شاکی پرونده تجاوز نیمار: او یک معتاد است، باید زندانی شود

شاکی پرونده تجاوز نیمار: او یک معتاد است، باید زندانی شود

سایت رسمی فوتبالی – این روزها همه می خواهند بدانند که در شب 15 می در هتل پاریس در میان نیمار و ناجیلا ترینداده، مدل برزیلی چه گذشته است.

به گزارش فوتبالی، ناجیلا از بازیکن پاریسن ژرمن به اتهام تجاوز شکایت کرده و اخیرا ویدئویی از دوربین موجود در اتاق منتشر شده که در آن بازیکن برزیلی و این مدل با هم درگیری فیزیکی پیدا می کنند. پرونده ای که در روزهای اخیر اعتبار و شخصیت بازیکن برزیلی را زیر سوال برده است.

حالا یک برنامه تلویزیونی برزیلی از جزئیات مکالمه ترینداده و خوزه ادگارد بوئنو، وکیلش در واتسپ رونمایی کرده است. در این مکالمه، این مدل، بازیکن برزیلی را با عنوان "معتاد" توصیف می کند. ناجیلا در این مکالمات می گوید که از جانب پدر نیمار تهدید شده و نگران جانش است. 

مکالمه ناجیلا و وکیلش در شب جنجالی بدین شرح است:

وکیل: کاری که می گویم را بکن، مدارک را به هیچ کس نشان نده، حتی بهترین دوستت، قبول؟
 ناجیلا: به نظرت نباید به نزد پلیس بروم؟ می ترسم که زنده به برزیل نرسم.
 وکیل : این طور نیست.
 ناجیلا: نمی توانم بخوابم. وحشت زده هستم. می خواهم در فرانسه شکایت کنم اما می ترسم چون تنها هستم.
 وکیل: اگر پیش پلیس بروی، آنها از تو می پرسند که چه کسی این کار را کرد. اکنون زمان مناسبی نیست.
 ناجیلا: او (نیمار) رفتار زشتی با من داشت و آزارم داد.
 وکیل: قانون از تو مراقبت می کند. اگر تصاویر را داشته باشی، کافی است.
 ناجیلا: کمی آرام شدم. سعی می کنم عادی برخورد کنم.
 وکیل: او (...) است، او را می شناسم.
 ناجیلا: نمی خواهم این ماجرا تبدیل به یک نمایش شود، فقط همین.
 وکیل: در فیلم انگار کاملا مواد کشیده و قدم می زند.
 ناجیلا: بله، دیوانه شده، وای خدای من.
 وکیل: (در پاسخ به پیغام "نمی خواهم تبدیل به نمایش شود"): باید یک استراتژی هوشمندانه داشته باشی.
 ناجیلا: فردا می خواهم ضربه ام را بزنم چرا که نمی خواهم این رفتار و خشونت را با خود به خانه ببرم.
 وکیل: درست است، کمی استراحت کن.
 ناجیلا: خوبم.
 وکیل: وقتی بهتر شدی، مدارک را به من نشان بده.
 ناجیلا: خوبم.
 وکیل: حالا می توانیم شرایط را بهتر ارزیابی کنیم. شاهد داری؟
 ناجیلا: نه، اما خودم از جراحتم عکس گرفتم. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد.
 وکیل: درست است، حالا کمی استراحت کن و با آرامش صحبت می کنیم.
 ناجیلا: خوب هستم (در کنار تصویر زخم روی پایش).

کمی بعد مکالمه از سر گرفته شد.
ناجیلا: تازه به خانه رسیدم. می خواستم کمابیش از حالم خبر داشته باشی. حس و حال خوبی ندارم. انگار چهار کیلو وزن کم کردم.
 وکیل: چند ثانیه دیگر صحبت می کنیم.
 ناجیلا: مطمئنی که نیازی نیست تا به نزد پلیس بروم؟
 وکیل : (با یک پیام صوتی جواب می دهد).
 ناجیلا: خوبم. می ترسم که وارد خیابان شوم. او خیلی آرام بود. نگران هستم. می داند که چه کار کردم و برایم نوشته است:"به زندگی ادامه بده، مشکلی نیست." از این پیغام کمی ترسیدم.
 وکیل: همه پیام هایش را نگه دار. دلیلی ندارد بترسی.

