وبسایت رسمی فوتبالی - بخشهای مهم گفتگوی محمد دادگان با خبرگزاری ایسنا را برایتان گلچین کردهایم:
* در طول دروان بازی من، یک نفر را پیدا نمیکنید بگوید پای دادگان به پای من برخورد کرده است. من نه تنها کارت زرد نگرفتم، بلکه هیچ تذکری هم در طول بازیها به من داده نشد.
* از نظر من جامعهای به سمت فساد میرود که دو مساله در آن رخ بدهد؛ اول دروغ و بعد استفاده از افراد نالایق. یعنی افرادی که صرفا با شما رفیق هستند را به کار بگیرید.
* در دوره ریاست من در فدراسیون فوتبال، این فدراسیون دغدغه مالی نداشت و پس از اینکه این فدراسیون را ترک کردم، حدود ۵ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان پول در حساب فدراسیون موجود بود.
* در دوره ما پیراهن تیم ملی سفید بود و هیچ اسپانسری نداشت. برخی میآمدند و میگفتند برای فلان بازی نام شرکت ما را روی پیراهن تیم ملی بزنید اما من قبول نمیکردم. چرا؟ چون مبالغی که میگفتند حدود ٣٠ تا ۵٠ میلیون تومان بود. اولین قرارداد ما ١ میلیارد و ١١٠ میلیون تومان بود. در همان موقعیت کمپانی پوما آمد و پیشنهاد همکاری داد اما ما گفتیم اسپانسر داریم و نمیتوانیم لوگوی شما را روی پیراهن تیم ملی بزنیم. پس از این موضوع با شرکت ایرانول تماس گرفتم و گفتم ما میخواهیم یک «شیر» را روی پیراهن تیم ملی حک کنیم. شما شکایتی ندارید؟ که گفتند نه، ایرادی ندارد. البته بعدها گفتند این آرم شیر که آقای دادگان میگفت، لوگوی شرکت پوماست. ٨٣٠ میلیون تومان از پوما دریافت کردهایم که از این پول ۵٠٠ میلیون نقد و ٣٣٠ میلیون هم البسه برای جامجهانی گرفتیم.
* در بازی استقلال و پرسپولیس، تبلیغات دور زمین را ١١٠ میلیون تومان فروختیم. بعد یک نفر آمدم گفت من تبلیغ خودم را کجا نصب کنم؟ ما هم گفتیم ما تمام دور زمین را فروختهایم. شما پولت را واریز کن من تبلیغ شرکت شما را هم کار میکنم. او هم پول را واریز کرد و من هم چهار بالن به هوا فرستادم و تبلیغ آن شرکت را روی بالنها حک کردم. بعد شرکتی که تبلیغات دور زمین را خریده بود اعتراض کرد که ما گفتیم قراردادت را بخوان. ما محیط دور زمین را به شما فروختهایم اما هوا را که به شما نفروختهایم.
* خاطرم است برای جلسهای به باشگاه پرسپولیس رفته بودم که دیدم مالک ساختمان، وسایل باشگاه را به بیرون ریخته است. مدیران باشگاه در خیابان مانده بودند. وقتی این مسائل را دیدم گفتم برای این دو باشگاه باید ساختمان تهیه کنم. در آن مقطع ساختمان باشگاه استقلال را ٧٧٠ میلیون تومان خریداری کردیم و در ادامه برای پرسپولیس ساختمانی با ٨٧٠ میلیون تومان خریدیم. این تفاوت قیمت هم به خاطر تفاوت مکانی بود. البته این ساختمانها به صورت ٩٩ ساله در اختیار این دو باشگاه قرار گرفته است.
* زمان ما تبلیغات دور زمین لیگ حدود ٣ تا ۴ میلیارد ارزش داشت اما الان نزدیک ١٠٠ میلیارد ارزش دارد. ارزش پیراهن تیم ملی هم 10 میلیارد تومان است.
