگ برتر انگلیس
در گذشته که خودم همیشه فوتبال انگلیس را از دور میدیدم، اختلاف سطح بازیها را متوجه میشدم؛ همه فوتبالیها نیز قطعا میتوانند کیفیت فوتبال انگلیس را بخاطر حق پخش تلویزیونی، دست باز باشگاهها برای گرفتن بازیکنان، اسپانسرهایی که وجود دارد و دیگر مسائل که موجب میشود تیمها کیفیت خیلی خوبی داشته باشند و هر فصل بازیکن با کیفیت بگیرند را ببینند؛ وقتی به اینجا آمدم، این مسئله را بیشتر حس کردم؛ در لیگ برتر انگلیس شانس خیلی خیلی کمی برای گرفتن امتیاز در مسابقات بیرون از خانه دارید چراکه همه استادیوم ها معمولا پُر است؛ باشگاهها ورزشگاههای فوقالعاده خوب و با کیفیت بالایی دارند؛ بازیکنان با کیفیتی که بخاطر شرایط جذب بازیکن در لیگ برتر انگلیس، کیفیت تیمها را بالا بُردند؛ هر تیمی بیش از هفت، هشت و حتی ۱۰ تا بازیکن ملیپوش دارند؛ ۹۰ درصد بازیکنان برخی از تیمها ملی هستند که به کیفیت لیگ برتر اضافه کرده است.
* در بهترین لیگ دنیا بازی میکنم
وقتی اینجا آمدم، از نزدیک حس کردم که لیگ انگلیس با اختلاف بهترین لیگ دنیا است چون هیچ تیم و بازی راحتی در این لیگ وجود ندارد و اختلافها با سایر لیگها بسیار زیاد است؛ در هلند بعد از هر دو، سه مسابقه، با احترام، یک دیدار راحتتر بود که میگفتی ریکاوری میکنی و امتیاز میگیری ولی اینجا اینطور نیست و هفته به هفته و بازی به بازی باید پیش بروی تا نتیجه بگیرید؛ مخصوصا مسابقات بیرون از خانه که کار دشوارتر است و تیمها در خانه خود به راحتی امتیاز از دست نمیدهند؛ سطح و کیفیت لیگ انگلیس قبلا فیزیکیتر بود ولی با توجه به حضور بازیکنان پرتغالی و اسپانیایی و مربیان جدید، اکنون میکس فوتبال و فیزیک در انگلیس دیده میشود؛ سرعت، قدرت و ... در تیمها نشان میدهد که اختلاف زیادی نسبت به سایر لیگها دارند.
* حق پخش سیتی با هادرسفیلد تفاوت زیادی ندارد
حق پخش تلویزیونی نیز قابل مقایسه با دیگر کشورها نیست؛ تیم صدرنشین یا آخر جدول باشید، اختلاف کمی در دریافتیها دارید؛ شاید دریافتی منسیتی با هادرسفیلد یا فولام از نظر حق پخش اختلاف زیادی نداشته باشد و در دریافت پول همه تقریبا در یک سطح هستند؛ همین موضوع موجب میشود تیمها با قدرت بازیکن جذب کنند؛ لیگ انگلیس با اختلاف و احترام، بهتر از سایر لیگ ها ازجمله آلمان است.
* باید به واکر واکنش نشان میدادم
به شخصه معتقدم برخوردم با کایل واکر اتفاق طبیعی در فوتبال است؛ برخوردهای فیزیکی این چنینی در فوتبال وجود دارد؛ آن صحنه توپ به بیرون میرفت که سعی کردم بدن بگذارم و اجازه ندهم توپ به اوت برود ولی تعادل او از بین رفت؛ من هم در سرعت بودم که یکی از قدمهای من پشت ران او رفت؛ فکر کردم اتفاق خاصی نمیافتد ولی بلند شد و واکنش نشان داد که قاعدتا من نیز باید از خودم واکنش نشان دهم و دفاع میکردم.
