به مناسبت تولد ۴۲ سالگی دیدیه دروگبا؛ قهرمان صلح

به مناسبت تولد ۴۲ سالگی دیدیه دروگبا؛ قهرمان صلح

پایگاه خبر فوتبالی – امروز سالروز تولد ۴۲ سالگی دیدیه دروگبا، یکی از اسطوره‌های باشگاه چلسی است.
به گزارش فوتبالی، در یادداشتی به بررسی زندگی او پرداختیم.
«متولد آبیژان ساحل عاج. درگیر جبر جغرافیایی شد و یک دوران خردسالی سخت. آن‌قدر سخت که در محل زندگی‌اش «غذا» گنج به حساب می‌آمد و ارمغانش برای او سوءتغذیه بود. باور می‌کنید تنومندترین مهاجم آبی‌پوشان لندنی برای خورد و خوراکش دچار مشکل بود؟
از آلبرت و کلوتیلد که تمام عمرشان در بانک کار کرده بودند انتظاری برای تهیه لابستر و خورد و خوراکی گران نبود اما اوضاع آن‌‌قدر خراب شد که یکی از بستگان به کمک آن‌‌ها آمد تا برگ اول داستان دراماتیک دیدیه با امضای یک غریبه‌ آشنا شکل بگیرد عمو گوبا. یک آشنا دور که توانسته بود جهنم آن روزهای آبیژان را به مقصد فرانسه ترک کند اما هویتش را فراموش نکرده بود. تصمیم گرفته تا به ساحل عاج بیاید و دیده که بعدها «تیتو» نامیده شد را به فرانسه ببرد.
ویزایی صادر نشد تا پدر و مادری که هیچ‌چیز جز فرزندشان اهمیت نداشت به تکاپوی راه حل بیفتند: تیتو را با هواپیما پیش گوبا می‌فرستیم. پسرک ۵ سال داشت و حتی اسباب بازی هواپیما را هم با چشمان نحیفش ندیده بود چه برسد به سفری طول و دراز. یکه و تنها. روی گردنش با برچسب می‌نویسند «دیدیه دروگبا، ملاقات با گوبا در پاریس!» و راهی‌اش می‌کنند تا عمو گوبا در فرودگاه شارل دو گل امانتی را تحویل بگیرد و آینده‌اش را بسازد.

تحصیل تیتو هدف آلبرت و کلوتیلد بود و رشد تیتو در فوتبال، آرزوی گوبا که خودش هم در باشگاهی سطح پایین پا به توپ بود. ماجرا اما به خوبی پیش نرفت. دیدیه دیگر توان زندگی در اروپا را نداشت و هرروز اشک می‌ریخت: مشکلم فرانسه نیست. مشکلم هرجایی جز خانه است. دلم برای پدر و مادرم تنگ شده.
بازگشت به خانه در ۸ سالگی. به کشوری که در اوج بحران اقتصادی قرار داشت اما وطن تیتو بود. آلبرت و کلوتیلد هزینه تحصیل دیدیه را هم نمی‌توانستند تقبل کنند اما راه حل پسرک جالب بود. او دیگر به درس فکر نمی‌کرد و تمام وجودش سرشار از عشق به توپ شده بود. روزی غذایی برای خوردن نداشت حالا غذای روحش را پیدا کرده بود اما آغوش پدر و مادری که حالا شغلشان را از دست داده بودند پر از سرافکندگی شده بود. هبچ پولی وجود نداشت و بازهم به دامان گوبا شدند: دیدیه را به فرانسه ببر. اینجا جای او نیست!
داستان این بار متفاوت بود. کائنات به کمک او آمده بودند. این بار فرودگاه مارشال دوگل جواهر سال‌های بعد زمین چمن را با آغوش باز پذیرفت. دیدیه به فکر کارهای بزرگ افتاده بود. اول درسش را خواند تا ۲۱ سالگی سلول به سلول پدر را به ارث برد و مدرک حسابداری گرفت. نوبت فوتبال بود. به لطف حضور در چلسی پرجام‌ترین بازیکن آفریفا شد و بازوبند کاپیتانی تیم ملی کشورش را بر بازو بست و لقبی جدید برای خود دست و پا کرد« قهرمان صلح».

مردم ساحل عاج درگیر جنگ‌های داخلی عجیبی بودند اما او به عنوان کاپیتان «فیل‌ها» قلبش برای وطن می‌زد. به همراه هم‌تیمیانش برای مردم پیام فرستاد. بیانیه نوشت. اعلامیه داد تا این مسئله خاتمه یابد. پیامی که قلب‌ها را رئوف کرد تا دیگر جنگی در کار نباشد. او آن‌قدر وطنش را دوست دارد که در جمع‌های دوستانه هم گوش‌هایش را با موسیقی بومی نوازش می‌دهد. عشقی دوطرفه. همه دوستش داشتند. پادشاه تیم ملی بود و بازیکنان با افتخار سربازش.
کریس کوهن بزرگ به او گیتار زدن یاد داد تا هواداران آهنگ‌ ساخته شده توسط او را در ورزشگاه زمزمه کنند. یکی از ۱۰۰ چهره تاثیر گذار در جهان به انتخاب رسانه‌ها و احتمالا محبوب قلب‌ها به انتخاب مردم ساحل عاج. پسری که همه او را با لرزاندن تورها به خاطر دارند ۴۲ ساله شده. تیتو. به معنای بزرگ. پسری با قلبی بزرگ.»

علی رضایی

1101