بخش دیگری از مکالمه هم بدین ترتیب است:
ناجیلا: چرا مردم از رسانه ها استفاده نمی کنند تا یک بار برای همیشه دوران فوتبال این خرمگس تمام شود؟ او من را زد و با خشونت رفتار کرد. مست بود و مواد کشیده بود. در فیلمی که ضبط کردم خودش این را گفته است. او آدم بدذاتی است. مواد کشیده بود، رفتار خشنی داشت، او باید یا به زندان برود یا بستری شود. چنین آدمی شرایط حضور در جامعه را ندارد چرا که برای خودش هم یک تهدید محسوب می شود.
 وکیل: آرام باش. بلافاصله بعد از شکایت همه موارد بررسی خواهد شد.
 ناجیلا: خیلی عصبانی هستم. وقتی فرصتش را داشتم باید او را می کشتم.
 وکیل: هرگز نباید این کار را می کردی.
 ناجیلا: مدارک را نشان  دادی و به ویدئو اشاره کردی؟
 وکیل: گزارش را نشان دادم و در مورد ویدئو و واتساپ صحبت کردیم. اما نگذاشتم عکس بگیرند. آنها از همه چیز باخبر هستند. نباید با عصبانیت و خشم کاری کرد. باید با استراتژی در این پرونده شرکت کنیم تا برنده شویم.
 ناجیلا : می دانم. اما بعد از آن روز دیگر نمی توانم عادی زندگی کنم. به شدت به هم ریخته ام.
 وکیل: آرام باش. می توانی یک ثانیه صبر کنی؟
 ناجیلا : (پیام حذف شده)
 وکیل: مصون نخواهد بود. اما باید بدانی که چنین پرونده ای کمی طول خواهد کشید.
 ناجیلا: (پیام حذف شده)
 وکیل: به خاطر همین تلاش کردم به توافق برسم.
 وکیل: او از طریق مراجع قانونی تاوان کارش را خواهد دید.
 ناجیلا: (پیام حذف شده)
 وکیل: از تمام تلاش خود استفاده خواهیم کرد تا در این پرونده برنده شویم.
 ناجیلا: (پیام حذف شده)
 وکیل: لطفا این پیام ها را به هیچ وجه به شخص دیگری نفرست. حتی دوستانت. اگر یک تلفن یا بیشتر داری آن را خاموش کن
 ناجیلا: اگر اتفاقی برایم بیافتد آن کلیپ و اسناد در کل اینترنت پخش خواهد شد. من نقشه ام را کشیده ام. امیدوارم که برای پسرم در مدرسه اتفاقی نیافتد.

پس از چند ساعت، وکیل و شاکی دوباره با هم صحبت کردند.
ناجیلا: روز خوش، هر زمانی که توانستی با من تماس بگیر.
 وکیل: در یک جلسه هستم، با تو تماس می گیرم.
 ناجیلا: اوکی، می خواهم ویدئو را منتشر کنم. نمی خواهم نیمار قسر در برود و با خوشحالی بازی کند در حالی که من از استرس می میرم. نمی خواهم فقط من اذیت شوم.
 وکیل: هر کاری که می خواهی انجام بده اما فکر نمی کنم که این استراتژی درستی باشد.
 ناجیلا: استراتژی این ماجرا چیست؟ او به من حمله کرد، نمی دانم استراتژی یعنی چه. تنها کسی که از این ماجرا ضرر کرده من هستم. هیچ کس هیچ کاری نمی کند. نمی خواهم منتظر این باشم که اذیت شوم و زندگی ام تمام شود.
 وکیل: عدالت برای تو اجرا خواهد شد. اما اگر می خواهی خودت عدالت را اجرا کنی، کاری از دست من بر نمی آید.
 ناجیلا: عدالت الان کجاست که فقط علیه من صحبت می شود؟
 وکیل: بهتر است که دنبال وکیل دیگری بگردی.
 ناجیلا: خودم هم همین فکر را می کنم چرا که اگر من در این جا با تو صحبت می کنم به خاطر رفتار زشت یک روانی است.
 وکیل: اوکی، یک سند برایت می فرستم که بر اساس آن وکالت تو را به عهده نداشته باشم، سند دیگری در مورد فسخ قرارداد می فرستم. همه مدارکی که برای دادگاه هفته آینده نیاز است را هم برایت می فرستم.
 ناجیلا: اوکی، فقط یک سوال. چه زمانی می فرستی؟ امروز برایت پیک می فرستم.
 وکیل: معذرت می خواهم، به نظرم من را نمی شناسی. دوشنبه جلسه برگزار می کنیم و مدارک را به تو می دهم.

وقتی که قرارداد فسخ شد، مکالمه دوباره آغاز شد.
وکیل: ناجیلا، از هیچ کسی نمی ترسیم. ما برای پذیرش این پرونده تهدید شدیم.
 ناجیلا: فقط می خواهم پسرم در آرامش بزرگ شود. اما می دانی، من از درون اذیت می شوم و فشار را تحمل می کنم.
 وکیل:  تو بی دلیل به ما حمله می کنی و این شرایط مشکلی است. دقیق تر تمرکز کن.
 ناجیلا: برعکس است.
 وکیل: تو افرادی که می خواهند به تو کمک کنند را از دست می دهی.
 ناجیلا: امروز بیشتر از همیشه جانم را می دهم تا حیثیت من پاک بماند.
 وکیل: هیچ توجیهی برای حملاتی که تو به ما داشتی وجود ندارد.
 ناجیلا: حالا می فهمم که چه کسانی به من خیانت کرده اند.
 وکیل: هیچ کس به تو  خیانت نکرد، ناجیلا.
 ناجیلا: یک روز همه چیز مشخص خواهد شد.
 وکیل: هیچ کس خیانت نکرد، نه من نه (...)
 ناجیلا: خدا همه چیز را می داند.
 وکیل: می خواهم یک نامه به رسانه ها بنویسم و از خودمان دفاع کنم. پدر نیمار ما را تهدید کرده است.