* سر او به صورتم نخورد ولی باید اخراج میشد
آن حرکت(ضربه سر واکر) را در بازی متوجه نشدم، اما همتیمیها یا کسانی که در بیرون از مسابقه دیدم، گفتند چرا خودت را زمین نیانداختی یا اگر واکنش نشان میدادی، واکر اخراج میشد ولی واقعا چون ضربهای به من نخورد و فقط به صورتم سابیده شد، نخواستم تمارض انجام دهم؛ برای خودم چهره خوبی ندارد که از بیرون این صحنه را ببینم؛ ضمنا این اتفاق هم نیافتاد و سر او به من نخورد، اما فکر میکنم آن صحنه کارت قرمز داشت چون شدتاش زیاد بود. در ادامه اینکه VAR هم دید و متاسفانه کارت قرمز ندادند؛ البته واکنشها به این اتفاق، منفی بود چون رسانهها و کارشناسان گفتند آن اتفاق اخراج داشت اگر این مسئله برعکس بود، داور تصمیم دیگری میگرفت. اگر بازیکن برایتون بود و روی بازیکن سیتی خطا میکرد، اخراج میشد؛ بعد از آن هم هر دو کارت زرد گرفتیم.
* واکر فحاشی میکرد و من میخندیدم!
کایل واکر در جریان بازی بد و بیراه میگفت و فحاشی میکرد؛ از دستم شکار بود و میگفت خیلی دوست دارد اطراف او بمانم! نمیدانم میخواست جبران کند یا نه؛ به بچهها گفتم اگر نیمه دوم در بازی میماند، کاری میکردم تا اخراج شود چون عصبی شده بود؛ او فحاشی میکرد ولی من میخندیدم و به همین خاطر عصبیتر میشد؛ به نظرم اگر در نیمه دوم میماند، کارت زرد دوم را میگرفت و اخراج میشد.
* پیامهای اینستایی ایرانیان طنز بود
به واکنشها در اینستاگرام پس از برخورد با واکر فکر نمیکردم چون بعد از بازی برگشتیم به سمت برایتون رفتیم؛ البته چند تن از دوستانم این واکنشها را برای من فرستادند؛ آن پیامها حس دو بعدی دارد؛ حمایت و دلگرمیها اتفاق مثبتی برای من بهعنوان بازیکن ایرانی بوده که همیشه هموطنانم از من پشتیبانی کردند؛ در هلند و باشگاهای مختلف از من به حالتهای مختلف حمایت کردند و این یک حس خوب و اتفاق خیلی مثبتی است که خدا را شکر همیشه میافتد ولی حجم واکنشها در اینستاگرام واکر زیاد بود و به چشم میآمد؛ یک سری از آنها حالت طنز داشت و خندهدار بود؛ تعدادی هم توهینآمیز بود.
* توهینها نه، حمایتها برای من به چشم آمد
قسمت دوم این اتفاق اینکه خودم قطعا موافق ناسزا گفتن، بیاحترامی کردن و آوردن خانواده طرف به بحثها نیستم؛ بخاطر همین این اتفاق خیلی مثبتی نبود ولی نمیتوانم از نگاه خودم نظر بدهم چون برای من این حمایت و دلگرمیها بیشتر به چشم میآید؛ اگر ناسزا و بیاحترامی نباشد، قشنگتر است؛ یکی، دو بازیکن تیم برایتون این پیامها در اینستاگرام واکر را برای من فرستادند که حجم کامنتها بالا رفته است؛ ۱۰۰ درصد این مسائل دیده میشود؛ از طرف او(واکر) تا الان واکنشی ندیدم ولی از طرف اطرافیانم برای من فرستادند و برای آنها جالب بود؛ در اینستاگرام خانم یا دوست او هم رفتند و پیامهایی گذاشتند؛ با بچهها که پیامها را میدیدیم، بیشتر حالت طنز داشت ولی اینکه چه واکنشهایی از سوی او داشته باشد را نمیدانم.
