پایگاه خبری فوتبالی- بازیکنان ایرانی در شبکه های اجتماعی طرفداران زیادی دارند و باشگاه های خارجی نیز از این محبوبیت استفاده می کنند.
به گزارش فوتبالی و به نقل از ورزش سه، تا سالها بزرگترین منبع درآمد تیمها در کنار مبلغی که از اسپانسرهایشان میگرفتند، فروش بلیت و اقلام متفرقه در روز بازی در ورزشگاه بود. اما با سفت و سخت شدن قانون حق کپی در مورد عرضهی لباسهای ورزشی و ممنوعیت انقلابگون تولید و فروش لباسهای غیر رسمی که در اوایل قرن جاری رخ داد، فروش پیراهن به یک ظرفیت بسیار بزرگ کسب درآمد برای باشگاههای فوتبال تبدیل شد.
این تغییر بزرگ به همراه الگویی که فلورنتینو پرز (که آنقدر زیاد به ظرفیت فروش پیراهن خریدهایش اهمیت میداد که به شوخی منتقدین به خریدهایش لقب مدل لباس میدادند) برای دیگر تیمها گذاشته بود، موجب توجه ویژهی باشگاهها به ظرفیت هر بازیکن در فروش پیراهن قبل از خرید او شد. نیاز به توضیح نیست که به طور کلی همچنان تواناییهای فوتبالی مهمترین انگیزه برای خرید یک بازیکن بود. در اکثریت قریب به اتفاق موارد، ظرفیت فروش پیراهن در واقع تنها یک مزیت جانبی محسوب میشد. در موارد بسیاری که کیفیت فنی دو بازیکن فرق چندانی با یکدیگر نداشت، کفهی ترازو به سمت بازیکنی سنگین میکرد که علاوه بر زمین فوتبال، در فروش پیراهن نیز میتوانست به تیم سود برساند.
یک نمونه واضح از اثر خرید یک بازیکن در تصرف بازار کشور او کریستین پولیسیچ آمریکایی است. پولیسیچ در عرض کمتر از دو سال پس از پیوستنش به چلسی، پیراهن این باشگاه انگلیسی را جلوتر از رئال مادرید و بارسلونا به پرفروشترین پیراهن در بازار آمریکا تبدیل کرده است.
همچنین به عنوان مثال برای خریدی که جنبهی فروش پیراهن به مسائل فنی چربیده است میتوان به انتقال کیسوکه هوندا از زسکا مسکو به میلان اشاره کرد. خیلی از رسانههای ایتالیایی معتقد بودند دلیل جذب هوندا و دادن شماره ۱۰ اسطورهای میلان به او، بیشتر از مسائل فوتبالی، فروش لباسهایش در ژاپن بوده است.
با وجود جمعیت بالای فوتبالدوستان در ایران، به دلیل عدم عضویت ایران در قانون جهانی حق کپی، و در راستای آن وفور لباسهای ورزشی جعلی در بازار ایران، ظرفیت فروش پیراهن بازیکنان ایرانی در ایران صفر مطلق است. یعنی بازیکنان ایرانی نه تنها برخلاف برخی از همتایانشان چنین مزیتی نداشتند، بلکه این ظرفیت بزرگ برای آنها دچار اثر منفی هم میشد و در بسیاری از موارد باشگاهها از میان دو بازیکن هم سطح ایرانی و خارجی، به خاطر فروش پیراهن، گزینهی خارجی را انتخاب میکردند.
اما اکنون پس از سالها ضربه خوردن بازیکنان ایرانی از این عامل جانبی، حالا با رشد نماییِ شبکههای اجتماعی، یک ظرفیت تاریخی برای فوتبالیستهای ایرانی به وجود آمده است که میتواند جبرانگر اثر منفی فروش پیراهن باشد. شبکههای اجتماعی از جوانب متعددی برای باشگاهها اهمیت دارند که مهمترین آنها بی شک پولسازی است. کسب درآمد باشگاههای فوتبال از را شبکههای اجتماعی غالبا در سه شکل است.
