خبرگزاری فوتبالی- چند روز قبل یک اتفاق تلخ باعث شد رضا آذری هافبک جوان تیم استقلال به شدت مصدوم شود و ادامه مسابقات این فصل لیگ برتر را از دست بدهد.
در ادمه صحبت های رضا آذری را می خوانید:
*یک اتفاق خیلی تلخ برایت افتاد که نمی شود توصیفاش کرد.
خب خیلی برایم سخت و ناراحت کننده است.الان هم برای من باور کردنش سخت است ولی خب قسمت بوده و باید با آن کنار بیایم.
*این مصدومیت به فشار تمرینات بعد از چند وقت تعطیلی ربط داشت یا بدشانسی بود؟
تمرینات زیر نظر کادر فنی عالی سپری میشد و کاملا مراقب بودند که کسی مصدوم نشود. به نظرم آنها کار خودشان را عالی انجام میدادند.در این اتفاقی که برای من افتاد بیشتر بدشانسی دخیل بود.
*در دوران قرنطینه شرایط تمرینی تیم و خودت به چه صورت بود؟
در دوران قرنطینه تمرینات زیر نظر مربیان بود.یعنی طوری برنامهریزی کرده بودند که آمادگی نسبی داشته باشیم.
*نظرت درباره برگزاری ادامه این فصل چیست؟ موافق برگزاری هستی یا اعتقاد داری لیگ باید لغو شود؟
خب شرایط چند وقت پیش بهتر بود ولی در حاضر مبتلایان به ویروس روز به روز بیشتر شده اند. ولی باز هم امیدوارم طوری تصمیمگیری کنند که به نفع همه باشد و اتفاق بدی رخ ندهد.
*با توجه به این فاصله امتیازی که بین شما و پرسپولیس افتاده، چقدر برای استقلال شانس قائلی که بتوانید قهرمان شوید؟
فوتبال است و هزار و یک اتفاق، من امیدوارم که اگر هم شرایط به برگزاری لیگ است بهترین نیجه برای استقلال رخ بدهد و در نهایت طرفداران راضی باشند.
*زمان شفر هر وقت بازی میکردی جزو بهترینها بودی ولی آنقدر که حقت بود به تو بازی نمیداد؛ دلیلش را میدانی؟
زمان آقای شفر میتوانستم جایگاه خودم را داشته باشم تا بعدها به این همه مشکل بر نخورم، اگر شرایط بازی کردن را از لحاظ فنی نداشتم هیچگاه صحبتی نمی کردم. ای کاش ایشان کاری که دوست داشتند را انجام می دادند ولی من دیگر با آن کنار آمدهام و امیدوارم در آینده اتفاقات خوبی رخ دهد.
اول فصل اعلام شد که از استقلال جدا میشوی اما ماندنی شدی؛ داستانش چه بود؟
خب اجازه خروج از سمت باشگاه نه به صورت قرضی و نه قطعی داده نشد.
*چرا زمان استراماچونی اصلا بازی نمیکردی و حتی در لیست تیم هم نبودی؟ با او صحبت نکردی که دلیل این مسئله را بپرسی؟ یک دوره هم از تیم کنار گذاشته شدی.
استراماچونی از لحاظ فنی مربی فوقالعادهای بود.انسان خوبی هم بود ولی با همه احترامی که برای ایشان قائلم میتوانستم به تیم کمک کنم ولی خب ایشان سرمربی بودند و باید به نظرشان احترام میگذاشتم. اگر هم اتفاقی افتاد در آن زمان موجب ناراحتی شد فقط شخصی بود و ربطی به بازی کردن و نکردنم نداشت.
*در بازی با تیم هوادار،فرهاد مجیدی بازوبند کاپیتانی را به تو داد؛ کمی از حال و هوای کاپیتانی استقلال بگو.
خب کاپیتانی را در همه ردهها به مدت 10 سال تجربه کرده بودم.در رده بزرگسالان اول فصل دو بار بازی مقابل پرسپولیس پاکدشت و تیم ملی جوانان تجربه کرده بودم ولی بازی چند روز قبل باز این اتفاق افتاد و برای من باعث افتخار است. من خودم را فرزند استقلال می دانم و در این دوازده سال حضورم همیشه عاشقانه برای تیمم بازی کرده ام.
*بازیکنان هم حسابی هوای تو را داشتن و برایت استوری گذاشتند و سر تمرین هم به یادت بودند.
تا آخر عمر لطفشان را فراموش نمیکنم، این ها همه باعث روحیه گرفتنم شد و برای آنها در ادامه زندگی آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
*در زمان حضورت تو استقلال با مربیان زیادی مثل شفر، استراماچونی و مجیدی کار کردی، درباره تفاوت سبک کاری این نفرات هم بگو.
همه آنها قابل احترام و مربیان خوب و با دانشی بودند ولی آقا فرهاد فرزند استقلال و محبوب همه است. من هم شخصا تعصب خاصی دارم مثل همه طرفداران امیدوارم بهترینها را رقم بزند.
*حرف آخر؟
حرف آخر یک تشکر از کادر پزشکی آقای دکتر نوروزی و ستوده میکنم و مدیریت محترم که باعث شدند مراحل جراحی من زود صورت بگیرد.از دوستانم در تیم هم که پیگیر کارهای جراحیام بودند ممنونم.
9697