* به آرزوی بچگیام رسیدم
مبلغ انتقالم به برایتون چیزی نبوده که دائما بخواهم به آن فکر کنم؛ برای من بازیکن این موضوع مهم بود که میخواستم قدمی رو به جلو بردارم؛ آمدن به لیگ انگلیس همیشه آرزوی بچگیام بود که راجع به آن همواره صحبت کردم؛ مبلغ قرارداد، صحبتهایی که شد و ... بین باشگاهها بوده و من بهعنوان بازیکن اگر با ۵ ، ۱۵ یا ۲۵ میلیون یورو به تیم دیگری میرفتم، قطعا از نظر کلاس و ارزش برای من میتوانست اتفاق مثبتی باشد ولی اینکه بهعنوان یک بازیکن اهمیت پیدا کند، اصلا اینطور نیست و به آن فکر نمیکردم.
* هر تیمی نمیتوانست مبلغ انتقالم را بدهد
مبلغ در نظر گرفته شده از سوی آلکمار خواه یا ناخواه در انتخابم تاثیر داشت؛ مبلغی بود که هر کشور و تیمی نمیتوانست آن را پرداخت کند و انتخابهای من را محدودتر میکرد که به جای ۱۰ تیم، باید بین سه، چهار باشگاه انتخاب نهایی را انجام میدادم؛ شاید برای خودم خیلی خوشایند نبود ولی باید حق داد بحث اقتصادی باشگاه آلکمار هم در این میان وجود داشت، اما باز هم میگویم این مسئله روی خودم تاثیر نگذاشت.
* انگلیسی ها عجول هستند
طبیعتا خودم هم با توجه به مبلغ انتقال، فکر میکردم انتظارات از من بالاتر است؛ انگلیس نسبت به هلند شرایط متفاوتتری دارد و یک مقدار عجولتر هستند؛ از بازیکن انتظار خیلی بالاتری دارند چون جذابیت، شرایط و کیفیت لیگ اینطور است؛ از تو بلافاصله یک شرایط مطلوب میخواهند، اما هلندیها به جوانان فرصت می دهند و صبور هستند تا خودشان را به شرایط جدید برسانند؛ تفاوتهایی هست ولی قیمت انتقالم در کاری که انجام میدهم، تاثیرگذار نبوده اما شرایط، جو و فشاری که روی تیم بود و من آن را حس کردم، تاثیر گذاشت.
* فراز و نشیب زیادی در این فصل داشتم
می دانم دلیل اینکه من را به اینجا آوردند و اینکه خواستهها از من چیست را میدانم؛ از فوتبال هلند به اینجا آمدم و در جریان انتظارات هستم ولی شاید در این فصل خیلی به چشم بیاید که در برایتون موفق به گلزنی نشدم؛ فراز و نشیب فصل برای من خیلی زیاد بود؛ آن اوایل مربی میخواست با لیگ آشنا شوم و خیلی بازی نمیکردم. چهار، پنج بازی کردم ولی متاسفانه مصدوم شدم؛ بیشتر از آن چیزی که انتظار داشتم، آسیب دیدگیام طول کشید و پس از آن جام ملتها بود؛ حدود ۶ هفته دور از لیگ بودم، برگشتم و باید تلاش میکردم تا جایگاهم را پس بگیرم؛ بازیکنان زیادی در صف بوده و هستند که بازی کنند و باید خودم را نشان میدادم.
* میدانم در انگلیس موفق میشوم
در برایتون ۶ یا ۷ بازی فیکس بودم؛ مسائلی که وجود دارد، دلیل نمیشود که بهعنوان بازیکن خط جلو در گلزنی تیمم تاثیرگذار نباشم، اما فشاری روی خودم حس نمیکنم چون از کیفیت خودم خبر دارم و میدانم در این لیگ میتوانم موفق شوم؛ مطمئنا اگر قرار نبود این اتفاق بیافتد، اینجا نبودم؛ ۱۰۰ درصد این اتفاق میافتد و خیالم راحت است؛ تلاشم را میکنم و خواه ناخواه همیشه تاکتیک، دید مربی نسبت به فوتبال، لیگ، کیفیت و سطح بازیها، عوض کردن فرهنگ جدید و به ویژه خواستههای مربی از تو همیشه متفاوت است؛ شرایطم نسبت به فوتبال هلند کاملا متفاوت است ولی بهعنوان بازیکن حرفهای دلیل نمی شود خودم را با شرایط جدید وفق ندهم چراکه باید در هر شرایطی نسبت به شرایط و خواستههای جدید کار کنم؛ من هم سعی دارم هفته به هفته این کار را انجام دهم و هرچه به آخر فصل نزدیک میشویم و بازیها بیشتر به چشم میآید و حساستر میشود، نمایش خوبی ارائه دهم و عملکردم را بهتر کنم.
