پایگاه خبری فوتبالی- پنجاه و چهار سال از درگذشت جهان پهلوان «غلامرضا تختی» میگذرد، پهلوانی که اخلاق و مردمداری او فرای مدالها و قهرمانیهایش بود و به معنای واقعی واژه پهلوان را در عصر حاضر تعریف کرد.
به گزارش فوتبالی و به نقل از ایرنا، در بین همه شخصیتها و پهلوانان اساطیری شاهنامه فردوسی، نامهایی همچون رستم، سهراب، اسفندیار، زال، سام، نریمان، بهرام، بیژن، گیو، گودرز، توس، کیکاووس، گرشاسب، گشتاسب، کاوه آهنگر، آرش کمانگیر و سیاوش، بیش از دیگران می درخشد و سیاوش که به «خون سیاوش» و «مرگ سیاوش» نیز معروف است، به خاطر زندگی پاک و منزه و مرگ مظلومانه و ناجوانمردانهاش میتواند شخصیتی نزدیک و مثال زدنی برای جهان پهلوان تختی دوران معاصر ما باشد، شخصیتی که بعد از گذشت بیش از نیم قرن جزیی از فرهنگ این جامعه تبدیل شده است.
از این رو به جرات میتوان گفت که تختی، از نسل پهلوانان اساطیری و ماندگار تاریخ ایران و نماد و سمبل ورزش ایران است. شخصیتی که واژهایی همچون پهلوانی، جوانمردی، گذشت، دینداری، مردانگی و فداکاری، به نام او گره خورده است.
تختی همیشه جهان پهلوان در بین مردم باقی خواهد ماند. او تنها جاودانه عصر خودش است که به واسطه منش و اخلاق پلهوانی در بین نه تنها مردم ایران بلکه جهان ماندگار شد. او تختی است و تختی خواهد ماند. غلامرضا تختی یکی از همان اسمهایی است که هر ایرانی طی دوران حیاتش نام او را در گوشهای از خاطراتش خوب حفظ میکند.
به قول مرشد خوش صدا:
راست گفتند پهلوانان زندهاند، پهلوانانی که او را بندهاند/ باید اول پهلوانی را شناخت / بعد از آن با آن شناخت یک مایه ساخت/ مایهای از جنس ناب معرفت/ مردی و مردانگی، مردی صفت
رفتارهای به جای مانده از او در زمینههای مختلف، هر یک حکایتهای بزرگی است که پرداختن به آنها دارای ارزشهای خاص خود است. تختی همانگونه که در ورزش استثناء است، در زندگی و پاسداری از ارزشهای خود نیز کم نظیر است. تختی قبل از آنکه در روی تشک با حریفان دست و پنجه نرم کند، با نفس خود به مبارزه پرداخته بود.
پهلوان بودن، آزاده زندگی کردن و رهرو آقا تختی بودن، تاوان دادن دارد و از خودگذشتگی و شجاعت میخواهد. رهرو تختی کسی است که شجاعت و هنر از خود گذشتگی داشته باشد، دروغ نگوید، حسد نورزد، خودستایی نکند، راه ناصواب نرود، پاکدامن باشد، چشم بر نوامیس مردم فرو بندد، برای این و آن نزند، فخر نفروشد، حلال و حرام را رعایت کند و ظواهر مادی دنیا، او را به سوی مال اندوزی و ثروت اندوزی بی حد و حساب سوق ندهد.
جهان پهلوان «غلامرضا تختی» در پنجم شهریور سال ۱۳۰۹ در خانوادهای مذهبی و متوسط در محله خانیآباد تهران بدنیا آمد. رجب خان پدر تختی غیر از وی دو پسر و دو دختر داشت که همه آنها بزرگتر از رضا بودند. تختی از ۲۰ سالگی کشتی را در باشگاه پولاد زیرنظر «حبیبالله بلور» آغاز کرد.
