پایگاه خبری فوتبالی- دروازه بان استقلال در بازی معروف شش تایی معتقد است که در آن روز عجیب، همه بازیکنان بد بودند و نمی توان تقصیر را گردن فرد خاصی انداخت.
به گزارش فوتبالی و به نقل از ورزش سه، ظهر روز جمعه 16 شهریور 1352 تیم های پرسپولیس و استقلال (تاج) برگزار کننده دوازدهمین دربی پایتخت در چارچوب رقابت های جام تخت جمشید با قضاوت پترچیانو از رومانی بودند؛ دیداری که باید آن را مرموزترین و بحث برانگیزترین دربی تاریخ با اختلافی فاحش بنامیم. این دیدار با برد 6-0 پرسپولیس همراه بود. با توجه به اینکه هیچ فیلمی از این دربی موجود نیست، هنوز هم با گذشت 4 دهه، پرونده ابهامات در مورد آن بسته نشده است.
منصور رشیدی، دروازه بان آن دوره استقلال که در بازی معروف 6-0 درون دروازه تیمش بود اما بعد از دریافت 4 گل جای خود را به مرحوم ناصر حجازی داد، در بخشی از گفت و گوی اخیر خود در مورد این دیدار صحبت های جالبی انجام داده که در ادامه می خوانید:
4 گل خوردم و جایم را به حجازی دادم
وقتی یک تیم بازی کند و خط دفاعی اش روز بدی داشته باشد که یکی از آنها هم خود من بودم ممکن بود این شش گل می شد 10 یا 12 گل! آن روز، روز ما نبود؛ ما بد بازی کردیم و همه به هم ریخته بودند و دلیلش را نمی دانم. آن زمان آقای رایکوف سرمربی بود. ایشان هم در قید حیات نیستند که بیایند و صحبت کنند. من در دقیقه 76 تعویض شدم و جایم را به آقای حجازی دادم. در تاریخ دربی اولین دروازه بانی بودم که تعویض شدم. باید زودتر از این ها من را تعویض می کردند چون اصلا توپ را نمی دیدم و یک حالتی بودم.
چندین گل دیگر هم می توانستیم دریافت کنیم
از چهار گلی که دریافت کردم دو تایش را یادم است که نیمه اول بود. یکی از آنها زمینی بود که به تیرک برخورد و گل شد و دیگری هم از سمت چپ ارسال شد و نصرالله عبداللهی که می خواست توپ را دفع کند، توپ به زانویش خورد و وارد دروازه شد که این اواخر خیلی ها پای حساب کس دیگری می گذارند. همین چیزها در ذهنم هست. ناصر هم آمد زمین و متاسفانه دو تا گل خورد. ما چندین گل دیگر هم می توانستیم دریافت کنیم که ناصر دفع کرد و اگر من درون دروازه بودم گل های خورده مان بیشتر هم می شد.
اختلافات شب قبل از دربی در اردوی تاج
رشیدی در مورد اختلافاتی که شب قبل از دربی در اردوی آبی ها رخ داد گفت: من نمی خواستم وارد این بحث شوم. نمی دانم برخی ها چه سودی می برند که چنین بحثی را مطرح می کنند. منظورشان چیست و چه می خواهند؟ هفته پیش فیلمی به دست من رسید که در آن آقایان صحبت کرده اند. من نمی خواهم صحبت کنم و اسم شان را بگویم؛ دو سه نفر دیگر هم بودند. صحبت های خود من هم در آن فیلم هست که مال 20-25 سال پیش بود و الان هم آن را دارم. آن موقع هم گفتم که این چیزهایی که آقایان می گویند را من هم باید می دانستم چون که آن زمان در تیم حضور داشتم. یکی شان می گفت که ما اردو نداشتیم و ظهرها می رفتیم ناهار می خوردیم و بعد سر تمرین حاضر می شدیم. یکی شان می گفت که شب قبل بازی سه بازیکن قهر کرده و اردو را ترک کرده اند.
هیچ درگیری با حجازی نداشته ام
این صحبت ها تناقض دارند. یکی می گفت که فلانی که همه می دانند منظورش کیست، پول می خواست تا درون دروازه بایستد برای همان قهر کرد. این ها دوستان من بودند ولی الان می گویم که دوست من نیستند و همبازی هایم در یک تیم بودند. طبق صحبت هایی که هست می گویند که شب قبل بازی قرار بود رشیدی درون دروازه باشد، روز بازی گفتند حجازی دروازه بان است و رشیدی قهر کرد و بیرون رفت و ما آوردیمش! بعد آمد رختکن و درون دروازه ایستاد. به خدا دروغ می گویند؛ چنین مساله ای اصلا وجود ندارد. من در طول 40 سال هیچ مشکلی با حجازی نداشتم و باهم دوست و رفیق بودیم. ما در باشگاه و تیم ملی رقابت داشتیم اما رفاقت مان سر جایش بود. کسی اگر می داند بیاید عنوان کند که ما یک بار باهم درگیری لفظی داشته باشیم.
می گفتند خسروانی به ما گفته که مایه ننگ تاج هستید
بعضی گفتند که تیمسار خسروانی آمد در رختکن و گفت که شما مایه ننگ باشگاه تاج هستید و عکس هایتان را می گویم بزنند بر سر در باشگاه و بنویسند که این ها مایه ننگ هستند و فردا این تیم منحل است. بعد یکی از همین ها می گوید که من آنجا گفتم تیمسار ما اگر مایه ننگ هستیم شما رئیس ما هستید! آن موقع قلیچ خانی و علی جباری با این همه عظمت شان جرات داشتند چنین حرفی بزنند که شما که یک بچه هستید و تازه به فوتبال آمده بودید چنین حرفی بزنید؟! در کل آن مدت 10-12 سال تیمسار خسروانی یک بار هم پایش را به رختکن نگذاشته بود. چند بار معاونش آمد. حالا چطوری می گویند که او آمد این صحبت ها را کرد و ما هم چنین جوابی دادیم؟!
رشیدی در این گفت و گو هر گونه اختلافی را با حجازی در طول دوران بازی اش را تکذیب کرد. او معتقد است که اگر حجازی در اواخر بازی نمی آمد شاید استقلال بیش از 6 گل از پرسپولیس دریافت می کرد. (رشیدی 4 گل خورد و حجازی هم 2 گل)
آن روز تیمی به نام تاج وجود نداشت
بعد از بازی همه ناراحت بودیم. یک کلمه ای بین هیچکس رد و بدل نشد. یکی از آقایان البته آمد و گفت که من که سال دیگر می روم آن تیم! این بود که همه به او گیر دادند. همه بد بودیم و نمی خواهم گردن آن آقا بیاندازم. آن روز تیمی به نام تاج وجود نداشت. من روی یک گل خورده در تیم ملی زمین و زمان را به هم می ریختم. من وقتی اشتباه می کردم با مشت به در و شیشه می زدم ولی به رقیبم چیزی نمی گفتم.
7474