* زمان بدموقع جام ملتها
بعد از دو ماه مصدومیت بازیهای زیادی را از دست دادم و باید به جام ملتها میرفتم؛ اگر مصدوم نبودم و مشکلی نبود، باید در انگلیس به میدان میرفتم ولی باید در جام ملتها حضور پیدا میکردم؛ جام ملتها تنها تورنمنتی است که زمان آن در بین مسابقات دیگر قارهها در وسط فصل است؛ به همین خاطر قطعا بازیکنان ملی آسیایی که در اروپا هستند، بسیاری از بازیهای تیم خود را از دست میدهند؛ در هلند یا آلمان بخاطر تعطیلات کریسمس توقف مسابقات زمانی وجود دارد و بازی زیادی از دست نمیدهید ولی در کریسمس، مسابقات لیگ برتر انگلیس بیشتر است و به همین خاطر در جام ملتها ۶ یا ۷ بازی برایتون را از دست دادم و بخاطر همین غیبتم بیشتر به چشم آمد.
* میتوانستیم قهرمان جام ملتها شویم
با وجود این مسائل، با تمام وجود به تیم ملی آمدم؛ دوست داشتم آنجا باشم؛ حسم این بود که میتوانیم با این تیم موفق و قهرمان آسیا شویم؛ وقتی از روز اول آمدم، تلاشم را کردم هرچه زودتر در ترکیب تیم ملی فیکس شوم تا به تیم کمک کنم؛ اگر میآمدم و بازی نمیکردم نیز بازهم دوست داشتم کنار تیم ملی باشم؛ با اینکه از نظر حرفهای و فوتبالی بازیهای زیادی را در برایتون از دست دادم، اما اینکه کنار تیم ملی باشی و افتخار پوشیدن پیراهن ایران را داشته باشی، آرزوی بچگیام بود؛ حالا که شرایط اش را داشتم، ترجیح دادم ۱۰۰ درصد این اتفاق برای من بیافتد؛ در آن شرایط نیاز بود که در کنار تیم ملی باشم؛ آن تیم میتوانست و استحقاق قهرمانی جام ملتها را داشت ولی جزئیات از این اتفاق جلوگیری کردم؛ با این وجود ۱۰ بار هم برگردم، ۱۱ بار به کنار تیم ملی میروم تا در جام ملتها باشم.
* میترسیدم از ژاپن گل بخوریم
بدترین اتفاق و تلخترین اتفاق ۹۷ همین بود که در جام ملتها بازی ژاپن را آنطور از دست دادیم؛ اسمش را غلفت بگذارم یا هرچه، این بود که بچه ها انتظارش را نداشتند؛ ما تا آنجا طعم گل خوردن را نچشیده بودیم و بازی با ژاپن این ترس را داشتم که گل بخوریم و واکنش بعدیمان چه میشود؛ متاسفانه آن گل فشار روانی زیادی به ما وارد کرد؛ اگر در جریان بازی گل میخوردیم شاید اتفاق خاصی نبود ولی آن نحوه گل ژاپن بیشتر در کار ما تاثیر گذاشت؛ گل بد خوردن تاثیر روحی روانی منفی زیادی دارد؛ در ادامه نیز اتفاقاتی افتاد و گلهای دوم و سوم را خوردیم.