* تحریم خود شما هستید، نه آمریکا! اگر درجه بندی کنیم باید بگوییم آمریکا در درجه پنجم قرار دارد. درجه اول خود شما هستید که وضع را به اینجا رساندید. دلار که ۶هزار تومان بود را دولت اعلام کرد، ۴٢٠٠ تومان است. بعد دلار به ١٠هزار تومان رسید. آمریکا یا انگلیس و یا اسرائیل این کار را کرد؟ مدیریت شما باعث همین مسائل شد. در فوتبال هم همین موضوع وجود دارد. وقتی من نمیتوانم اسپانسر جذب کنم، میگویم تحریم اجازه نداد. تحریم بخشی از مشکل است. شما این مجموعه را نمیتوانید اداره کنید، پس مدیریت آن را به فرد دیگری بدهید. مگر موظف هستید که ۴ یا ٨ سال بمانید؟ زمانی هم که حرف بزنیم میگویند به ما تکلیف شده است. تکلیف برای آدم با لیاقت است. نه اینکه شما این جایگاه را نمیشناسی اما مسئولیت میگیرید.
* اولین کسی که باید بگیرند و مقابل میز محکمه بنشانند، مسئولان هستند. مردم را به چه چیزی میخواهید گول بزنید؟ میگویند فلانی را بازداشت کردیم اما این افراد پولها را از چه کسی گرفتند؟ چرا این پولها را به من ندادید؟ فردی میرود و موبایل وارد میکند، چه کسی به او ارز داده است؟ لوازم آرایشی به چه درد این مملکت میخورد؟ چین نفت ما را میگیرد و زیر پیراهنی و زیر شلواری به ما میدهد. هند نفت ما را میگیرید و لوازم آرایشی به ما میدهد. این مسئول نباید جوابگو باشد؟ شما برای چه دلار را به آن افراد دادید؟
* قبل از جام جهانی به من گفتند که سهراب بختیاریزاده، علی دایی و یحیی گلمحمدی را از لیست تیم ملی خط بزنید که من هم مقاومت کردم و گفتم در حیطه وظایف شما نیست که درباره این مسائل صحبت کنید. اگر من حرف گوش میکردم و این بازیکنان را خط میزدم که دیگر رئیس فدراسیون نبودم. در شأن خودم نمیدیدم که چنین کاری کنم.
* کیروش فوتبال را میفهمید. قبل از اینکه کیروش از ایران برود با آقای تاج تلفنی صحبت کردم و گفتم کیروش را نگه دارید چون کار را بلد است. قراردادش تمام شده بود و بهتر بود قرارداد جدیدی میبستند و در آن چارچوبهایی را مشخص میکردند. مثلا میگفتند اگر خارج از مسائل فنی صحبت کند ۲۰ هزار دلار جریمه خواهد شد. چرا همان ابتدا اختیارات خارج از وظایفاش را به او دادند و بعد از هشت سال میخواستند این اختیارات را از او بگیرند.
* چه مدیریتی در فدراسیون فوتبال وجود داشت که کیروش میآمد و میگفت من میخواهم شما را ببینم پس فلان ساعت در فدراسیون فوتبال باشید. بعد هم به راحتی میرود و سوار هواپیما میشود و به کشورش میرود. در دوره ریاست من مگر برانکو میتوانست بعد از یک بازی ایران را ترک کند؟ او برای اینکه به مرخصی برود باید نامه رسمی به همایون شاهرخی میداد تا او نامه را به کمیته تیمهای ملی ببرد و پس از نظر کمیته تیمهای ملی نامه نزد من میآمد تا نظر نهایی را بدهم. من هم وقتی میدیدم مثلا در نامه نوشته است از دهم تا پانزدهم میخواهم به مرخصی بروم اگر هم میخواستم موافقت کنم مینوشتم به جای دهم تا پانزدهم از سیزدهم برود و هجدهم برگردد. آن هم به خاطر اینکه حرف برانکو اجرایی نشود و حرف من باشد.
