پایگاه خبری فوتبالی- بهمن فروتن و جلال چراغپور روی خط برنامه وقت اضافه رادیو ایران آمدند و با چیا فوادی، سردبیر پایگاه خبری فوتبالی به گفتوگو پرداختند.
به گزارش پایگاه خبری فوتبالی، بهمن فروتن، کارشناس فوتبال در ابتدا در پاسخ به سوال چیا فوادی در ارتباط با دلیل کمبود بازیکن پلیمیکیر و مهاجم خوب ایرانی گفت: فیفا میگوید 20 درصد بودجه تیم بزرگسالان باید در تیم های پایه خرج شود. ما به کامبوج 14 گل زدیم و این آسان نیست. بگذریم از اینکه هوندا خیلی ایده آلیستی آنجا کار میکند و وقتی ما کامبوج را پرس میکردیم آن ها 6-7 پاس به هم میدادند و کار جلوی دروازه شان را یاد گرفتند. به هرحال زدن 14 گل کار بزرگی است. این را گفتم که یادآوری کنم که تیم ملی امید ایران به امید کامبوج 2 بر یک باخت! یعنی ما اصلا اهمیت نمیدهیم که در رده های پایه چه خبر است. این بازیکنان بزرگسال در رده های پایه ساخته میشوند. گل زن را باید بهش گل زدن یاد داد. وقتی بودجه تیم پایه را باید بازیکن تامین کند پس بازیکن تعیین می کند چه کیفیتی مهم است. در نتیجه بازیکنان خوب انتخاب نمیشوند. پس چگونه انتظار داریم که پلی میکر خوب داشته باشیم؟ از زمان قانون بوسمن دیگر این موضوع راحت شد و تیم ها در همه جای دنیا بازیکن خارجی آوردند. مثلا کریستوف دام در اشتوتگارت از لیدز یونایتد بازیکن خارجی برده بود و خیلی زود او را از تیم خارج کرد. این مساله خاصی نیست زیرا تیم ها در رقابت هستند. البته تیم های حوزه خلیج فارس رائول و ژاوی و ... را میآورند. اینکه این تیم ها را با همین بازیکنان میبریم، نشان از برتری نفرات ما دارد. زمانی این که چندین گل از ما میخوردند. ما تیم اول آسیا هستیم، چرا این را باور نداریم؟ مشکل اینجاست که همه پول هایمان را در رده بزرگسالان خرج میکنیم و پایه ها را اهمیت نمیدهیم. من یک سال در لیگ یک امیدها به عنوان جاسوس رفتم و نظارت کردم! همه اطلاعات رقم های جابجا شده را دارم اما اعلام نمیکنم تا فردا ماشین مرا زیر نگیرد!
جلال چراغپور در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا بازیکن آینده داری در تیم امید میبیند که در آینده ستاره تیم ملی بزرگسالان شود، سخنانش را آغاز کرد: فاصله پایان فوتبال بچه ها در جوانان و شروع فوتبالشان در مقطع امید و تا زیر 23 سال و سپس به درد تیم ملی خوردن، در مقطع امید یک فاصله وجود دارد. 44 سال است کسی به این فاصله نپرداخته است. ما برای پر کردن این فاصله به عناصر دیگر توجه کردیم. مثلا تعویض مربی که 20 مربی خوب از کرانچار گرفته تا داخلی های عالی در حد شاهرخی و افاضلی و مایلی کهن و ... را تعویض کردیم. در نتیجه اگر بخواهیم صحبتمان را ببریم روی آن فاصله، بخواهیم ببینیم آن گپ چیست؟ باید به یک مقاله در فیفا اشاره کرد. میگوید برای امیدها سالی 44 بازی اجباری است. آقای فروتن گفت یک سال در امیدها مربیگری کردند. روزی که ایشان هدایت این تیم را برعهده گرفت تا روزی که از این تیم خارج شد، نفرات این تیم کاملا تغییر پیدا کرده بود. زیرا به آن ها فوبتال یاد داده بودند. ما در زمان تشکیل تیم امید، نهایتا 3-4 بازیکن تیم ملی امیدمان در تیم ملی بزرگسالان هم بازی میکنند آن هم با دقایق اندک. بعضی از آن ها هم در تیم ملی امید، بازیکنان خوبی بودند و انتخاب شدند اما فقر فوتبال دارند. کشورهایی مثل نیجریه در یک دوره، تیم امید را مانند یک تیم باشگاهی، در دسته یک کشور تشکیل داد تا این بازیکنان سالی 20 بازی داشته باشند. همان تیم آمد و در المپیک اتلانتای 96 قهرمان شد. آن ها این مقدمات را برای پر کردن این فاصله فراهم کردند. ما هم از آنجا که تیم ملی امید زیر نظر کمیته ملی المپیک است، به نظرم میآید این تیم در دسته یک میتواند در قرعه کشی ها شرکت داده شود و این بازیکنان را برای اینکه از نظر مالی هم خیلی ضرر نکنند، این بازیکنان 30 بازی کنند. قطعا اگر این بازیکنان سالی 30 بازی داشته باشند 4 تا از ازبکستان نمیخورند. مسابقه دادن و بازی کردن در فوتبال خیلی حیاتی است و تیم ملی امید ما کم بازی میکنند. ما player های خوبی را انتخاب میکنیم اما فرصت نمیکنیم تا gamer شان کنیم.
