پایگاه خبری فوتبالی- واپسین روزهای اردوی آماده سازی تیمهای ملی آزاد و فرنگی از روحیه خوب و آمادگی شاگردان پژمان درستکار و محمد بنا برای حضور در جهانی نروژ حکایت دارد.
سوال میکنیم که حسن آمادهای؟ "خدا را شکر، تمرین کردهایم تا ببینیم خدا چه میخواهد." همه مردم همیشه از تو انتظار طلا دارند، اما با هر مدال یا نتیجهای دوستت دارند؛ "مردم لطف دارند، من هم هر کاری میکنم برای شادی آنهاست، چون ما برای این مردم تلاش میکنیم." حسن یزدانی، کاپیتان تیم ملی کشتی آزاد از اتفاقات فوتبال هم خبر میگیرد که چه میگذرد و چه اتفاقاتی افتاده است. دوربین به دست میگیرد و میخواهد عکاسی کند و همانطور که عکاسها برای ثبت یک لحظه تمرکز میکنند، ژست عکاسی میگیرد و امتحان میکند. حسن و سایر مدالآوران المپیکی دعوتند به میهمانی سفارت، پس باید زودتر عکاسی کنند و بروند.
کنار او، امیرحسین زارع هم آمده؛ کشتی گیر 20 ساله سنگین وزنی که در توکیو برنز گرفت. شاید انتظار این بود با اولین مدال المپیکش در 20 سالگی و اوج جوانی، مغرور شود، اما دریغ از ذرهای غرور؛ هر چه هست، شور است و هیجان و شعور. او انگار مصمم است به اولین مدال جهانیاش در جهانی بزرگسالان هم برسد تا نشان دهد در سنگین وزن، پدیدهای پا به میدان گذاشته است. امیرحسین زارع با صلابت مقابل دوربین ژست میگیرد و آماده میهمانی میشود.
چند قدم آن طرفتر دو جوان آرام نشستهاند. آنقدر محجوب که اگر آنها را نشناسید، نمیتوانید تشخیص دهید همین دو ماه پیش مدالهای خوش رنگ کشتی فرنگی را در المپیک 2020 توکیو گرفتهاند. یکی محمدرضا گرایی طلایی و آن یکی محمدهادی ساروی برنزی. ساروی برخلاف امیرحسین زارع، کمتر شیطنت میکند و با چند لبخند مقابل دوربین میایستد. صدایی از او در نمیآید و در چهرهای که محبت از لبخندهایش نمایان است، میبینید که خود را آماده کرده برای درخشش در نروژ. محمدرضا گرایی هم انگار نه انگار که با مدال طلایش شگفتی آفرین المپیک بود. به قدری ساده و بیآلایش است که شاید او را با یک جوان تازه وارد به کشتی اشتباه بگیرید.
مدالآوران المپیکی که میروند، نوبت به عکاسی بقیه نفرات میرسد. مجتبی گلیج و کامران قاسمپور فضا را با شوخیهای خود شاد کردهاند. کادرفنی که در حال عکاسی است را میخندانند و وارد کادر تصویرشان میشوند. چون ملیپوشان در رژیم غذایی و استراحت هستند، نمیخواهند پروسه عکاسیشان هم خیلی طولانی شود. پس چند دقیقهای شوخی را متوقف میکنند تا نوبت خودشان برسد. امیرمحمد یزدانی هم مدام در حال شیطنت است و با شوخی میگوید که آنها نوبت او را گرفتهاند. ژستهای یزدانیِ کوچک تیم ملی کشتی آزاد هم جالب توجه است و با فیگور بازو، برای رقبای نامدارش خط و نشان میکشد. علیرضا سرلک، رحمان عموزاد، عرفان الهی، یونس امامی و محمد نخودی هم به ترتیب عکاسی میکنند و برای استراحت به اتاقهای خود باز میگردند تا نوبت فرنگیکاران برسد.
