پایگاه خبری فوتبالی- فاکتور «تداوم» یکی از شاخصههای مهم در ارزیابی یک فوتبالیست است. بسیاری از فوتبالیستها در طول فصل فراز و نشیب آشکاری دارند؛ گاهی چنان درخشان ظاهر میشوند که سرمربی تیم ملی را هم وسوسه میکنند و بعضی اوقات به حدی ناامیدکننده هستند که مربی را متقاعد میکنند در بازی آینده نیمکتنشین باشند.
به گزارش فوتبالی و به نقل از ایرانورزشی، در اسکواد فعلی استقلال، وریا غفوری یکی از آنهایی است که در فاکتور تداوم، نمره بسیار خوبی میگیرد. 14 فصل بازی در لیگ برتر، این گزاره را در مورد وریا اثبات میکند. او اگرچه در اولین فصلی که به استقلال پیوست، نمایش درخشانی نداشت و اغلب اوقات نیمکتنشین خسرو حیدری بود اما در همه تیمهایی که حضور داشته، بازیکن اصلی بوده. از سپاهان و نفت تا شهرداری تبریز و پاس همدان.
حالا وریا در 33 سالگی، نه فقط کاپیتان که یکی از مهرههای کلیدی استقلال است. او به طور متوسط در هر فصل، 5 گل برای استقلال میزند و تقریباً همین عدد را در پاس گل تکرار میکند. این آمار قابل توجهی برای بازیکنی است که گاهی به عنوان مدافع و گاهی در نقش هافبک راست به زمین میرود.اما سؤال اساسی اینجاست؛ «بهترین پست برای کاپیتان استقلال کجاست؟» وریا که به عنوان مدافع راست به جمع آبیپوشان وارد شد، در این سالها با مربیان متعددی کار کرده و غالباً در دو پست مدافع یا هافبک در رفت و آمد بوده. در واقع همین تغییر پستهای مداوم بود که بهانهای برای کارلوس کیروش شد تا او را از فهرست نهایی تیم ملی در جام جهانی 2018 کنار بگذارد. مربی وقت تیم ملی معتقد بود نیاز به «مدافع راست» دارد اما وینفرد شفر او را یک خط جلوتر برده و بدین ترتیب بود که تیم ملی فقط با یک مدافع راست تخصصی (رامین رضاییان) به روسیه رفت.
در همه این سالها، استراماچونی تنها مربی بود که نقش جدیدی برای وریا تعریف کرد. در سیستم 3-5-2 مربی ایتالیایی، کاپیتان استقلال به«وینگ بک» سمت راست تبدیل شد و این دقیقاً همان پستی بود که کارآیی وریا غفوری را بیشتر از گذشته، نمایان کرد. انگار که او از سالها پیش میبایست در چنین قالبی قرار بگیرد. بازیکنی با ویژگیهای دفاعی قابل قبول که میتواند در نقش مدافع از نفوذ حریفان جلوگیری کند، در عین حال با ارسالهای مؤثر میتواند پایهگذار حملات تیم باشد و با مشارکت دائمی در حمله و با آگاهی محیطی فوقالعادهای که دارد، عملاً تبدیل به یکی از گزینههای زدن ضربه نهایی شود. مجموعه این ویژگیها بود که وریا را در لیگ نوزدهم به یکی از مؤثرترین مهرههای استقلال تبدیل کرد.
این نکته مهم را هم به یاد داشته باشیم که حضور در چنین پستی، نیاز به توان جسمانی بسیار بالایی دارد و معمولاً «وینگ بک»ها در شمار دوندهترین بازیکنان یک تیم جا میگیرند. این در حالی بود که استقلال در فصل گذشته در چپ و راست فقط دو مهره مؤثر در این پست در اختیار داشت که هر دو، یعنی وریا و میلیچ بالاتر از 30 سال داشتند.
بازگشت استقلال به زنجیره 4 نفره در خط دفاع که از اواخر فصل گذشته آغاز شد، وریا را بار دیگر میان دو پست مدافع و یا هافبک راست سرگردان کرده. او که دو بازی اخیر را به دلیل مصدومیت از دست داده، در همین بازیها هم یکی از مهرههای مؤثر بوده و همراه با احمد موسوی و سبحان خاقانی، یکی از سه بازیکنی بوده که در جریان بازی، استقلال را به گل رسانده اما در ادامه فصل این محمود فکری است که باید تصمیم بگیرد وریا را به عنوان مدافع به کار بگیرد، در خط میانی از او بهره ببرد یا اینکه مثل لیگ نوزدهم، تغییری در چیدمان تیمش ایجاد کند و کاپیتان تیمش را در نقش وینگ بک به زمین بفرستد.
1984