وب سایت رسمی فوتبالی- امیر رضا واعظ آشتیانی درباره اظهارات اخیر محمودرضا بابایی توضیحاتی داد.
به گزارش فوتبالی و به نقل از خبر ورزشی، پس از مصاحبه افشاگرانه محمودرضا بابايی و حرفهايی که در رابطه با چند بازيکن استقلال بر زبان آورد، بحث اينکه چه کسی پای او را به باشگاه استقلال باز کرده، سروصدای زيادی راه انداخت و در عين حال از اميررضا واعظی آشتيانی به عنوان اولين مديری که به بابايی حکم داد، ياد میشد ولی مديرعامل اسبق استقلال از خودش دفاع کرد.
بعد از ماجرای بابايی، از شما به عنوان فردی که او را به استقلال آورد، ياد می شود. آيا اين مساله صحت دارد؟
خیر، آقای بابایی قبل از من در استقلال بود و آقای فتح ا...زاده به ایشان حکم مشاور داده بود. وقتی من در شهریور سال 87 آمدم، محمودرضا بابایی مشاور استقلال بود.
يعنی زمان شما سمت مديريتی نداشت؟
خیر، همان طور که گفتم، آقای فتح ا...زاده ایشان را آورد ولی نمی دانم چرا گفته آشتیانی بابایی را آورد. در دوره آقای احمدی نژاد مسئولان وقت از افرادی تحت عنوان مشاوران جوان استفاده می کردند و بابایی هم به نوعی در راستای همان موج به کار گرفته شد. البته انصافاً این را بگویم که طی دوران حضورش به عنوان مشاور هرگز حتی یک حرکت خلاف ادب، اصول و اخلاق از بابایی ندیدم. در دوره من ایشان مدیر نبود بلکه نقش مشاور را داشت. حالا من یک سؤال از شما بپرسم؟
بفرماييد.
تأکید می کنم از بابایی هیچ حرکت بدی ندیدم ولی سؤالم اینجاست؛ این آقایانی که علیه او حرف می زنند، چرا بعد از رفتن من مانع کارش نشدند؟ چطور بابایی وقتی آقای فتح ا...زاده بازگشت، باز هم سمت گرفت؟ چرا در دوران افشارزاده هم حضور داشت چرا در دوره آقای افتخاری هم به نوعی دیگر در جریان بود؟
شما در سال ۸۸ حمايت ويژهای از محمودرضا بابايی کرديد و وقتی امير قلعهنويی گفت "يک بچه برای استقلال تصميم میگيرد" در موضعی قاطع گفتيد:"همين بچه شما را سرمربی تيم ملی کرد." آيا نمی خواهيد اين جعبه سياه را بازگشايی کنيد؟
اتفاقاً بهتر است جعبه سیاه سرمربی شدن امیر قلعه نویی در تیم ملی همچنان بسته بماند. ارزش موضوع فوق به این است که بسته بماند. البته کسانی که باید در مورد آن ماجرا بدانند، خودشان می دانند چه وقایعی در آن مقطع رخ داد.
پس روابط خاص در پست گرفتن بابايی نقشی نداشت؟
نه، اصلا. پدرش یک کارمند شریف بازنشسته است و برادرش هم انسان موجهی است. از خودش هم من هیچ مورد بدی ندیده ام. به جای باز کردن صندوقچه اسرار، از توانایی های همدیگر استفاده کنیم.
4344