پایگاه خبری فوتبالی- گفتیم حالا که انتخابات فدراسیون فوتبال و انتخاب رییس فعلا هوا شده، قبل از شروع انتخابات جدید که سال آینده برگزار می شود نامه ای به رییس بعدی فدراسیون فوتبال بنویسیم. متن نامه به این شرح است: سلام آقای رئیس!
بهتر است از همین اول شما را آقای رئیس بخوانیم و ابهتی دیکتاتورگونه در ذهنمان برایتان متصور شویم. آخر میدانید، خسته شدهایم از تصمیمات ریش سفیدانه که در آن قانون حرف دوم را میزند. این ناراحت نشود.. آن ناراحت نشود... به کسی برنخورد... خسته شدهایم. تقصیر شما هم نیست. در این آبادی هر کس به آن صندلی کوفتی میرسد میراثی که بر جای نمیگذارد و میخواهد همه در لحظه از او راضی باشند هیچ، ممکن است شما را هم در غم سیلاب بیپولی و شکایتهای طلبکاران و پرونده های بین المللی نفر قبلی غرق کند.
از کجا شروع کنیم؟ اصلا خودتان در جریانید. ورشکستهایم. از هر لحاظ. با هر بدبختی بود توانستیم سرمربی پرحاشیه قبلی که البته اهل جنگیدن با همه حتی دو رییس قبلی فدراسیون فوتبال بود ولی خب عرضه داشت به آرژانتین با گل وقت اضافه لیونل مسی ببازد و نزدیک بود پرتغال را ببرد را بیرون بیندازیم. هر چند از نظر فنی خوب بود و عقب تیم ملی را درست کرده بود اما حاشیه زیاد داشت. مثلا بازی با ونزوئلا و ترینیداد و توباگو را به بازی با ایسلند و سوییس ترجیح می داد! چرا؟ چون بازی با ونزوئلای بحران زده و ترینیداد نه چندان قوی، از کانال خودش جور شده بود اما بازی دوستانه با ایسلند معروف و قدرتمند و سوییس رنک یک رقمه فیفا و حتی آرژانتین با آن همه ستاره از کانال خودش جور نشده بود! آنقدر به او رو داده بودیم که برای همه چیز فدراسیون و تیم ملی تصمیم می گرفت.
وقتی کی روش مدیریت نشد برای راحت شدن از شر او باید یک جام ملتها را فدا می کردیم و سه گل از ژاپن می خوردیم تا سنگین ترین شکست تاریخ جام ملتهای آسیا را با کی روش تجربه می کردیم. کی روش از سر ناچار رفت سراغ دوان زاپاتا و خامس رودریگز در کلمبیا و ما هم یک مطیع پیدا کردیم از کشوری که از آن کلا در اخبار ورزشی فقط یک نام شارلوا را از زبان فعال توئیتری فعلی میشنیدیم. راستی تا یادمان نرفته باید بگوییم اگر توانستید، وظیفه ارتباط با وزارت را به کسی محول کنید که دم به ساعت در فضای مجازی استندآپ کمدی اجرا نکند! کجا بودیم؟ سرمربی؟... با پولی که میشد چهارتا مربی داخلی را بفرستیم دانشی جز سانتر از جناحین یاد بگیرند سرمربی سیزده بدری آوردیم تا هر وقت فیلش یاد هندوستان کرد بیاید و یک باختی به بحرین بدهد و برود برگردد و یک باخت هم به عراق بدهد و جام جهانی رفتن ما را اگر و امایی کند. حالا شما... البته بهتر بگوییم ما ماندیم و کلی بدهی که شمردن تعداد صفرهایش با مشکلات جنابعالی برابری میکند. ۱۰۰ میلیارد ویلموتس، ۵۰ میلیارد فلان شرکت، ۵۰ میلیارد دیگر بهمان شرکت. چند ده میلیارد بدهی به مربیان قبلی و پاداش های بازیکنان تیم ملی و ...
ما غرق در توهم توطئهایم و البته این بار شما از آن مبرایید. هر تیمی ببازد وزیر را قرمز و آبی و سبز و زرد میکند اما هیچکس رئیس فدراسیون را مسئول نمیداند. این روی خوش ماجراست اما کافی است بازیها را ۴ روز یکبار برگزار کنید تا آه و ناله همانهایی که ادعای حرفهایگریشان فقط در بستن قراردادهای ترکمانچای با بنجلهای اجنبی مشخص میشود، بلند شود و صبح تا شب در «رسانهگرام»هایشان بیانیه صادر کنند. حالا حالاها داستان دارید!