او در رقابتهای قهرمانی کشور طی سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۸در وزنهای ۶-۷-۸ هشت بار قهرمان کشور شد و به غیر آن نیز سه مرتبه پهلوان ایران شد. جهان پهلوان در نخستین حضور خود در تیم ملی در رقابتهای جهانی ۱۹۵۱ هلسینکی در وزن ۷۹ کیلوگرم صاحب مدال نقره شد و در اولین حضور خود در المپیک در ۱۹۵۲ هلسینکی با شکست مقابل «کوریدزه» از شوروی صاحب مدال نقره شد.
افتخارات پهلوان بزرگ کشتی ایران در رقابتهای جهانی ۱۹۵۹ و ۱۹۶۱ و ۱۹۶۲ تهران، یوکوهاما و تولیدو با کسب دو مدال طلا و یک مدال نقره ادامه یافت و در بازیهای المپیک ۱۹۵۶ و ۱۹۶۰ ملبورن و رم صاحب یک طلا و یک نقره شد. غلامرضا همچنین در بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو صاحب مدال طلا شد. تختی آخرین بار در رقابتهای جهانی ۱۹۶۶ تولیدو دوبنده تیم ملی را به تن کرد.
غلامرضا تختی اولین کشتیگیر ایرانی است که موفق شد در سه وزن صاحب مدال شود. وی همچنین پرافتخارترین کشتیگیر تاریخ کشتی ایران در المپیک است.
وایکینگ پالم سوئدی، عادل آتان ترک، بوریس کولایف روس، پیتر بیلر امریکایی، دیتریش آلمانی، ویحزیستیوک روس، عصمت آتلی ترک، حسن کنگور ترک، الکساندر مدوید بلاروس و احمد آئیک ترک مهمترین رقیبان تختی در ۱۴ سال حضور وی در عرصه بینالملی بودند.
تختی در لیست بهترینهای قرن اتحادیه جهانی کشتی (فیلا سابق) در جایگاه سیزدهم قرار دارد و در رقابتهای جهانی ۲۰۰۷ باکو نیز از وی بعنوان یکی از مشاهیر کشتی دنیا تجلیل شد.
او آبان ماه ۱۳۴۵ زندگی مشترک خود را آغاز کرد و بابک تنها یادگار تختی است. تختی سرانجام ۱۷دی ماه سال ۱۳۴۶در حالیکه بابک چهار ماهه بود در هتل آتلانتیک سابق درگذشت.
جهان پهلوانا صفای تو باد/ دل دردمندان سرای تو باد
به تو آفرین کسان پایدار/دعای عزیزان ترا یادگار
نبودی تو و هیچ امیدی نبود/ شبان سیه را سپیدی نبود
ز تو دل فروغ جوانی گرفت/ سرودم ره پهلوانی گرفت
جهان پهلوان تختی در آیینه خاطرات:
«الکساندر مدوید» عضو اسبق تیم ملی کشتی آزاد شوروی سابق در وزن فوق سنگین و دارنده ۱۰ مدال طلای جهان و المپیک است که در حال حاضر ریاست فدراسیون زورخانهای قاره اروپا را برعهده دارد و بیشک بزرگترین کشتیگیر قرن بیستم و یکی از بهترینهای تمام دوران ورزش است که دوستی تنگاتنگی با جهان پهلوان تختی داشت و البته او بعد از مرگ جهان پهلوان نیز بارها و حتی با حضور در سالمرگ او ارادت و دوستی خودش را نشان داد و حضور در فدراسیون زورخانهای اروپا به دلیل همان دوستی و ارادت قلبی او به جهان پهلوان تختی است.
ظهور و اوج گرفتن الکساندر مدوید با سالهای پایانی دوران جهان پهلوان تختی همزمان بود. در حالی که مدوید، جوان، نیرومند، سراسر انگیزه و جویای نام بود، آقا تختی از دیرپاترین قهرمانان عصر خود به حساب میآمد و کم کم به آخر دوران قهرمانی خود نزدیک میشد. با این حال این فاصله باعث نشد تا بین آنها جدا از رقابت بر روی تشک، دوستی عمیق خارج از آن شکل نگیرد. مدوید در مورد تختی میگوید:
آشنایی با تختی برای من افتخار بزرگی به حساب میآید. آشنایی ما از مسابقههای کشتی آزاد قهرمانی سال ۱۹۶۱ جهان در یوکوهاما ژاپن آغاز شد. در آن میدان بزرگ، تختی برنده مدال طلای وزن هفتم شد و من در فوق سنگین مدال برنز گرفتم. این نخستین حضور من در مسابقات جهانی بود. در همین جا بود که تختی را شناختم و از نزدیک به قدرت و بزرگی او پی بردم. او همیشه مرا دوست میداشت. ملت خودش را هم دوست داشت.