انگار نظم خیلی اهمیت دارد. فرنگیکاران مرتب وارد سالن شدهاند و محمد بنا میگوید که باید عکاسی آنها زودتر انجام شود تا شاگردانش به استراحتشان برسند. محمدرضا گرایی و محمدهادی ساروی که زودتر از همه رفتهاند. کاپیتان تیم هم برای استراحت رفته و هنوز وارد سالن نشده تا 7 نفر باقیمانده تقسیم بندی کنند. سجاد عباسپور میپرسد به ترتیب وزن مقابل دوربین برویم یا سن که رامین طاهری کسوت را اولویت نوبت میداند. پس مهرداد مردانی زودتر از بقیه مقابل دوربین میرود و بعد از آن نوبت به بقیه میرسد تا رامین طاهری، پژمان پشتام، میثم دلخانی، محمدرضا مختاری، سجاد عباسپور و علیاکبر یوسفی هم کار خود را پایان دهند. کار عکاسی فرنگیکاران رو به پایان بود که محمدعلی گرایی به همراه کادرفنی آمد.
کاپیتان گرایی موهای خود را از ته تراشیده است. معمولاً قهرمانها وقتی این کار را میکنند، یعنی سخت در حال تمرین هستند و به هیچ چیز فکر نمیکنند. وای که اگر سنجاب پرندههای او در المپیک ادامه داشت، الان او هم یکی از مدال آوران المپیک بود. گرایی همانطور که روی پلهها نشسته، به دیوار سالن شهید صدرزاده خیره شده است. جایی که عکس طلاییهای المپیکی آزاد و فرنگی را زدهاند. کنار عکس حمید سوریان، امید نوروزی، قاسم رضایی و برادرش یک قاب عکس خالی است برای پنجمین طلایی المپیک کشتی فرنگی. انگار که گرایی حسرت میخورد چرا به عنوان امید طلای ایران در المپیک، این افتخار نصیبش نشد، اما در نگاه او میبینیم که مصمم است تصویر او هم کنار برادر کوچکترش قرار بگیرد.
ژستهای محمدعلی گرایی مقابل لنز دوربین که تمام میشود، کادرفنی یک به یک میآیند. دستیاران بنا دوست دارند کنار او هم عکسی به یادگار داشته باشند. سرمربی پرافتخار کشتی فرنگی، سپس با چند اخم و لبخند، ژست میگیرد تا این لحظات را ثبت کند. سپس سایر اعضای کادرفنی تیم ملی کشتی فرنگی میآیند و کار عکاسی به پایان میرسد.
در حال پایان پروژه نیم روزی عکاسی، امیرمحمد یزدانی بر میگردد. این بار بدون دوبنده و لباس درون اردویی. با لباسی زرد رنگ که روی آن نام تیم لیکرز در بسکتبال NBA نوشته شده است. برعکس حسن یزدانی که پیگیر فوتبال بود، انگار یزدانی کوچک علاقه شدیدی به بسکتبال دارد و از هواداران لبرون جیمز است. چون پشت لباس او شماره 23 و نام جیمز ثبت شده است و خودش هم چند کلامی درباره این ستاره آمریکایی NBA صحبت میکند. امیرمحمد بدش نمیآید که چند عکس هم به یادگار با لباس تیم لیکرز داشته باشد، چند ژست دیگر هم میگیرد و میرود.
کاروان تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی، قبراق و سرحال یک روز طولانی را پشت سر میگذارند. همه آنها به فکر افتخار آفرینی دوباره هستند و تا چند روز دیگر باید در نروژ روی تشک بروند. از حسن یزدانی، امیرحسین زارع، محمدهادی ساروی و محمدرضا گرایی که مدالآوران المپیکی بودند گرفته تا سایر با تجربهها و نفراتی که برای اولین بار میخواهند دوبنده تیم ملی را در جهانی به تن کنند، همه یک هدف دارند و آن هم خوشحالی مردم ایران است که با کشتیهای جانانه و کسب مدال حاصل میشود.
6641