وب سایت رسمی فوتبالی- با وجود کسب مجدد سهمیه لیگ قهرمانان توسط لوچانو اسپالتی، به نظر می رسد اخراج او و سپردن تیم به دستان آنتونیو کونته تصمیم درستی بوده است.
به گزارش فوتبالی، زمانی که لوکا بانتی سوت پایان بازی اینتر و امپولی را به صدا درآورد، به نظر می رسید خود اسپالتی هم از اخراجش خبردار بود. چهره سرمربی 60 ساله اینتر گویای همه چیز بود و اگر کسی او را به عنوان به مربی اینتر نمی شناخت با دیدن چهره او می توانست برای لحظاتی سردرگم شود و فکر کند اسپالتی هنوز سرمربی امپولی تازه سقوط کرده است تا سرمربی اینتری که سهمیه لیگ قهرمانان را به دست آورده!
در واقع این سرمربی اهل توسکانی ایتالیا مثل یک شخصیت جدا شده و تنها بود در حالی که شادی و آرامش حاصل از صعود به UCL کل فضای سن سیرو را پر کرده بود. در سوی دیگر امپولی قرار داشت که به واسطه برد اینتر به سری B سقوط کرد، تیمی که اسپالتی در آن حرفه مربیگری خود را شروع کرد.
همدردی کردن با اسپالتی کار سختی نیست، همان طور که ناامیدی و ناراحتی او پس از آخرین بازی سری آ بر کسی پوشیده نبود. در حالی که عده ای عقیده دارند اخراج اسپالتی سختگیرانه بوده، احساس دیگری را مشخصا می شد از چهره او فهمید: اطاعت.
باید قبول کرد اسپالتی هم چارهی دیگری نداشت به غیر از اطاعت از تصمیم باشگاه. اگرچه این وجه از شخصیت او در دوران حضورش بر روی نیمکت نراتزوری خیلی مشهود بود و شاید یکی از دلایل اخراج او هم همین وجه از شخصیتش بود. از زمان حضورش در اینتر، اسپالتی هیچوقت از خودش جسارت کافی برای رویارویی با چالشهای سری آ یا حتی باشگاه نشان نداد.
شاید خیلی وقت پیش باید اقداماتی در مقابل رفتار های غیرقابل قبول مائورو ایکاردی و همسر و مدیر برنامه هایش یعنی وندا نارا انجام می شد. ولی اسپالتی به منظور جلوگیری از ایجاد تنش در رختکن تیمش، برای مدت طولانی چشمان خود را بر روی این وضعیت بسته بود. در حالی که باشگاه اینتر بدون شک می توانست مسئول ایکاردی به شکل بهتری کنترل کند، این اقدامات تنها پس از حضور پپه ماروتا در باشگاه انجام شد.
مثال دیگری که رویکرد محتاطانه اسپالتی را نشان می دهد وضعیت ژائو ماریو بود. این بازیکن پرتغالی آشکارا و بیش از یکبار نه تنها از باشگاه اینتر بلکه تمام سری آ انتقاد کرد و به آنها بی احترامی کرد. با این وود اسپالتی در اقدامی ناباورانه اجازه داد این هافبک پس از پایان دوران قرضی اش در وستهام به اینتر بازگردد. ماریو 26 ساله تنها چند نمایش قابل قبول در بازی ها ارائه داد و دوباره به علت به دلیل نشان ندادن تعهد در تمرینات از تیم کنار گذشته شد.
جدا از شرایط بازیکنان و رختکن تیم اینتر، بهتر نشدن نحوه بازی و تاکتیک های این تیم نسبت به قبل دلیلی بود که نشان می داد وقت رفتن اسپالتی رسیده است. با وجود اینکه اسپالتی یک پیش فصل بسیار خوب را داشت و ترکیب تیمش را با جذب بازیکنانی مانند راجا ناینگولان، لائوتارو مارتینز، کیتا بالده، کوادوو آساموا، شیمه ورسالیکو و استفان دی فرای تقویت کرد باز هم آبی پوشان شهر میلان مجبور شدند تا بازی آخر برای رسیدن به هدف تیمشان در این فصل یعنی کسب سهمیه صبر کنند.
در حالی که تصمیم اسپالتی برای بازی دادن به کیتا بالده در روز آخر بسیار تعیین کننده بود، ولی احتمالا اگر سیوهای استثنایی سمیر هندانوویچ نبود در حال حاضر از فصل تمام شده اینتر به عنوان یک فاجعه یاد می کردیم.
با اینکه اینتر ترکیبی از بازیکنان واقعا خوبی را در اختیار دارد، ولی اغلب تاکتیک های محتاطانه اسپالتی اجازه استفاده تمام و کمال از آن ها را نمی داد. ماجرای ایکاردی و درگیری های داخل رختکن تیم را هم اگر به آنها اضافه می کنیم به این حقیقت می رسیم که اسپالتی و اینتر برای مدت طولانی چشم خودشان بر روی یک بمب ساعتی در باشگاه بسته بودند.
علی رغم گفتن همه اینها باید تأکید کرد لوچانو اسپالتی یک مربی بد نیست. مقام چهارمی با اودینزه در فصل 06-2005 و کسب سهمیه لیگ قهرمانان با رم و اینتر نشان می دهد او در رسیدن به اهداف بزرگ و ساختن پایه های قدرتمند برای تیم های سطح اول توانمند است.
4 عنوان قهرمانی اسپالتی در روسیه با زنیت شاید بهترین افتخارات ممکن نباشند ولی این جام ها در کنار دو قهرمانی کوپا ایتالیا و یک قهرمانی سوپرکاپ ایتالیا با رم همه دلالت بر این موضوع دارند که اسپالتی می تواند یک مربی بزرگ باشد ولی بزرگترین نقصش که برای او به مثابه یک سد در این راه تبدیل شده است، محتاط بودن او برای تغییر وضعیت است. با وجود اینتری که منابع، شخصیت و جاه طلبی لازم را برای پایان دادن به سلطه یوونتوس دارد، تنها چیزی که آنها نیاز دارند یک مربی شجاع و جسور است.
حالا به نظر می رسد نراتزوری با انتخاب آنتونیو کونته مرد مناسب خود را برای این کار پیدا کرده اند و باید دید سرمربی اسبق یوونتوس دوران طلایی خود را این بار روی نیمکت اینتر تکرار خواهد کرد یا خیر.
4344