رئیسجان اینجا کسی به تیمهای پایه پشیزی اهمیت نمیدهد و اصولا تیم امید هم خلاصه میشود به دعوت از جوانهای زیر۲۲ سال و ۶ ماهی که گزارشگران یکی دو بار اسمشان را در پخش زنده تلویزیون گفته باشند. ۶ ماه قبل مسابقات دعوت میشوند، یک سفرهای پهن شده که دور هم حذف شویم. بعدش هم میرود تا رئیس بعدی. انتظار زیادی است برنامه ریزی برای حضور در آن المپیکی که پدر بنده که نه.. پدربزرگم از خاطرات تیم ایران در آن مسابقات میگوید؟ از ما که گذشت اما بگذارید پسرمان بازی تیم فوتبال ایران را در المپیک ببیند!
راستی ما روی این صندلی هم خندهروی ۵ ستاره دیدهایم و هم اخمالوی عاشق چهارپایه. هرچند بودهاند کسانی که میخواستند موفقیتهای آبی و قرمز را به نام جهتگیریشان سند بزنند و طلوعشان درخشان باشد اما این یک قلم، یعنی سیاسی بازی را شما هم نداشته باشید لطفا! بگذارید همین فوتبالی که میتواند انسانها را به خوشی دور هم جمع کند در نقطه صفر نمودار حزبی بماند. نه چپی و نه راستی. وگرنه عاقبتش میشود دستور رئیس جمهور وقت برای اخراج سرمربی وقت تیم ملی و رقص عربستانیها وسط چمن آزادی و داستانهای بازی کره جنوبی - ایران در سئول. نکنید این کارها را با ما!
فوتبال ایران آنقدر عجیب و غریب است که داستانهای ۱۱ مرد برنده خدا میداند می
تواند رمان باشد. اصلا همین عبارت ۱۱ مرد را روسای پیشین درست کردهاند از بس که وقع ننهادند به تمام بانوانی که حاضرند در همین وطن عشقشان به توپ را پیگیری میکنند. شما این پیگیری را انجام بده. این دیگر دلی است. نه مانند سندسازی برای ایافسی نیاز به هماهنگی بین باشگاهها و مدیران دارد که بگوییم چشم بازار را در زمینه حرفهایگری درآوردهایم و آخرش ۱۲۰ هزار دلار جریمه شویم و نه مانند دوستیهای خاله خرسهگونه با تولیدی برندهای نیمهجان غیر منیریهای تصنعی که لگیا و آل اسپورت و آدیداس را در کارگاههای اتوبان قدیم تهران - کرج کپی کنند و تیم های ملی پایه آنها را بپوشند و با یک شست و جو رنگ و رویشان برود و تار و پودشان از هم بپاشد. از شما می خواهیم این مسایل را پیگیری کنید.
مثل مار و پله است این فوتبال ما. از هرجا نیش میزنند و به نقطه صد نخواهی رسید جناب رئیس. ما که نه شما را میشناسیم و نه مانند هیئتهای فوتبال کاملا مستقل امضا بده، حق رای داریم اما از شما یک چیز میخواهیم. خودت باش و مستقل. حالا که البته تپهای از بدهیها برجای مانده و کار سخت است اما کارهای زیادی داری. میخواهی آبی و قرمز را به دستههای پایینتر بفرستی تا قانونگریزی اپیدمی نشود... دم شما گرم. میخواهی وضعیت قراردادهای داخلی و نیمهشبانه را حل کنی... ممنون از شما. میخواهی لطیفهای به نام خصوصیسازی را پیگیری کنی... خدا همه امواتت را بیامرزد اما از همه اینها مهمتر چیز دیگری است. دوست داریم آن لیوان معروف روی میز را خودت جا به جا کنی. مثل قبلیها نباش! خودت باش! خودت!
یادداشت از علی رضایی/ پایگاه خبری فوتبالیمثل مار و پله است این فوتبال ما. از هرجا نیش میزنند و به نقطه صد نخواهی رسید جناب رئیس. ما که نه شما را میشناسیم و نه مانند هیئتهای فوتبال کاملا مستقل امضا بده، حق رای داریم اما از شما یک چیز میخواهیم. خودت باش و مستقل. حالا که البته تپهای از بدهیها برجای مانده و کار سخت است اما کارهای زیادی داری. میخواهی آبی و قرمز را به دستههای پایینتر بفرستی تا قانونگریزی اپیدمی نشود... دم شما گرم. میخواهی وضعیت قراردادهای داخلی و نیمهشبانه را حل کنی... ممنون از شما. میخواهی لطیفهای به نام خصوصیسازی را پیگیری کنی... خدا همه امواتت را بیامرزد اما از همه اینها مهمتر چیز دیگری است. دوست داریم آن لیوان معروف روی میز را خودت جا به جا کنی. مثل قبلیها نباش! خودت باش! خودت!
9697