* وقتی قبل از جام جهانی میگفتند برانکو دیگر بعد از جام جهانی سرمربی تیم نیست آیا بازیکن به او احترام میگذارد؟ سازمان تربیت بدنی وقت گفته بود ما منتظر دو برد و یک مساوی هستیم. دیگر ما چه میتوانستیم بگوییم. این جوی بود که آن زمان درست کردند. بازیکنان میدانستند بعد از جام جهانی دیگر برانکو نیست به همین خاطر جو تیم بر هم ریخت. ما رئیس فدراسیون فوتبال بودیم اما رئیس سازمان تربیت بدنی مصاحبه میکرد و گفت ما دو برد و یک مساوی میخواهیم به دست بیاوریم.
* در جایی که مدیرعامل توسط نهاد دیگری انتخاب میشود اصلا به دنبال این نمیروند که ببیند این مدیرعامل آیا تجربه کار دارد یا خیر. آیا تخصص و دانش لازم را دارد یا خیر. چون این مدیرعامل با شماست و جنبههای حراستی را داشته است باید مدیرعامل باشگاه بشود؟ بروید و ببینید هر کسی چگونه مدیرعامل پرسپولیس شده است.
*اصلا در طی این سالها مدیر شایستهای برای استقلال و پرسپولیس انتخاب نشده است. گاهی یک نفر مثل برانکو میآید که همه مشکلات را به دوش میکشد. اگر برانکو نمیآمد آیا پرسپولیس قهرمان میشد؟
* مدیریت جهانی میگوید فوتبال را ۱۰ بخش اداره میکند. مدیریت، مربیگری، بازیکن، تغذیه، بدنساز، روانشناس و خیلی از مسائل دیگر جزو این دسته هستند. این ۱۰ فاکتور را باید کنار هم بگذارید تا یک تیم موفق شود. من ۵۰ درصد موفقیت را به بازیکنان میدهم و ۲۵ درصد هم برای مدیریت باشگاه و مربی است. اما درباره پرسپولیس میگویم برانکو در پرسپولیس همه این کارها را خودش میکرد. مدیرعامل به برانکو کمک کرد اما درصد کمی از موفقیت را در اختیار داشت.
* فکر میکنم کاسه برانکو در ایران پر شده بود. او مطالباتش را دریافت نکرده بود و مشکلاتی وجود داشت. برخی هم مصاحبه کردند و گفتند که بهتر از برانکو را به ایران میآوریم اما واقعیت این است برانکو میدانست بیشتر از پرسپولیس به او در خارج از ایران پول میدهند. برانکو هر جایی که بیشتر به او پول بدهند، میرود. این گونه نیست که او بگوید من عاشق پرسپولیس هستم. او پول را دوست دارد و بعد پرسپولیس را دوست خواهد داشت. او آدم حرفهای است میگوید مثلا در یک کشور دیگری به من دو میلیون دلار میدهند، وقتی پیشنهاد خوبی داشته باشد به آنجا میرود. برانکو قصد داشت از ایران برود اما سوال اینجاست که مدیریت باشگاه در آن زمان چه پیشنهاداتی به او داد که او را مجاب کند در پرسپولیس بماند. مثلا بهتر نبود بگویند قراردادت یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار بود و ما آن را به یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار تبدیل میکنیم؟ بالاخره باید او را راضی میکردند.
* رقم بازیکنان خارجی را دلال تعیین میکند. یکی از بازیکنان خارجی زمانی که داشت از ایران میرفت گفت نمیدانستم باشگاه آن قدر برای من پول پرداخت کرده است چون من کمتر از اینها دریافتی داشتهام. متأسفانه برخی روزنامهنگاران به مدیران باشگاهها بازیکنان خارجی معرفی میکنند و مدیر هم میگوید چقدر خوب اگر این بازیکن را بیاوریم هر روز تیتر روزنامههاست. یک تیم لیگ برتری را میشناسم که مربیاش بازیکن بیست و سوم لیستش را اصلا نمیشناخت و نمیدانست چنین بازیکنی وجود دارد اما پول به او پرداخت شده بود. بعدها مدیر آن باشگاه را بازداشت کردند و او گفت من این گونه پول میگرفتم تا هر زمانی که خواستم به بازیکنان از این منبع پاداش بدهم.
1984