پایگاه خبری فوتبالی- بالاخره یحیی گلمحمدی جانشین سرمربی آرژانتینی پرسپولیس شد تا پروسه جانشینی مربیان ایرانی به جای خارجیها در تیم های سرخابی پایتخت تکمیل شده و به سرانجام برسد.
یحیی گل محمدی برای دومین بار سرمربی پرسپولیس شد. آن هم در حالی که تا همین چند روز پیش سرمربی تیمی دیگر بود. اما اینجا ایران است و وقتی پای رنگ آبی و قرمز به میان میآید، «تعهد» رنگ میبازد. چه بسیار بازیکنان و مربیانی که با یک اشاره سرخابیها، پای امضای خود نایستادند و تیمهای خود را به هر نحوی شده ترک کردند تا در کانون توجه رسانهها قرار گیرند. وسوسه نشستن روی نیمکت استقلال و پرسپولیس آنچنان است که فرهاد مجیدی را علیرغم عدم استقبال هواداران استقلال روی نیمکت این تیم مینشاند و جانشین مربی محبوب و مقبولی چون استراماچونی میشود و یحیی گلمحمدی را مجبور میکند تا بیخیال تیمی که ساخته شود و جانشین مربیای شود که تیمش را صدرنشین تحویل داده و رفته است. استقلال و پرسپولیس در فوتبال ایران، استثناتر از هر استثنایی هستند!
اما داستان یحیی و فرهاد با هم فرق دارد. انتخاب یحیی بر خلاف هواداران استقلال که به فرهاد انتقاد دارند، به مذاق هواداران پرسپولیس خوش آمده است. برعکس آبیها که نتوانستند با رفتن سرمربی ایتالیایی خود کنار آیند، پرسپولیسی ها دلتنگ سرمربی آرژانتینی خود نشدند. یحیی اگرچه به شکلی نه چندان حرفهای (البته فوتبال ایران کجایش حرفه ای است که اینجایش حرفه ای باشد) دوباره به نیمکت پرسپولیس رسید اما در هر حال انتخابی شایسته برای نیمکت تیم پرطرفدار پایتخت محسوب میشود. او همچون دوران بازی مرد پرهیاهو و پر سر و صدایی نیست و اگر به نیمکت پرسپولیس رسیده نه به خاطر محبوبیت زیاد و نه به خاطر زد و بند پشت پرده و ... بوده بلکه این کارنامه اوست که باعث شده نیمکت پرسپولیس را به هر ضرب و زوری شده تقدیمش کنند. یحیی نماد مقبولیت در بین مربیان پرسپولیسی است. مردی که از نظر فنی شایستهترین پرسپولیسی برای نشستن روی نیمکت این تیم بوده و در این شکی نیست.
یحیی مرد پرحاشیهای نیست. ساکت است و آرام. در زمان بازیاش، مدافعی متفاوت با سایر مدافعان ایرانی بود. نه زیاد تکل میزد و نه خشن بازی میکرد. مدافعی بود که بیشتر سعی داشت فکر را چاشنی دفاع کردنش کند. زمانی که در بانک تجارت بازی میکرد، داریوش مصطفوی در تلویزیون از او به عنوان مدافعی آیندهدار یاد کرد. وقتی هم به پرسپولیس آمد استانکو از او به عنوان مدافع یارگیر استفاده کرد و با آمدن پروین به پرسپولیس از آنجا که جنس بازیاش آنچنان که پروین میخواست فیزیکی نبود، کمکم به حاشیه رفت و با رفتن به فولاد و آمدن بلاژویچ به فوتبال ایران دوباره احیا شد و از او متناسب با نوع بازیاش، بازی گرفته شد. زمانی او تعویض اول مایلیکهن در دفاع بود. دفاع سه نفرهای که پیروانی، خاکپور و استاداسدی را داشت. همان زمانی که بسیاری اعتقاد داشتند پاشازاده از همه اینها بهتر است، گلمحمدی چند بازی را به دلیل دو اخطاره بودن مدافعان اصلی در مقدماتی جام جهانی بازی کرد بدون آنکه بدرخشد. با رفتن مایلیکهن از تیم ملی، دیگر یحیی برای تیم ملی بازی نکرد تا اینکه بلاژویچ او را برای دفاع آخر تیم ملی انتخاب کرد. همان زمان که هواداران سرخابی بر سر انتخاب جواد زرینچه و افشین پیروانی برای دفاع آخر تیم ملی کلکل میکردند، بلاژویچ یحیی را به هر دو ترجیح داد تا دوره دوم حضور او در تیم ملی پربارتر از دوره اول حضورش شود. دورهای که با انجام دو بازی و گلزنی در جام جهانی به پایان رسید.
مدافعی که خوب پاس میداد و بیآنکه لباسش کثیف شود خوب دفاع میکرد در قامت مربی هم بیش از اغلب مربیان ایرانی پایبند تاکتیک و سیستم بازی شد. او هر جا مربیگری کرده امضای تاکتیکی خود را پای نوع بازی تیمش گذاشته و همین امضای تاکتیکی است که برای او مقبولیت زیادی به همراه آورده است. آنقدر مقبولیت که وقتی نامش به عنوان نامزد سرمربیگری تیم ملی هم مطرح شد کسی معترض نامزدی او نشد. اما مربیگری در پرسپولیس و استقلال خود یک کلاس متفاوت مربیگری را طلب میکند. یحیی یک بار تجربه حضور روی نیمکت پرسپولیس را داشته آن هم به عنوان مربی جانشین. این بار هم او به عنوان مربی جانشین به پرسپولیس آمده است. در حالی که این فرصت را داشت تا همان ابتدای فصل جانشین برانکو شود. اما او در خود جسارت جانشینی برانکو را ندید اما وقتی به پرسپولیس بازگشت که جانشین برانکو هم تیم را صدرنشین تحویل داد. اگر قرار به این نوع بازگشت بود، بهتر نبود همان ابتدای فصل جانشین برانکو میشد؟ شاید او به عدم محبوبیت کالدرون فکر کرده و اینکه کسی دلتنگ کالدرون نمیشود. اما یک نیمفصل داغ در انتظار مرد یخی است. مرد یخی ایرانی جانشین مرد یخی کروات و مرد یخی آرژانتینی شده و به نظر میرسد بیشتر دنبالهروی استاد کرواتش باشد. شاید همین موضوع باعث شده تا هواداران پرسپولیس به آینده تیمشان با یحیی خوشبین باشند. مردی که حالا باتجربهتر از دفعه قبل شده و احتمالا یاد گرفته که چگونه با بازیکنان بزرگ تیمش رفتار کند که نه سیخ بسوزد نه کباب.
یادداشت از حجت شفیعی/ پایگاه خبری فوتبالی