وب سایت رسمی فوتبالی- هاشم بیک زاده از خاطرات جالب خود در شهرآوردها می گوید.
به گزارش فوتبالی و به نقل از روزنامه خبر ورزشی، هاشم بيكزاده هميشه کلی حرف شنيدنی دارد. خاطرههايی تعريف می کند که واقعا نو و تازه است. هر از گاهی بعضی از اين خاطرهها به ذهنش می رسد و برايمان تعريف می کند. او در آستانه شهرآورد فردا هم چند خاطره جالب می گويد.
هاشم دختر کوچكت واقعا پرسپوليسی شده؟
بله، تا قبل از اينكه به برنامه سلام صبح بخير برويم استقلالی بود از همانجا سوزنش گير كرده پرسپوليسی است. خلاصه اين بچه كاسه كوزه های ما را به هم ريخت و الان پرسپوليسی شده.
يعنی در شهرآورد هم پرسپوليسی است؟!
بله، طرفدار رقيب است.
پيشبينی ات از شهرآورد فردا چيست؟
خيلی سخت است. به نظر من استقلال از نظر فني بهتر است و اميدوارم برنده بازی باشد. البته دو مربی تازه اولين شهرآورد خود را تجربه می كنند. بالاخره تجربه ندارند. دوست ندارند ببازند. اين شايد آنها را محتاط كند. در هر صورت اميدوارم استقلال ببرد.
يعنی پرسپوليس از نظر فنی در شرايط خوبی نيست؟
تيمش خوب است. بالاخره مدعی قهرمانی است. هميشه بازی ها سخت بوده. آنها دست و پا بسته نيستند و نمی آيند ببازند. اميدوارم در كل بازی خوبی شود.
چند شهرآورد بازی کردهای؟
8 تا. يك باخت داشتيم، يك برد و بقيه اش مساوی شد.
آن دوره ای بود كه هواداران از مساوی شاكی می شدند. آن روزها چقدر شايعه زياد بود.
بله، می گفتند استقلال و پرسپوليس ساخت و پاخت كرده اند اما اين طوری نبود. بالاخره بازی سنگين بود. دو تيم نمی خواستند ببازند. به مساوی راضی تر بوديم.
يعنی راضی بوديد مساوی کنيد؟
نه ما برای برد می رفتيم ولی گوشه چشمی هم به اين داشتيم كه نبازيم.
اولين شهرآوردت را يادت هست؟
بله، يادم هست امير قلعه نويی قبل از بازی به من گفت می توانی نتيجه بازی را عوض كنی. بالاخره جو بازی هم سنگين بود. همان سالی بود كه در مشهد بازی آخر را برديم و قهرمان شديم. فكر كنم سال 87 بود. در شهرآورد متأسفانه يك - يك كرديم. همان ديداری بود كه علی عليزاده در دقيقه 90 با دست توپ را در هجده قدم زد.
بعد از بازی در رختكن چه خبر بود؟
امير قلعه نويی خيلی از دست عليزاده شاكی بود. بازی را جلو بوديم. عليزاده نيمه دوم فكر كنم دقيقه 70 ،80 به زمين آمد. بعد آن كار را كرد. نمی شود گفت عمدی بود ولی دستش غيرعادي باز شد.
يعنی می گويی کارش غيرعادی بود؟
غيرعادی باز شد ولی به نظرم عمدی نبود.
قلعهنويی در رختكن چه کار می کرد؟
خيلی خيلی عصبانی بود. نه قبل از آن و نه بعد از آن هيچ وقت اميرخان را ديگر اينقدر عصبی نديدم. خيلی خيلی شاكی بود. فشار زيادی رويش وجود داشت. واقعاً نمی شد جلوی اميرخان را گرفت.
عليزاده چه کار می کرد؟
خيلی ناراحت بود و گريه می كرد. هيچ وقت يادم نمی رود، داشت اشك می ريخت. لحظات سختی بود.
چقدر هم اتهام زدند که از قصد آن خطای پنالتی را کرده.
بله، تهمت زدند كه از عمد بوده است. می گفتند از قصد اين كار را كرده است. حتی به او گفتند خائن. فكر می كنم حقش نبود. شما وقتی بازی می كنی نمی خواهی چنين اتفاقی بيفتد.
آخرين شهرآوردت را يادت هست؟
فكر كنم شهرآوردی بود كه دو بر يك باختيم.
درخشان سرمربی پرسپوليس بود. عاليشاه هم گل دوم را زد. چقدر آن شكست استقلالی هارا عصبی کرد.
تيم ما خيلی خوب بود. اكثر بچه ها ملی پوش بودند. نكونام، مجيدی، منتظری، جباری، آندو و كلی بازيكن خوب ديگر. فكر نمی كرديم بازی را ببازيم.
مغرور شده بوديد؟
حريف را دست كم گرفتيم. فكر كرديم چون پرسپوليس شرايطش بد است می بريم. صدر جدول هم بوديم. خلاصه دست كم گرفتيم و باختيم.
نشده بود قلعهنويی بعد از شهرآورد از تو انتقاد کند؟
نه، بعد از آن شهرآورد دو بر يك هم به من چيزی نگفت چون مقصر نبودم.
بهترين خاطرهای که از شهرآورد داری چيست؟
يادم هست در يك شهرآورد اميرخان من را بين نيمه تعويض كرد. من هم در رختكن ماندم تا دوش بگيرم. همان لحظه كه زير آب بودم يكهو برهانی گل زد و گزارشگر داد زد گل. من همان طور لخت پريدم بيرون. گفتم گل گل. خدايا شكرت. آقا مدد آنجا بود. اينقدر شاد بودم داشتم از رختكن می رفتم بيرون. آقا مدد گفت هاشم كجا می روی؟ لباس تنت نيست. تازه فهميدم لباس تنم نيست و خلاصه برگشتم دوشم را زود گرفتم تا بروم روی نيمكت بنشينم.
4344