چراغپور در پاسخ به سوال چیا فوادی مبنی بر اینکه چرا در لیگ امیدها بازیکنان باکیفیتی وجود ندارد افزود: مشکل دومی که به نظر شخصی من وجود دارد، این است که در فدراسیون فوتبال ما تخصص نگری به روح فوتبال فوق العاده ضعیف است. یعنی در راس فوتبال ما کسانی که به جان و اندیشه فوتبال فکر کنند، در پیکره فدراسیون فوتبال ضعیف است. از کمیته آموزش تا خود رئیس و معاونان و دبیرکل فدراسیون فوتبال، آنچنان در پیکره و جان فوتبال ضعیف فکر میکنند که به اجرای فوتبال میگویند فوتبال!
فروتن در ادامه مباحث چراغپور افزود: با ایده آقا جلال که تیم به دسته یک بیاید، زیاد از این مسائل استفاده نمیشود، زیرا 12-13 بازیکن سالی 30 بازی میکنند و بقیه بلا استفاده باقی میمانند. من موافقم و حرفی که آقای چراغپور میزند استاندارد و بینالمللی است ولی ما فاصله داریم. تجارت باید بینابینی با فوتبال ارتباط داشته باشد نه اینکه داخلش باشد. شما هر جا بخواهید زمین بگیرید سانس ها یک ساعت و نیمه است. ما در قدیم وقتی میخواستیم فوتبال را سر زمین شروع کنیم چه میکردیم؟ آقا وسط. الان منچستر و دورتموند و ... هم پیش از آغاز هرکاری جمع میشوند و 4به2 بازی میکنند. یا به طور عامیانه خرس وسط. این گم شده و برای یک ضرب زدن و لمس توپ، که هر بازی آن 20 دقیقه حداقل طول میکشید کجاست؟ ما در لمس توپ امروز چقدر مشکل داریم؟ چقدر پاس اشتباه میدهیم؟ پس شوت زدن و لمس توپ و پنالتی زدن و ... همه چی گم شده است. پس شما چگونه میخواهید پلیمیکر بسازید؟ الان بازیکنان باید پول بدهند و بروند در یک تیمی. بازیکنانی که من به آن ها نگاه هم نمیکردیم الان ستاره شده اند. سازندگی وجود ندارد. بازیکنی که رفته 14 گل به کامبوج زده، تکنیک های ابتدایی را بلد نیست. زمانی بازیکنان والیبال پشت سر ما بودند اما حالا چه؟ فوتبال از والیبال چه کم دارد؟ ما میتوانیم در سطح دنیا حرف برای زدن داشته باشیم. الان کبدی هم از فوتبال جلو زده است. چرا؟ زیرا ما اصلا نگاه به تیم های پایه نمیکنیم.
چراغپور در ادامه افزود: یک گلدن تایم و دوره طلایی برای یادگیری وجود دارد. در سن طلایی یادگیری باشگاه های بزرگ دنیا مثل آژاکس، در آکادمی یا مدرسه فوتبال، بهترین و باهوش ترین مربی و بهترین تکنولوژی و امکانات را در اختیار سن طلایی قرار میدهند. اگر بلافاصله از آکادمی آژاکس پرواز کنیم و به ایران بیاییم، در اینجا دقیقا آن شخصی که میتواند پدرش مادرش خانواده اش بهتر هزینه کند، مربیانی که بهتر کار میکنند و آشناهای بهتری دارند، میشود مربی و بازیکن توصیه شده. وقتی این مساله 10-20 سال ادامه کند، ما یک نیروی موازی با استعدادهای ناب اما بدون استعداد و به دلیل پولی نگاه کردن به مساله داریم. در مدل آژاکس استعداد ناب بالا میآید و در مدل ما بچه پول دار و استعداد ناب ما اگر فقیر باشد از بین میرود. ما باید اینجا را درست کنیم. ما باید امکانات و نگرش جدید بیاوریم. اشکالات را همه میدانند. به کسی که پول میگیرد هم بگویی میگوید باشگاه گفته هزینه های تیم پایه با خودتان و من از کجا بیاورم؟
فروتن در انتها افزود: باید خیلی جدی فکر کرد. از همینجا مستقیما به آقای تاج میگویم. کمی بیشتر به این بچه ها و مسابقاتشان فکر کند. یک فاصله بین بزرگسالان و پایه میافتد و این فاصله یک دفعه به جایی میرسد که مثل تیم های ملی آلمان و هلند که به فقر بازیکن خوردند و چند سال از عرصه به دور بودند، ضرر میکنیم. اگر به این استمرار اول بودن در آسیا فکر کنیم، باید فکر عاجلی برای تیم های پایه مان بکنیم زیرا آنجا وضع خوب نیست.
7413