پایگاه خبری فوتبالی- برد 2 بر صفر استقلال برابر شهرخودرو، کمی آرامش را به اردوی آبی ها برگرداند.
به گزارش فوتبالی، هرچند با اتفاقاتی که روز چهارشنبه در مجمع باشگاه رخ خواهد داد (شاید با رفتن اعضای هیات مدیره و ابقای مددی)، بازهم باید منتظر طوفان در این تیم باشیم چون مطمئنا این اتفاق به مذاق فرهاد مجیدی و تیمش خوش نخواهد افتاد.
این برد با 2 گلی رقم خورد که در نیمه دوم زده شد یعنی نیمه مربیان. سازنده گل اول و زننده گل دوم هم مهدی قایدی بود یعنی یکی از دو تعویضی که در ابتدای نیمه دوم انجام شد. اما نگاهی ریزبینانه تر نشان می دهد ورود قایدی و خروج مهدی پور، نقش دیگری هم در تغییر روند بازی تیم مجیدی داشت؛ یک نقش اساسی.
استقلال درحالی وارد زمین بازی شد که در غیاب فرشید اسماعیلی، وظیفه بازی در فضای پشت زوج خط حمله به آرش رضاوند سپرده شده بود. شماره 88 اما برخلاف روزهای خوشی که با ایفای این نقش در نفت و سایپا داشت، هرگز یک بازیساز اصلی در استقلال نبوده و نیمه اول بازی با شهرخودرو هم این موضوع را ثابت می کند. در تمام 45 دقیقه اول، رضاوند کمتر در بازیسازی، دادن پاس های عمقی و طولی و اصولا روند بازی استقلال نقش داشت و نتوانست مرد ریتم دهنده آبی ها باشد.
در نیمه دوم و با خروج مهدی پور، رضاوند یک خط به عقب رفت و در کنار مسعود ریگی قرار گرفت؛ یعنی جایی که بهترین بازیهایش در این فصل را انجام داده مثل رویارویی برگشت با فولاد. رضاوند در این پست، کمی به خودش نزدیک شد؛ توپ گرفت، حرکت کرد، دریبل زد و توانست چند پاس عمقی موفق هم بدهد و ریتم بازی تیمش را کنترل کند.
رضاوند بازیکنی مثل جباری یا اسماعیلی نیست که بتواند در یک لحظه، تصمیم بگیرد و پاس نهایی را بدهد. او مانند ابراهیمی و ریگی هم نیست که بتوان کمربند مرکز زمین را روی جنگنده بودنش، بست. رضاوند بازیکنی است بین این دو و البته ماکتی کوچک و بی کیفیت تر از علی کریمی. او هر دو کار را بلد است، انجام بدهد؛ هم بجنگد و توپ بگیرد و هم با توپ جلو برود و پاس گل بدهد و حتی گل بزند. بنابراین باید در جایی بازی کند که میان این دو فضا باشد؛ کمی جلوتر از ریگی ولی نه به عنوان بازیکنی در خط سوم سیستم 3-4-3 و پشت مردان هجومی در خط دوم این چیدمان.
رضاوند برای دادن پاس عمقی نیاز به حمل توپ و حرکت با آن دارد چون فاقد «دید» لازم برای دادن پاس های تک ضرب و در یک لحظه است. بنابراین بازی در دو چهارم میانی زمین برایش مفیدتر از حضور در یک سوم دفاعی رقباست؛ او در این حالت، فضای لازم را برای حرکت با توپ دارد درحالیکه به عنوان بازیساز اصلی، نمی تواند با توپ حرکت کند. او توان گرفتن تصمیم در یک لحظه ر ا ندارد چون باید بعد از کنترل توپ، سرش را بالا بگیرد، با آن به جلو برود و پاس نهایی را بدهد. با این ژن بازی، رضاوند اگر مثل نیمه اول بازی با شهرخودرو، نزدیک دروازه رقبا باشد، نمی تواند درست و حسابی به استقلال کمک کند و بیشتر مجبور است به دلیل محدودیت شعاع حرکتی اش، پاس های عرضی بدهد. اما اگر کنار ریگی بازی کند، نوع بازی شماره 6 به او کمک می کند، توپ را در میانه زمین بگیرد، زمان و فضای لازم و کافی برای جلو رفتن داشته باشد و بتواند بهتر پاس های عمقی و قطری بدهد.
یکی از ایرادهایی که مجیدی در تمام دوران حضورش روی نیمکت استقلال از بسته شدن تیمش گرفته، نوع یارگیری ابتدای فصل است. او معتقد است تیمش «بالانس» نیست و نظاره نمایش های استقلال، حق را به او می دهد. استقلال برای ایفای نقش بازیساز یا یک شماره 10، فقط اسماعیلی را دارد و بس (که زمان زیادی از این فصل را به دلایل مختلف انضباطی و مصدومیت، دور از تیم بوده) ولی برای بازی کردن در مرکز زمین به عنوان هافبک های هم دفاعی و هم هجومی، مهدی پور و ریگی و مهری و حتی مرادی و شجاعیان (بازیکنی که در استقلال به جز دوران شفر، هرگز شجاعیان هجومی ای که می شناختیم، نشد و در همان اندک های روزهای بازی اش به دادن پاس های رو به عقب مشغول بود) را دارد. البته چنین سرنوشتی را برای استقلال در همان ابتدای فصل می توان پیش بینی کرد؛ وقتی خبر آمد امثال نوید عاشوری توسط دلال!ها رد شدند و کار به جایی رسید که اعضای کمیته مشوقین سابق هم به استقلال، بازیکن «قالب» کردند؛ بازیکنانی که مجیدی حتی در این روزهای سخت و در مضیقه از نظر نیروی انسانی هم حاضر نیست به آنها، بازی بدهد.
گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی
1470