اولا خود شبکههای اجتماعی به صورت مستقیم به باشگاهها مبالغی را میپردازند. هر چه صفحهی باشگاه بزرگتر و فعالتر، درآمد هم بیشتر. در ثانی، صفحهی اجتماعی یک تیم باعث میشود دیده شدن اسپانسرهای آن تیم محدود به ۹۰ دقیقهی مسابقه نباشد. هر تصویری که از بازیکنها منتشر شود باعث دوباره دیده شدن اسپانسرهای تیم میشود و هر چه این دیده شدن بیشتر باشد، باشگاه میتواند هنگام امضای قرارداد جدید با اسپانسرها، مبالغ بیشتری را طلب کند. و سومین نکته هم جذب اسپانسر مستقل برای شبکههای اجتماعی است. اکثر باشگاههای فوتبال علاوه بر لباسهایشان، برای شبکههای اجتماعی خود هم یک اسپانسر مستقل دارند. از این رو است که اکثر باشگاههای اروپایی به محض روی کار آمدن یک شبکهی اجتماعی جدید وارد آن میشوند و اینقدر لایکها، کامنتها، فالوئرها و ویوهایشان برایشان اهمیت دارد.
آندرهآ آنیلی، رییس باشگاه یوونتوس، در اجلاس سالانه با سهامداران یوونتوس، پس از شرح قهرمانیها و دستاوردهای فوتبالی این تیم، از تبدیل شدن یوونتوس به بزرگترین برند دیجیتال ایتالیا و رشد شگرف این باشگاه در شبکههای اجتماعی به عنوان بزرگترین دستاورد اقتصادی سال گذشتهی این تیم نام برد.
کمتر از ۲۰ روز قبل بود که تیم پورتو، یکی از بزگترین باشگاههای اروپا و قهرمان فعلی پرتغال که مهدی طارمی در آن بازی میکند، تصمیم گرفت برای مهمترین بازی فصل خود، جایی که در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف یوونتوس و یاران کریستیانو رونالدو میرفت، در شبکههای اجتماعی خود به جای زبان پرتغالی، مطالب اصلی خود را به زبان فارسی و با استفاده از تصاویر مهدی طارمی منتشر کند.
طارمی تنها بازیکن خارجی پورتو نیست و آنها چندین بازیکن خارجی دیگر نیز دارند، پس چرا فارسی؟ دلیل آن واضح است؛ ایرانیها در شبکههای اجتماعی حضور بسیار فعالی دارند و ادغام دو عامل مهم یعنی الف) بازی مهم در لیگ قهرمانان با ب) زبان ما ایرانیها، به پورتو این فرصت را میداد که رکوردهای خود در شبکههای اجتماعی را بهبود ببخشد؛ که به نظر میرسد موفقیت آمیز هم بوده است، هر چند باید منتظر اعلام رسمی بنچمارکرها ماند.
پیشتر از این نیز باشگاه زنیت که سردار آزمون در آن توپ میزند در توییتر خود از زبان فارسی یا مطالبی که مخاطبین اصلیاش ایرانیها هستند استفاده کرده بود و توانسته به اعداد قابل توجهی نیز دست پیدا کند.
پورتو و زنیت در قیاس با ۱۰-۱۵ باشگاههای پرآوازهی اروپایی شاید چندان جلب توجه نکنند، اما نباید فراموش کرد این باشگاهها هم به نوبهی خود باشگاههای بسیار بزرگی هستند و علاوه بر این که قهرمانان روسیه و پرتغال محسوب میشوند، همواره نیز در لیگ قهرمانان حضور دارند. استفاده این دو باشگاه از ظرفیت محبوبیت بازیکنان ایرانیشان برای گسترش برند و بهبود عملکردشان در شبکههای اجتماعی، توجه باشگاهها متعددی را جلب خواهد کرد و باشگاههای دیگری نیز وسوسه خواهند شد از این ظرفیت استفاده کنند. از این رو میتوان امید داشت که نه تنها اثر منفی از ظرفیت صفر فروش پیراهن محو شود، بلکه این محرک جانبی خوب به کاتالیزگر صادرات بازیکنان ایرانی بیشتری به اروپا بدل گردد؛ اتفاقی که هم برای باشگاهها و فدراسیون درآمدزایی ارزی دارد هم به طور چشمگیری به قوی شدن تیم ملیمان کمک میکند.
7474