* به لیاقت و حق، قهرمانی نمیدهند
در این مدت گفتم لیاقت و حق قهرمانی را داشتیم ولی در فوتبال به لیاقت و حق قهرمانی نمیدهند و این اتفاق برای ما نیز افتاد؛ حق ما قهرمانی بود ولی اینطور نشد؛ قطری که هیچکس انتظارش را نداشت، چراغ خاموش پیش رفت و قهرمان شد؛ این مسائل باید درس و تجربهای برای ادامه راه ما شود.
* پرونده کیروش و ایران بسته نمیشود
نمیشود پرونده کارلوس کیروش در فوتبال ایران را بست؛ او چیزهایی در فوتبال ایران گذاشت که اتفاقات مثبتی برای ما بود؛ خاطرات خوبی که با کارلوس کیروش به دست آوردیم؛ ما بهعنوان بازیکن خاطرات خوبی با ایشان داشتیم و هواداران او را دوست داشتند؛ با حواشی قبل از جام ملتها یا تمام آن مدت کاری ندارم و هیچوقت راجع به آن صحبت نکردم چون در حوزه کاری من نبود ولی تاثیر کی روش در فوتبال ایران زیاد بود؛ مجموعه پک، ساختن تیم خوب و حرفهای خاطرات خوب او بود؛ البته در هر مدیریتی چیزهای مثبت همیشه دیده نمیشود و مسائل منفی هم به چشم میآید؛ آدمها تصمیم اشتباه هم میگیرند.
* کیروش میخواهد بازی ما را ببیند
بعضا با او در ارتباط هستم و چند وقت پیش تولد او را تبریک گفتم؛ راجع به فوتبال انگلیس با یکدیگر صحبت میکنیم؛ قرار است مدت دیگری به انگلیس بیاید و بازیکن کلمبیایی ما را ببیند؛ قبلا برای بازیهای من آمده بود و حالا در بازی تیم من، باید بازیکن دیگری را ببیند؛ در این حد با ایشان صحبت میکنم ولی قطار تیم ملی رو به جلو میرود و مهم ترین موضوع فوتبال ایران است؛ مهمترین اتفاق موفقیت تیم ملی با من یا بازیکن دیگری است؛ در هفت، هشت سال اخیر تیم ملی صاحبی نداشته و هیچ بازیکنی از حضورش در تیم ملی مطمئن نبوده است؛ هر بازیکنی این افتخار را داشته باشد، برای تیم ملی بازی میکند و امیدوار هستم مربی جدید این شرایط را پیش ببرد.
* سبک بازی سانه، سیلوا، آگوئرو و کیتا را دوست داشتم
تا الان اینجای فصل دو بار با سیتی بازی کردیم و مسابقه آخر فصل ما نیز با سیتی خواهد بود ولی با لیورپول هم بازی کردم، اما برابر یونایتد نبودم؛ در بین بازیکنانی از نظر فنی سانه و داوید سیلوا را خیلی دوست داشتم؛ اینجا میتوانید اختلاف تک تک لمس توپ، تصمیمگیریها و ... را بببینید؛ تصمیماتی که در لحظه از بازی میگرفتند؛ آگوئرو فوتبالیست خیلی خوبی بود؛ فوتبال کیتا بازیکن لیورپول را خیلی دوست داشتم؛ محمد صلاح برابر ما خیلی خوب بازی نکرد ولی گل زد؛ بازیهای انگلیس را که زنده میبینم، مو صلاح عملکرد مثبت آن چنانی نداشته ولی گل زده و از نظر فوتبالی این مسائل به چشم آمده است.
* تمجید از شخصیت صلاح و اوتامندی
از نظر شخیصتی نیز مو صلاح جالب بود و با همه صحبت میکرد؛ پیراهن اوتامندی را نیز برای تولد برادرم گرفتم که خیلی از او خوشم آمد؛ رفتار او مثبت بود و خیلی راحت صحبت میکرد؛ بازیکن خوب در انگلیس زیاد است و میشود اسامی زیادی برد ولی بازیکنانی که فوتبال آنها به چشم آمد را اسم بردم.
9697