پایگاه خبری فوتبالی- قاسم حدادی فر در برنامه فوتبال برتر به صورت زودهنگام از وداع قریب الوقوعش از فوتبال پرده برداشت.
به گزارش فوتبالی، این هافبک خوش نقش و فوق العاده که پس از ظهور در فوتبال باشگاهی ایران در لیگ ششم تا امروز و پس از 15 سال بازی در سطح حرفه ای، همچنان جزو بازیکنان کلیدی ذوب آهن به شمار می رود، حالا تصمیم گرفته مسیری را برود که محرم نویدکیا دیگر اسطوره شهر اصفهان در تیم رقیب، سپاهان طی کرده است.
او در حالیکه هنوز خاطرخواهانی برای ادامه فوتبالش دارد، دیشب در گفتگویش با هاشم بیگ زاده اعلام کرد که در پایان این فصل از فوتبال خداحافظی خواهد کرد. تصمیمی که هنوز بعضی از هم قطارانش در تیم ملی جرأت انجام دادنش را ندارند اگر چه خیلی از هم دوره ها حالا فوتبال را کنار گذاشته و خود را آماده حضور روی نیمکت های محدود فوتبال ایران می کنند.
حدادی فر در این گفتگو درباره پیشنهاد فیورنتینا و دینی که امیر قلعه نویی نیز به گردنش دارد صحبت کرد. صحبت هایی که خواندنش هم برای شما جالب خواهد بود.
حدادی فر در ابتدای صحبت هایش درخصوص دوران کودکی و حضور در ذوب آهن گفت: من در خانواده ای ورزشی به دنیا آمدم. مشوق اصلی من برادرم بود که در ذوب آهن حضور داشت. آکادمی ذوب آهن در نزدیکی کارخانه این شرکت تأسیس شد و من پس از ثبت نام در آنجا، کارم را شروع کردم.
دوران مدرسه؟
درس من خوب بود و تا دوره راهنمایی که خیلی درگیر فوتبال شدم و پس رفت کردم. ترجیح دادم فوتبال را بیشتر دنبال کنم چون آینده ام در این رشته است. ناشکری نمی کنم ولی شاید می توانستم خیلی بهتر باشم. از باشگاه ذوب آهن و کسانی که من را تشویق کردند خیلی تشکر میکنم بخصوص پدر و مادرم.
من در بچگی از لحاظ جثه کوچک بودم و این مشکل را داشتم. زمانی که در نوجوانان ذوب آهن بودم، خیلی کم بازی می کردم. همه به من می گفتند از لحاظ فیزیکی ضعیف هستم و حتی شب ها گریه می کردم و رفته رفته وضعیتم بهتر شد.
چرا فقط ذوب آهن؟
من در خانواده ای بزرگ شدم که پدرم یک کارگر زحمت کش ذوب آهن بود. در شهری بزرگ شدم که ساعت شلوغی آن، ساعت تغییر شیفت ذوب آهن بود. زمانی که شیفت کارخانه تغییر پیدا می کرد، خیابان های فولادشهر شلوغ می شد. زندگی خودم و خانواده ام را مدیون کارخانه ذوب آهن هستم. همیشه با خودم گفته ام تا لحظه ای که به من نیاز دارند باید در ذوب آهن بمانم. خیلی به من خرده می گرفتند که این مسئله جلوی پیشرفتم را گرفته است. همیشه پیش خودم دلیلی داشتم که باید در این تیم بمانم. چون واقعا عشق و زندگی من اینجاست و دوست دارم با لباس ذوب آهن از فوتبال خداحافظی کنم.
پشیمانی از حضور در ذوب آهن؟
خیلی مواقع ناملایماتی پیش آمد که از من انتظارات بیش از حدی داشتند. من هیچ منتی نمیگذارم چون عشق و علاقه ام اینجا بوده و پول آن را گرفته ام. اما در مقاطعی صحبت هایی پیش آمد که من را خیلی ناراحت کرد ولی در آخر به این نتیجه رسیدم که با قلب و عشقم اینجا را انتخاب کردم و باید تا آخر در اینجا بمانم و به ذوب آهن کمک کنم.
از دست رفتن قهرمانی در سال 88؟
فکر می کنم یک نسل فوق العاده ای بودیم که از آقای دکتر ذوالفقارنسب سرمربی تیم شروع و میراث دار آن آقای ابراهیم زاده شد. با مدیریت آقای آذری یک تیم فوق العاده با تلفیقی از جوانان و باتجربه ها بودیم. تا هفته آخر سه امتیاز جلو بودیم. همه تدارک این را دیده بودیم که به اصفهان برگردیم و خوشحالی کنیم و به فکر قهرمانی بودیم. اصلا فکرش را نمی کردیم فولاد با آن قدرت و انگیزه مقابل ما قرار بگیرد. با خودمان فکر می کردیم نهایتا بازی مساوی می شود. آن بازی، یکی از تلخ ترین اتفاقات فوتبالی من بود و دودستی جام را به استقلال تقدیم کردیم.