مدوید میگفت، مشکلترین مبارزات من در دوران قهرمانی، در برابر غلامرضا تختی از ایران بود.
«ویلفرد دیتریش» کشتیگیر فوق سنگین آلمان غربی سابق، قهرمانی بود که با داشتن مایههای کشتی فرنگی، همواره حریف خود را مورد هجوم ناگهانی قرار میداد. دیتریش آلمانی در بین رقیبان خود، از همه از جمله من (مدوید)، سیراکوف بلغاری و تختی از ایران از نظر وزن سنگینتر بود. اما کشتیگیران بلغاری به خصوص در سنگین وزن، همیشه نیرومند و خطرناک بودند که از جمله آنها میتوان به «پتکو سیراکوف» و «سعید مصطفیاف» اشاره کرد.
اما غلامرضا تختی از همه آنها برای من خطرناکتر بود. زیرا او کشتیگیر بزرگی بود که با زیر و بم کشتی به خوبی آشنایی داشت.
«الکساندر مدوید» به خاطره دیگری از جهان پهلوان تختی اشاره کرده و میگفت: به هنگام مسابقههای کشتی آزاد قهرمانی جهان در سال ۱۹۶۲در تولیدو آمریکا، زانوی من دچار ضرب خوردگی شد. پزشک تیم ملی شوروی سابق، زانوبند را بازکرده و مشغول تزریق آمپول مسکن بود. در همین لحظه، تختی که از کنار کشتیگیران تیم ملی شوروی سابق میگذشت، همه چیز را دید.
یکی از مربیان تیم ملی اتحاد جماهیر شوروی سابق به من - الکساندر مدوید - گفت: او متوجه شده و در مسابقه به پای مصدوم تو میپیچد. اما در هنگام کشتی گرفتن، تختی اصلا به پای مصدوم من دست نزد. هر دو خسته شده بودیم و باید اذعان کنم تختی با اینکه هفت سال از من بزرگتر بود، ولی بیش از من جنبش و تحرک داشت. آن واقعه را تا آخر عمر به یاد خواهم داشت.
مدوید میگفت، من آن کشتی را با یک امتیاز به تختی واگذار کردم و او برنده میدان شد. این اولین مبارزه من با تختی بود.
کلکسیون افتخارات جهان پهلوان تختی:
سال :۱۹۵۱مسابقههای جهانی هلسینکی فنلاند، مدال نقره.
سال :۱۹۵۲بازیهای المپیک هلسینکی فنلاند، مدال نقره.
سال :۱۹۵۵جشنواره جهانی ورشو لهستان، مدال نقره.
سال :۱۹۵۶بازیهای المپیک ملبورن استرالیا، مدال طلا.
سال :۱۹۵۸مسابقههای جهانی صوفیه بلغارستان، مدال نقره.
سال :۱۹۵۸بازیهای آسیایی توکیو ژاپن، مدال طلا.
سال :۱۹۵۹مسابقههای جهانی تهران - ایران، مدال طلا.
سال :۱۹۶۰بازیهای المپیک رم ایتالیا، مدال نقره.
سال :۱۹۶۱مسابقههای جهانی یوکوهاما ژاپن، مدال طلا.
سال :۱۹۶۲مسابقههای جهانی تولیدو آمریکا، مدال نقره.
بازیهای المپیک ۱۹۶۴توکیو ژاپن، مقام چهارم.
مسابقه های جهانی ۱۹۶۶تولیدو آمریکا، حذف شد
6641