یادداشت عضو کمیته انتقالی درباره اساسنامه فدراسیون

یادداشت عضو کمیته انتقالی درباره اساسنامه فدراسیون

خبرگزاری فوتبالی- در ارتباط با اساسنامه بیش از ٢٥ سال شخصاً درگیر بوده و هنوز نتوانستیم این مشکل را حل کنیم.

به گزارش فوتبالی و به نقل از ایران‌ورزشی، فیفا برای برون رفت از این مشکل، سال ٢٠٠١ تصمیم گرفت بر اساس یک تحقیق میدانی وسیع و بررسی اساسنامه‌های کشورهای عضو، یک اساسنامه تیپ یا استاندارد تهیه کند که در تضاد با قوانین سازمان ملل و اساسنامه فیفا نباشد. فرض بر این بود که کشورهای عضو سازمان ملل دارای اصول مشترکی هستند، حداقل‌هایی برای عضویت را پذیرفته‌اند و از خطوط قرمز عبور نخواهند کرد.

فیفا در شروع کار، برای یکدست کردن کشورها، با مشکلاتی روبه‌رو بود و در سال ٢٠٠٥ در مراکش و در اجلاس فیفا این موضوع بسیار جدی شد. کشورها ملزم شدند که اساسنامه‌های خودشان را بر اساس استاندارد فیفا تهیه و تدوین نمایند و در صورت عدم رعایت به حالت تعلیق درخواهند آمد.

البته بسیاری از کشورهای مختلف از سال ٢٠٠١ برای استاندارد کردن اساسنامه خود اقدام کردند.

 در واقع، فیفا خیلی جدی در مورد استاندارد کردن اساسنامه با کشورهای عضو برخورد نمی‌کرد و گاهی که مشکل دخالت دولت در فدراسیون‌های عضو به وجود می‌آمد مسأله اساسنامه جدی می‌شد. همانگونه که در ٢ آذر ١٣٨٥ فدراسیون فوتبال ما تن به تعلیق داد.

در آن زمان (سال ٢٠٠١)، بنده در کمیته فدراسیون‌های ملی فیفا که در استاندارد کردن اساسنامه فعالیت می‌کرد، به عنوان عضو انتخاب شده بودم و از طرف فیفا مأموریت داشتم که در تدوین اساسنامه به فدراسیون‌های فوتبال عضو ای‌اف‌سی به آن کشورها مسافرت داشته و به آنها مشاوره بدهم. علاوه بر اینها اساسنامه ای‌اف‌سی مستقر در مالزی هم باید به‌روز می‌شد.

همان زمان به عنوان عضو کمیته تجدید نظر ای‌اف‌سی نیز انتخاب شده بودم که در یک بازه زمانی سه ماهه مورد تصویب اجلاس ای‌اف‌سی قرار گرفت. در طول آن مدت مطالبی در خصوص اساسنامه و پیامدهای عدم توجه به آن، به صورت مصاحبه با رسانه‌ها مطرح کرده بودم (مصاحبه ١٤ مهر ١٣٨١ با ایسنا). یک روز پس از تعلیق (٣ آذر ١٣٨٥) هم در مصاحبه با ایسنا مطالبی در این خصوص ارائه شد که اشاره به خواسته‌های فیفا درباره اساسنامه فدراسیون فوتبال داشت و تأکید بر مطابقت اساسنامه با استانداردهای فیفا.

به طور کلی تعدادی از کشورهای عضو ای‌اف‌سی، چالش‌های زیادی در مورد تغییر اساسنامه‌های فوتبال خود با دولت‌هایشان داشتند که از برخورد با آنها تجارب ارزنده‌ای به دست آمد. شکل کار به این ترتیب بود که اساسنامه آنها بند بند مورد بررسی قرار می‌گرفت و مطابق با اساسنامه فیفا تهیه و تدوین می‌شد.

اساسنامه تیپ، دو قسمت داشت که بخش اعظم آنها غیر قابل تغییر بود و به اصطلاح با جوهر نوشته شده بود و بخش‌هایی هم وجود داشت که با نقطه‌چین بود و بر اساس ویژگی‌های خاص فوتبال آن کشورها تنظیم شده بود.

 بخش نقطه‌چین هم باید بر اساس یک آیین‌نامه خاص تنظیم می‌شد و امکان تخطی از آن وجود نداشت.

گاهی بر حسب مورد، بندهایی از اساسنامه با قوانین داخلی کشورها در تناقض قرار می‌گرفت که مجبور بودیم با لابی‌های خاص، مختصری قوانین را خم کنیم. البته نباید قوانین شکسته می‌شد!

گاهی هم قوانین به شکلی تنظیم می‌شد که شکل ظاهری حفظ می‌شد و واژه‌های انگلیسی بندهای اساسنامه عیناً همان بود ولی با تفسیرهای خاص داخلی کشورها همراه می‌شد. این کار تقریباً جواب می‌داد.

در عمل اما اگر موردی پیش می‌آمد که دخالت دولت احساس می‌شد، حکم تعلیق بدون معطلی به اجرا درمی‌آمد.

به یاد دارم در یکی از کشورها این اتفاق افتاد و آنها صد در صد اساسنامه را صحیح نوشته بودند اما این فدراسیون کاری را که خودشان تعریف کرده بودند انجام می‌دادند. این موضوع منجر به تعلیق آنها شد و متأسفانه هنوز در بعضی از کشورها این رویه جاری‌ست و اتفاقی هم به وجود نیامده است.

درباره نامه‌های ارسالی فدراسیون فوتبال ایران به فیفا، به نظرم متن انگلیسی تنظیم شده بسیار مهم است.

من متن انگلیسی این نامه‌ها را ندیده‌ام. اگر دولت جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون فوتبال را به عنوان یک بخش مستقل می‌شناسد و مجمع عمومی با ٧٥ نفر عضو را بالاترین رکن تصمیم‌گیری تلقی می‌کند پس فقط مسأله بیان واژه‌هاست به انگلیسی که به سادگی قابل قبول خواهد بود.

در مقابل اگر مجمع عمومی در نگاه دولت ما به عنوان یک رکن در حاشیه تلقی می‌شود و فدراسیون فوتبال ما فقط باید به قوانین داخل زمین توجه داشته باشد، بنابراین باید خودمان را برای تعلیق آماده کنیم.

در واقع اگر ما می‌خواهیم عضوی از فیفا باشیم و در انواع مسابقات آنها شرکت داشته باشیم، اگر می‌خواهیم از مزایای مالی فوتبالی بهره‌مند شویم که آنها صاحب اصلی‌اش تلقی می‌شوند، نمی‌توانیم قوانینی تصویب کنیم که با اصول آنها در تناقض باشد.

فرض دیگر اینکه، فیفا از حربه زور و تحمیل می‌خواهد استفاده کند. در این صورت، به عنوان یک عضو رسمی فیفا، با لابی با سایر اعضا به تعداد 110 عضو، که صاحبان اصلی و بالاترین رکن تصمیم‌گیر فیفا تلقی می‌شوند و با استدلال، نسبت به تغییر این روند، اقدام نماییم. آستین‌های خود را بالا بزنیم و اگر بر حق باشیم می‌توانیم اعضای فیفا را با خودمان همراه کنیم.

1984