اتهامات به عیسی اندوی در جریان قهرمانی استقلال؟
صحبت زیاد است ولی من از 3 سال قبل اندوی را می شناختم. او پسر خیلی خوبی بود و من این مسائل را قبول ندارم. شاید صحبت هایی بوده ولی فکر کنم یک روز خیلی بدی برای عیسی اندوی بود و 2 ، 3 گل خیلی بد خورد. همه ما در آن باخت مقصر بودیم چون تفکرمان، تفکر قهرمانی بود. شاید می بایست کمی بدبین می بودیم و بسته تر بازی می کردیم تا قهرمان شویم.
تلخ ترین و شیرین ترین اتفاقات زندگی؟
یکی از تلخ ترین اتفاقات زندگی ام همان شکست مقابل فولاد و از دست دادن قهرمانی بود. مورد دیگر نیز دوبار پارگی رباط صلیبی در یک سال بود. من در اوج دوران فوتبالم قرار داشتم که به یکباره روی زمین افتادم. روزهایی بود که به من خیلی بی مهری شد و تلفن من اصلا زنگ نمی خورد. حتی تدارک خداحافظی من از فوتبال را دیده بودند و فکرش را نمی کردم دوباره به فوتبال برگردم.
خنده دار بودن اشتباهات داوری علیه ذوب آهن؟
فکر می کنم این مسئله اپیدمی شده بود. این اتفاق در هر بازی تکرار می شد و تیممان روی این مسئله حساس شده بود. شاید اگر فوتبال در دقیقه 90 تمام می شد، ما جزو 6 تیم بالای جدول بودیم. اشتباهات داوری هم خیلی تأثیر گذاشت و آقای رحمان رضایی اولین قربانی این مسئله بودند. همیشه مربیان قربانی می شوند و ما شرمنده ایشان هستیم. شاید می توانستیم بهتر کمک کنیم ولی تمام تلاشمان را کردیم و این هم قسمتی از فوتبال است و این اتفاقات رخ داد. رحمان از داوری خیلی ضربه خورد و نمی شود کاری با آن کرد و به آینده چشم داریم.
بی حاشیه بودن؟
من در جمع خانواده هم تا سوالی ازم پرسیده نشود، جوابی نمی دهم و کمتر صحبت می کنم و دوست دارم در فضای آرام و با آرامشی کار کنم که بهترین جا برای من ذوب آهن بود که این آرامش را برای من فراهم کرد و همیشه از حواشی دور بودم.
پیشنهاد فیورنتینا؟
همه کارهای من از جمله پاسپورتم انجام شده بود. زمانیکه نوجوان بودم از آکادمی فیورنتینا من را انتخاب کردند و حتی بلیط پرواز را رزرو کرده بودند که یک دفعه قضیه کنسل شد و نفرات دیگری جایگزین من شدند. یک نفر از بازیکنان بزرگسالان به ایتالیا رفت و بعد از یک ماه برگشت.
ماجرای مثبت شدن تست کرونا؟
حدود یک هفته کرونای من مثبت شد و از سوی کمیته پزشکی فدراسیون از من تست گرفتند که جوابش منفی شد. من به تمرین رفتن و جداگانه تمرین کردم تا تست دوم برسد. بعد از نمونه گیری قبل از بازی با پرسپولیس، اعلام کردند تا قبل از پرواز جواب آن می رسد. وقتی که وارد فرودگاه شدیم، مدیرعامل باشگاه با من تماس گرفت که تست من مثبت شده است و من برگشتم.
خداحافظی فوتبال؟
در آخر این فصل از فوتبال خداحافظی می کنم. دوست دارم زمانی بروم که بتوانم بازی کنم و در شرایط خوبی باشم نه اینکه بنشینم بیرون و خداحافظی کنم. خیلی امید دارم ذوب آهن شرایط خوبی پیدا کند. در این یکی دو سال خیلی فشار زیادی را تحمل کردیم. امیدوارم بتوانیم تیم را با شرایط خوبی در لیگ برتر حفظ کنیم. خیلی از ما مدیون امیر قلعه نویی هستیم که به ما اعتماد کرد. او باعث شد تا من دوباره به فوتبال برگردم و همینجا از او تشکر میکنم.
صحبت پایانی؟
از هواداران ذوب آهن تشکر ویژه ای دارم که جایشان فوق العاده خالی است. خیلی من را حمایت کردند. امیدوارم همینگونه حمایتشان پشت تیم باشد. مطمئنم راهی که می رویم، راه درستی است. شاید در فصول قبل این صحبت ها را مطرح نمی کردم ولی ما دوباره برمیگردم. من در سال بعد نیستم ولی ذوب آهن یکی از مدعیان قهرمانی و کسب سهمیه خواهد بود.
7474