پایگاه خبری فوتبالی- بخشهای مهم مصاحبه ایرانورزشی با محسن صفاییفراهانی رئیس اسبق فدراسیون فوتبال را برایتان انتخاب کردیم:
- آقای دکتر غفاری که مسئول امور بینالملل شد 17 سال همین کار را با دکترای تربیت بدنی در آمریکا انجام میداد. ایشان کارش را خوب بلد بود و وقتی او را دعوت کردیم فدراسیون بهترین دورهاش را طی کرد. کسانی که از دور قضاوت میکنند باید آنها را از نزدیک میدیدند. من بازوی مدیرانم بودم نه رئیس. در زمانهای تصمیمگیری من تصمیم میگرفتم اما در اجرا بازوی مدیرانم بودم. همه جا هم از مدیران فدراسیون حمایت کردم و آنها را برای سمتهای بینالمللی پیشنهاد میدادم.
آقای دکتر خبیری هم همینطور. من ایشان را به عنوان نماینده ایران در هیأت رئیسه کنفدراسیون فوتبال آسیا، دکتر غفاری به عنوان نایب رئیس غرب آسیا، آقای درودگر نایب رئیس کمیته فوتسال کنفدراسیون، آقای محصص به عنوان مدرس فیفا و آقای دکتر معینی مدرس کنفدراسیون را معرفی کردم. - من اولین کسی بودم که بحث تغییر رئیس کنفدراسیون را در سال 2000 میلادی مطرح کردم. وقتی هم طرح کردیم همه با تعجب به ما نگاه میکردند. اول از همه به دکتر چانگ رئیس فدراسیون کرهجنوبی گفتم. پرسید خودت میخواهی رئیس شوی؟ گفتم نه! فقط چون رئیس فعلی شرایط لازم را ندارد و سن و سالشان هم طوری نیست که بتوانند کنفدراسیون را اداره کنند و در فیفا هم نقش فعالی ندارند، بهتر است او را تغییر دهیم.
- وقتی این موضوع باز شد، از مالزی با آقای امینزاده معاون وقت وزیر خارجه تماس گرفتند و پیشنهاد کردند حالا که ایران این پیشنهاد را دارد ما ترجیح میدهیم نماینده ایران رئیس کنفدراسیون شود و من قبول نکردم. سلطان احمد، پادشاه مالزی به آقای امینزاده گفته بود چرا صفایی نشود و از کشور کوچکی مثل قطر که فوتبالی ندارد، انتخاب شود؟ هیچکس بنهمام را باور نمیکرد. دو سه دفعه من با ایشان صحبت کردم، گفت هیچکس از من حمایت نمیکند. به او گفتم نگران نباشد و حمایت دیگران را بهدست میآوریم. آن زمان با دکتر چانگ، نماینده چین و سریلانکا در هیأت رئیسه حرف زدم. آنموقع بنهمام شخصیت سالم و خوبی بود. بهخاطر دارم دکتر چانگ گفت شما میخواهی معاون شوی؟ گفتم خیر. گفت میخواهی کاندیدای نایبرئیسی شوی؟ گفتم به هیچ عنوان. گفتم سلطان احمد حوصله حرف زدن ندارد و پیگیری نمیکند. ما نیاز به فردی داریم که حوصله داشته باشد، پیگیری کند و فوتبال برایش مهم باشد.گفتم مگر آقای بلاتر سمت دارد که نگران باشیم جای سلطان احمد چه کسی قرار است بیاید؟ بحثها جا افتاد و در کنگره آرژانتین و موقع برگزاری جامجهانی جوانان، جلسات پشت هم گذاشتیم و حمایتهای لازم برای بنهمام را گرفتیم.
- دو سه سال اول، بنهمام، بیشتر کارها را با من مشورت میکرد؛ در انتخاب آدمها و کمیتهها. من در دور بعدی انتخابات اعضای هیأت رئیسه کنفدراسیون فوتبال آسیا بالاترین رأی را آوردم. بهخاطر دارم چهارشنبه آخر شبها به سمت مالزی حرکت میکردم، پنجشنبه و جمعه به کارها میرسیدم و آخر شب جمعه به کشور برمیگشتم. حتی چند ساعت اضافه هم نمیماندم. با همین نگاه، ایرانیهای بسیاری را در سمتهای مختلف مشغول کردم. نه با پارتیبازی، بلکه اعتقاد داشتم ایران قطب فوتبال آسیاست و مثل ژاپن و کره باید نماینده داشته باشد. اینگونه توان ایران بالا میرفت، فهم از دنیا بیشتر میشد، دانش افزایش پیدا میکرد و در ایران هم تأثیر میگذاشت.
- . وقتی بنهمام رئیس AFC شد، امیر قطر به همه سفارتخانههایش دستور داد از او در حد وزیر امور خارجه استقبال کنند و تشریفات در بالاترین سطح باشد. حتی هواپیمای اختصاصی برایش در نظر گرفتند. نشان میدادند دولت و حکومت از نمایندهاش حمایت میکند.
بهخاطر دارم کشور لبنان برای اینکه یک نفر را عضو هیات رئیسه کنفدراسیون کند، نخست وزیر آن زمانشان به رئیسجمهوری ما نامهای نوشت که از گزینه ما حمایت کنید و آقای رئیسجمهوری نامه را به من ارجاع دادند که در آن نوشته شده بود از شما میخواهیم به نماینده ما رأی دهید و حمایتش کنید. برای من هیچکس قدمی برداشت؟ اصلاً مهم بود؟
1984